پرچمدار کربلا و پاسدار حرم اهل بیت مصطفی(ص)، حضرت عباس(ع) ویژگیها و فضایل فراوانی دارند که القاب و کنیههای آن حضرت، نشانگر برخی از آنهاست. ماه بنیهاشم، از جمال او حکایت دارد و سقای کربلا، از فداکاری عباس(ع) در رساندن آب به اهل بیت(ع) حکایت میکند. قهرمان علقمه و پرچمدار کربلا، شجاعت ایشان را بازگو میکند. پاسدار حرم، گواه جانبازی ایشان در راه اهل بیت(ع) است. بابالحوائج، شکوه آن حضرت را نزد خداوند نشان میدهد و سرانجام، عبد صالح از عظمت معنوی عباس بنعلی(ع) حکایت دارد.
بزرگی و عظمت مقام عباس بنعلی(ع) به گونهای است که امامان معصوم(ع) در موارد متعدد بر فداکاری، جانبازی و عظمت شخصیت آن بزرگوار تأکید فرمودهاند. امام سجاد(ع) که خود در کربلا حضور داشته و شاهد فداکاریهای عموی بزرگوارشان بودهاند، درباره حضرت عباس(ع) میفرماید: «خداوند، عمویم عباس را رحمت کند که با ایثار و جانبازی، در راه برادرش جانبازی کرد تا آنکه دستهایش قطع شد و خداوند به جای آن، دو بال به او داد که با آنها به همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند؛ همانگونه که برای جعفر بنابوطالب(ع) قرار داده شد. عباس را در پیشگاه خداوند منزلتی است که در روز قیامت، همه شهدا به آن غبطه میخورند».
ایکنا به مناسبت میلاد قمر منیر بنیهاشم، حضرت اباالفضل العباس(ع) به گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا دهدست، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان پیرامون ویژگیهای شخصیتی حضرت عباس(ع) و چگونگی بهرهگیری از الگوی رفتاری ایشان در جامعه امروزی به ویژه در میان نوجوانان و جوانان پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ حضرت عباس(ع) چه درکی از ولایت داشتند که حتی در سختترین شرایط، بدون تردید از امام حسین(ع) اطاعت کردند؟
ماجرای بیعت با حضرت سیدالشهدا(ع) به ریشهای قبلی به نام بصیرت معرفتی یعنی بصیرتی که از روی معرفت به دست آمده، بازمیگردد. اصل مطلب این است که اگر انسان دارای معرفت صحیح و دقیقی نسبت به فردی، موجودی یا چیزی باشد، حتماً درک آن موجود برای او راحتتر و استوارتر خواهد بود. وقتی انسان نسبت به چیزی معرفت صحیحی پیدا کند، سبب ایجاد رابطه استوارتری میشود. برای مثال وقتی انسان دستگاه و یا مجموعهای را خوب شناخته و میداند که این دستگاه و مجموعه خروجی بسیار خوب و مفیدی دارد، لذا این مسئله موجب میشود که انسان نسبت به این دستگاه بصیرتی پیدا کند که موجب استواری رابطه فرد با این دستگاه شده و از آن به خوبی نگهداری و محافظت کند. وقتی از این فرد سوال میشود که چرا تا این میزان نسبت به این دستگاه حساسیت دارد، پاسخ میدهد که این دستگاه ارزش بسیار فراوانی دارد. معرفتی که انسان نسبت به این دستگاه و مجموعه پیدا کرده، او را به سمت رابطهای میکشاند که مثبت و پایدار است.
اگر در مثالی دیگر به رابطه بین دو انسان بپردازیم، مشاهده میکنیم که وقتی حضرت عباس(ع) درک صحیح و معرفت دقیقی نسبت به برادر خود دارند، با دل و جان در راه ایشان قدم برداشته و از امام حسین(ع) و اهل بیت ایشان دفاع میکند. البته منظور از این معرفت، معرفت برادری نیست، بلکه این معرفت مانند رابطه حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) است. رابطه بین این دو بزرگوار در وهله نخست رابطه ولایی و در وهله بعدی رابطه زن و شوهری است که این موضوع نیازمند فهم بالایی است. حضرت عباس(ع) درک عمیقی از مقام امامت و ولایت برادر خود داشتند که این موضوع مقدم بر برادری بین ایشان است و چون درک ایشان از این موضوع درکی عمیق و دقیق است، موجب ایجاد رابطه قلبی شده و بعد از این درک است که رابطه برادری مطرح میشود. لذا این معرفت موجب شده است تا حضرت عباس(ع) با چشمی وسیع به ولی زمان خود نگریسته و در راه او با ثبات قدم گام بردارند.
درک و معرفت صحیح از مسئله ولایت و امامت، باعث ایجاد یک رابطه استوار میشود که این رابطه استوار همواره پایدار بوده و باقی میماند. وقتی به زیارت حضرت عباس(ع) مینگریم، مشاهده میکنیم که در این زیارت عبارت بسیار زیبابی در رابطه با حضرت عباس(ع) آمده است که «و وفا ببیعته؛ کسی که به بیت خود با امام خود پایدار و باقی ماند». بنابراین، اگر انسانی در مسیر شناخت سعی کند معرفت صحیحی از ولی زمان و رهبر دوران خود کسب کند، مسلما رابطه او با امام زمان خود تقویت شده و او همواره به بیعت خود با امام باقی خواهد ماند.
انسانها دارای زوایا و ظرفیتهای مختلفی هستند. به قول طلبهها، انسانها ذومراتب بوده و دارای مراتب مختلفی هستند و هرکسی به اندازه ظرفیت درونی خود نسبت به امام زمان خود معرفت پیدا میکند. لذا شهدای کربلا نیز ذومراتب هستند و هیچکدام از ایشان دارای یک مرتبه نیستند؛ بلکه هرکدام دارای ظرفیت ویژه نسبت به امام زمان خود بودند. چون معرفتها بین افراد مختلف است، میزان بیعت و درک افراد نیز مختلف خواهد بود. تمام شهدای کربلا به امام خود وفادار بودند، اما شناخت ایشان نسبت به امام حسین(ع) یکسان نبود. وجود مقدس حضرت عباس(ع) در رأس شهدای کربلا، بالاترین و وسیعترین معرفت را نسبت به ولایت داشتند. با این حال انسان به درجهای میرسد که دیگر ذرهای در دفاع از ولی زمان خود شک نمیکنند و اگر تمام سختیها و مصیبتها نیز به او روی آورد، همچنان در راه ولی خود پایدار بوده و سختیها را تحمل میکنند.
ایکنا ـ چگونه میتوان اطاعت مطلق حضرت عباس(ع) از امام معصوم را به عنوان یک الگوی رفتاری در میان جوانان امروز ترویج کرد؟
ترویج یک ارزش و هنجار در هر دوره معنا و تعریف معینی دارد. در زمان ما با وجود فضای مجازی و حرکتهای نرمافزاری میتوانیم از راههای مختلفی مسئله الگوسازی حضرت عباس(ع) برای جوانان را مطرح کنیم. امروز میتوان در سطح جامعه و در میان صنوف مختلف نسبت به ترویج الگوی رفتاری حضرت عباس(ع) برای آحاد مردم اقدام کرد. برای مثال در میان جوانان میتوان با مطرح کردن شجاعت جسمی و شهامت روحی، روانی که مرتبهای بالاتر از شجاعت جسمی است، مروج شخصیت حضرت عباس(ع) بود. همچنین، در میان جامعه بانوان نیز میتوان ارزشهای وجودی و روحانی حضرت عباس(ع) را بیان کرد. با این روش میتوان به صورت ویژه به ترویج شخصیت بزرگوار حضرت اباالفضل(ع) در میان جامعه پهلوانان و ورزشکاران، تجار و بازرگانان و فرهنگیان پرداخت. ارائه حقیقی و صحیح ویژگیهای شخصیتی حضرت عباس(ع) در میان این صنوف باعث میشود تا این روش آرام آرام موجب الگوپذیری جامع از ایشان شود.
برای مثال در صنف ورزشکاران اگر برای جوانان و نوجوانان اینگونه مطرح شود که حضرت عباس(ع) آنچنان دارای فضائل والایی بودند که نتوانستند به خاطر علقه به برادر و اهل بیت ایشان از آب فرات بنوشند. ایشان با اینکه میتوانستند این کار را انجام دهند، آب ننوشیده و ایثار کردند. لذا جوانمرد در بین قهرمانان کسی نیست که در همه میادین نفر اول باشد، بلکه جوانمرد و ایثارگر کسی است که برای اینکه دوست و همکار او به منفعتی برسد، خود را از رتبه برتر محروم میکند. این کار باعث جذب قلوب شده و این درجه از پهلوانی از قهرمانی بالاتر است. لذا مطرح کردن ارزشهای حضرت عباس(ع) برای هر نوع صنفی، دارای ابزار و مثالهای متفاوت است و میتواند ایشان را الگویی ویژه برای افراد مختلف قرار داد.
ایکنا ـ چگونه میتوان از سیره حضرت عباس(ع) در پیشبرد فعالیتهای جهادی و خدمترسانی به محرومان الهام گرفت؟
خدمترسانی به محرومان نیازمند دو عنصر مهم توان بدنی به معنای قدرت جسمی و نیت و همت والاست. این دو عنصر باید کنار یکدیگر جمع شود تا به خدمترسانی به محرومان تبدیل شود. هرگاه یکی از این دو عنصر وجود نداشته باشد و یا تضعیف شود، به هیچ وجه امکان خدمترسانی به محرومان وجود نخواهد داشت. برای مثال اگر اراده خدمت به محرومان در ذهن انسان تضعیف شود؛ در حالی که او قدرت جسمی کافی دارد و یا برعکس چنانچه اداره کافی در انسانها برای خدمترسانی باشد اما آنها از توان جسمی یا فکری برخوردار نباشند، امکان خدمترسانی وجود ندارد.
وقتی به زندگی حضرت عباس(ع) مینگریم، مشاهده میکنیم که هر دو عنصر برای خدمترسانی در ایشان وجود دارد. وقتی ایشان از سوی ولی زمان خود مأموریت پیدا میکنند تا برای اهل بیت و کودکان حرم امام حسین(ع) آب بیاورند، اراده قوی ایشان در فرمانبری از سیدالشهدا(ع) که در وجود حضرت عباس(ع) فوقالعاده قدرتمند بود و از معرفت کامل ایشان نسبت به امام زمان خود سرچشمه میگرفت، در کنار توان فکری و جسمی آن حضرت که بسیار نمایان بود، موجب شد تا ایشان نسبت به خدمتگزاری به امام زمان خود اقدام کنند. حضرت عباس(ع) در مبارزات خود با دشمنان تا آخرین توان و ظرفیت خود را به میدان میآوردند. لذا اگر بتوانیم با توجه به زندگی و سیره حضرت عباس(ع) این دو عنصر مهم یعنی قدرت جسمی و نیت و همت والا را در جامعه پررنگ کرده و به خوبی در معرض دید جوانان قرار دهیم، افراد جامعه به ویژه قشر جوان با تأسی به حضرت عباس(ع) وارد میدان شده و برای خدمت به محرومان و دلسوزی برای دیگران سر از پا نخواهند شناخت.
البته نکته مهمی که وجود دارد این است که باید در سطح جامعه مشوق دیدن دیگران از سوی مردم باشیم یعنی باید مردم را به دیدن دیگران و دوری از خودبینی تشویق کنیم. هرکس در جامعه خودبین باشد، فقط برای خود آب تهیه میکند ولی کسانی که دیگربین هستند، با تأسی به حضرت عباس(ع) ابتدا برای دیگران آب تهیه میکنند. لذا چنانچه نگاه دیگربینی در میان مردم تقویت شود، دلسوزی افراد نسبت به همنوعان خود بیشتر شده و این موضوع باعث ترویج ارزش وجودی حضرت عباس(ع) برای خدمت به محرومان خواهد شد.
ایکنا ـ وفاداری و ایثار حضرت عباس(ع) چگونه میتواند به عنوان الگویی برای تقویت همبستگی اجتماعی در جامعه امروز مورد استفاده قرار گیرد؟
همبستگی افراد در جامعه نیازمند مقدمهای به نام دوست داشتن انسانهاست. البته اینجا منظور فقط دوست داشتن مؤمنان نیست، بلکه دوست داشتن تمامی انسانها بر مبنای انسانیت مدنظر است. کسی که انسانیت را دوست داشه باشند و صرف انسان بودن را در نظر گرفته و برای آن احترام قائل است، حتما میتواند موجب همبستگی جامعه شود. اگر برای انسانیت ارزش قائل باشیم، آرام آرام به سوی همبستگی با یکدیگر حرکت خواهیم کرد.
وقتی یک مسلمان، غیر مسلمان گرسنهای را مشاهده کرده و ضمن دلسوزی برای او، مقداری غذا در اختیارش بگذارد، این فرد غیر مسلمان در دل خود نوعی همبستگی با فرد مسلمان پیدا میکند. در مرحله بعدی وقتی یک مسلمان در برابر یک غیر مسلمان ادای احترام کرده و پای درد دل او بنشیند و با دردها و محنتهای او همدردی کند، با اینکه هیچ منفعت مالی برای او نداشته است، اما این عملکرد فرد مسلمان باعث میشود تا فرد غیر مسلمان از درون قلب خود با او احساس همبستگی کند. لذا اینگونه رفتار که بر مبنای انسانیت شکل گرفته باشد، موجبات ایجاد همبستگی میان افراد را فراهم میکند.
بنابراین، همبستگی از روی دلسوزی نسبت به مقام انسانیت ایجاد میشود. حضرت عباس(ع) از این مسیر و مقدمه وارد شده و دلسوزی خود را دقیقا نسبت به دیگران نشان میدهد. ایشان دلسوزی خود را به خوبی نسبت به کودکان و اهل بیت حرم امام حسین(ع) نشان دادند و ایشان نیز با آن حضرت احساس همبستگی داشتند. اگر بتوانیم این الگو را به جامعه فعلی آورده و در میان مردم تسری دهیم، حتما به همبستگی اجتماعی دست پیدا خواهیم کرد. اگر استادی در دانشگاه نسبت به دانشجوی خود دلسوزی کرده و او را درک کند، آرام آرام دانشجویان با اساتید خود احساس همبستگی میکنند. دلسوزی و وقت گذاشتن برای دیگران باعث علقهای قوی و استوار میان افراد شده و مقدمه دلسوزی و همبستگی در مقام انسانیت خواهد شد. میوه انسانیت که باید براساس سیره و منش حضرت عباس(ع) در سطح جامعه پدیدار شود، همان همبستگی اجتماعی است که زمینه ایجاد جامعهای بااقتدار و قدرتمند را فراهم خواهد کرد.
ایکنا ـ چگونه میتوان مفهوم «عباسوار بودن» را در زندگی اجتماعی و دینی به کار برد و از آن در مواجهه با چالشهای روزمره بهره برد؟
عباسوار بودن دارای دو معناست. اولین معنا، معنای لفظی است که از روی محبت بر روی زبانها جاری میشود. دومین معنا، علقه به حضرت عباس(ع) در مقام عمل است. اگر در بیان معارف حضرت عباس(ع) به صورت عملی برای مردم الگوسازی کنیم و الگوهای رفتاری ایشان را عملا در جامعه ارائه کنیم، این الگوها آرام آرام در جامعه ایجاد شده و در میان مردم نیز رواج پیدا خواهد کرد.
باید بدانیم که ساختار یک الگو با امر و نهی ایجاد نخواهد شد و ساختن یک الگو در میان جوامع و برپا کردن ارزشهای الگویی با بیان صورت نمیگیرد. اگر انسان با سخنرانی ارزش الگویی حضرت عباس(ع) را طوری بیان کند که معنای عملی آن در زندگی امروز نمایان شود، حتما این عملکرد در میان جامعه تأثیر خواهد داشت. چنانچه امروز به دنبال الگوگیری از ایثار حضرت عباس(ع) در جامعه هستیم، باید مفهور ایثار را در مناسبتهای مختلف اجتماعی وارد کنیم. برای مثال ایثار در فرهنگ رانندگی باعث میشود که دیگر عناد و لجبازی میان رانندگان وجود نداشته باشد. این مفهوم بدان معناست که باید مقوله ایثاردر جامعه به روز شود. لذا وقتی مفهوم ایثار به روز شده و به صورت عملی در جامعه پیاده شود، در امور مختلف اجتماعی نظیر راهنمایی و رانندگی، سخنوری، خانوادهداری و... تأثیرگذار بوده و خود را نمایان خواهد کرد.
لذا برای چشیدن طعم فرهنگ ایثار حضرت عباس(ع) در جامعه باید به سوی الگوسازی زبانی و عملی از سیره ایشان و تطبیق دادن این الگوها با زندگی امروزی باشیم تا بتوانیم در این زمینه و با تأسی به حضرت عباس(ع) زندگی خود را با مفاهیم عمیق انسانی درآمیخته و جامعه را به سوی سعادت و کمال رهنمون کنیم.
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام