شناسهٔ خبر: 71156179 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

درباره ترامپ خودفریبی نکنیم تذکر سایت اصلاح‌طلب به دوستان خود

یک سایت وابسته به مدعیان اصلاحات، پس از ماه‌ها تبلیغ این گزاره که ترامپ تاجر است و معامله و توافق با او آسان است، اذعان کرد این گزاره پر تکرار، «غلط و فریبنده و خام اندیشانه و از سر خوش‌خیالی» است.

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر وژه خود نوشت: عصر ایران با بیان اینکه مراقب ترامپ باشید، نوشت: گزاره «ترامپ معامله‌گر است»، گزاره‌ای فریبنده که این روزها در محافل سیاسی به شکل خوش‌بینانه‌ای به عنوان یک بَیِنه برای هموار بودن مسیر توافق با دولت ترامپ به آن استناد می‌شود. نگاه تک‌ساحَتی در تحلیل و واکاوی سیاست و به خصوص سیاست خارجی می‌تواند تحلیل‌گر را دچار خطای محاسباتی کند تا جایی که نتیجۀ تحلیل او با واقعیت موجود روی زمین فاصله‌ای بسیار داشته باشد.

نویسنده می‌افزاید: در اوج رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری دور قبل آمریکا که دولت ترامپ به‌دلیل عدم مدیریت صحیح بحران کرونا به جو بایدن شانس پیروزی را هدیه کرده بود، در یادداشتی با عنوان «رمانتیسیم علیه واقع‌گرایی» با اشاره به موانع متعدد استراتژیک بر سر راه توافق بین ایران و ایالات‌متحده، متذکر شدم حتی در صورت پیروزی بایدن هم شانس توافق برای احیای برجام بسیار کم است.

امروز نیز با توجه به موج غیرواقعی، خوش‌بینانه و البته فریبنده شکل گرفته برای یک توافق در دسترس، با واکاوی و تحلیل، نکاتی را در رد این ادعا (امکان سهل رسیدن به توافق با ترامپ) یادآور می‌شوم. با شرایط امروز داخلی، منطقه و تحولات جهان، کارت‌های بازی و اهرم‌های مذاکره متعدد و متنوع نیست. ترامپ مدل۲۰۲۵ نیز آگاه‌تر، با تجربه‌تر و به‌مراتب منفعت‌طلب‌تر از قبل است و اینها قطعا در هر مذاکره‌ای به نفع آمریکا خواهد بود نه طرف مذاکره.

وضعیت روابط ایران با اروپا هم اگر نگوییم در بدترین شکل که در حالتی نامطلوب و پرتنش است. ادعای جنگ‌طلب نبودن ترامپ هم بسیار خام‌اندیشانه است و نشان از نشناختن نحلۀ فکری او در ساحت سیاست خارجی دارد. ترامپ بر اساس تقسیم‌بندی والتر راسل مید (تحلیل‌گر رئالیست آمریکایی و همکار ارشد کسینجر در شورای روابط خارجی‌) از بین چهار مکتب در عرصه سیاست خارجی در ایالات متحده، از طرفداران مکتب جکسونی است با رویکردی فعال، تهاجمی و حتی بی‌پروا در قبال دشمن.

تمام نقد ترامپ به نئوکان‌های (ویلسونی) در مورد جنگ افغانستان و عراق، متوجه رویکرد و عملکرد آنها در این دو کشور است. ترامپ ماندن و هزینه کردن در این دو کشور را برای تحقق دموکراسی و آرمان‌های لیبرالیسم مورد نقد قرار می‌دهد. پس نسبت به خوش‌بینی در مورد عدم جنگ‌طلب بودن ترامپ باید محتاط بود. اما تعلل ترامپ برای اظهارنظر صریح و سریع در قبال جمهوری ‌اسلامی از این منظر قابل تحلیل است، که او در سیاست خارجی خود بر مبنای اولویت‌هایش که ابتدا تسلط کامل بر نیمکره غربی و محیط پیرامونی‌ است عمل می‌کند.

او بر اساس دکترین مونرو که اهمیت توجه به حفظ و توسعه نفوذ ایالات متحده در قاره آمریکا و نیمکره غربی را به عنوان محیط پیرامونی ضروری می‌داند، قصد دارد هژمون کامل بر محیط پیرامونی خود داشته باشد و آنجا را به حیاط خلوت خود تبدیل کند و از قضا موضع بسیار قاطع و حتی تندی هم در این مسیر دارد، از اظهارات او در مورد کانادا،‌ گرینلند و خلیج مکزیک می‌توان به فهم بهتری از این سیاست رسید، مضافا که مارکو روبیو وزیر خارجه‌اش هم دیروز اعلام کرد: در قلمرو دیپلماسی باید توجه بیشتری به نیمکره خودمان داشته باشیم.

ترامپ احتمالا با ارائه یک بسته پیشنهادی با درخواست‌هایی حداکثری که احتمالا شامل پرونده هسته‌ای، نیروهای منطقه‌ای و بحث توان‌مندی موشکی- نظامی است کار را شروع می‌کند و البته در قبال اینها مشوق‌های اقتصادی در قالب لغو و یا کاهش تحریم‌ها ارائه می‌دهد. ترامپ احتمالا با یک طرح سه مرحله‌ای که شامل ۱.دیپلماسی ۲.فشار حداکثری ۳.ضربه اساسی وارد مذاکره خواهد شد.

نویسنده این مطلب البته‌ای اشاره به این واقعیت مهم نکرده که درگیری ترامپ با ایران صرفا ایدئولوژیک و اعتقادی نیست بلکه او از مکزیک و کاندا و پاناما در همسایگی خود تا اروپا و روسیه و چین، با همه درگیر است و تن به احترام متقابل و توافق برابر نمی‌دهد.