شناسهٔ خبر: 71146687 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

معرفی کتاب؛

روایتی مستند از جنگ نابرابر در والفجر مقاومتی

کتاب «قلب زمین مال ماست» اثر گلعلی بابایی و حسین بهزاد است که مجاهدت‌های رزمندگان را به رشته تحریر در آورده است.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - زهرا اسکندری؛ این‌کتاب نهمین عنوان از مجموعه «دفاع مقدس» است که این‌ناشر چاپ می‌کند. پژوهش و نگارش کتاب توسط گلعلی بابایی و تنظیم و ویرایش آن توسط حسین بهزاد انجام شده است.

این کتاب همزمان با چهلمین سالگرد عملیاتی والفجر مقدماتی سال ۶۱ در زمستان ۱۴۰۱ چاپ اول خود را منتشر کرد.

جان‌مایه این کتاب اسناد معتبر بایگانی‌های جنگ و روایات راویان میدانی است تا به این ترتیب جزئیات عملیات سرنوشت‌ساز والفجر مقدماتی برای خوانندگان آشکارتر شود. «والفجر مقدماتی» عملیات تهاجمی گسترده نیروهای مسلح ایران در جنگ ایران و عراق بود که در بهمن‌ماه ۱۳۶۱ به مدت ۳ روز، به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مشارکت نیروی زمینی ارتش، در تاریکی مطلق شب محور فکه - چزابه در منطقه عماره عراق (۲۰۰ کیلومتری جنوب غرب بغداد)، انجام شد و در نهایت با ناکامی نیروهای ایرانی، در ۲۱ بهمن ۱۳۶۱ به پایان رسید.

کتاب پیش‌رو ۲۱ فصل دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «فکه؛ محور هجوم»، «یاحسین؛ اینجا کجاست!؟»، «پناهنده‌شدن عنصر نفوذی»، «همچنان در تردید»، «شهادت فرمانده»، «نیروها را خوب توجیه کنید»، «بچه‌ها! کربلا نزدیک است»، «با ابراهیم تا نقطه رهایی»، «به کانال رسیدیم»، «عقب‌نشینی گردان‌ها بر اثر فریب رادیویی دشمن!»، «روایت قائم مقام سپاه ۱ قدر و راوی قرارگاه مرکزی خاتم (ص)»، «تلاش‌های فرمانده گردان کمیل»، «عدم پیش‌بینی تدابیر ثانویه»، «آغاز انقلاب اسلامی تا پیروزی بهمن ۵۷»، «چهارمین روز محاصره»، «پنج‌روز در محاصره»، «حسین‌وار جنگیدیم!»، «با هماهنگی عقب بیایند!»، «دیدگاه‌ها»، «آنها؛ ملائکه‌الله بودند!» و «قلب زمین؛ مال ماست».

پس از این‌فصول نیز تصاویر و نقشه‌ها درج شده‌اند که به درک بهتر مخاطب از این مطالب نیز کمک می کند. در فصل خطام این کتاب برش هایی از سروده حماسی و تکان دهنده شاعر برومند عرصه دفاع مقدس زنده یاد ابوالفضل سپهر که در تبیین رشادت ها و مظلومیت لاله رخان خفته در کانال های فک سروده است به نگارش در امده است.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

«دقیقا یادم نیست چه روزی بود. فکر می کنم پنج_شش روزی از عملیات گذشته بود که بی سیم چی گردان حنظله با مرکز پیام سپاه ۱۱ قدر تماس گرفت و از اپراتور مرکز پیام خواست همت را پای بی سیم بیاورد. حاجی آمد و گوشی را به دست گرفت. بی سیم چی حنظله برای اینکه خبر شهادت لحظه به لحظه تک به تک کادر ها و نیروهای محاصره شده گردان شان را به همت بدهد، از اصطلاح جالبی استفاده می کرد. او می گفت: «حاج آقا؛ برادر فلانی هم رفت پیش حسن باقری!»

چون حسن باقری چند روز قبل از همین عملیات شهید شده بود، ما می‌دانستیم اینکه بگویند فلانی رفت پیش حسن باقری، چه معنایی دارد. خلاصه؛ بی سیم چی حنظله، دم به دقیقه می گفت: برادر فلانی هم رفت پیش حسن باقری. دست آخرگفت: حاج آقا؛ بعثی‌ها وارد کانال شده اند و دارند به بچه‌ها تیر خلاص می‌زنند، باتری بی‌سیم هم دارد تمام می شود، من هم با شما خداحافظی می کنم. همت که به پهنای صورت اشک می‌ریخت و برای نجات بچه‌ها از آن وضعیت کاری از دستش برنمی آمد، سراسیمه گفت: ببین عزیزم، بامن حرف بزن، هرچه دلت می خواهد بگو، فقط تماس خودت را با من قطع نکن! بعد از لحظه ای، بی سیم چی گفت: حاجی جان؛ سلام ما را، به امام مان برسان و از قول ما به او بگو؛ همانطور که گفته بودی، حسین وار جنگیدیم و حسین وار به شهادت رسیدیم!

این را که گفت، تماس اش با مرکز پیام قرارگاه قطع شد. همت یک لحظه مبهوت به بلندگوی مرکز پیام نگاه کرد و بعد، سراسیمه از قرارگاه بیرون رفت. دنبالش رفتم. دیدم در آن دم غروبی توی محوطه قرارگاه، رو به قرص سرخی خورشید ایستاده و های های، گریه می‌کند.»

کتاب «قلب زمین مال ماست» توسط نشر ۲۷ بعثت در قالب ۲۸۰ صفحه و با قیمت ۲۳۰ هزار تومان موجود است.

از دیگر آثار این نویسنده می توان به: «بدون مرز»، «همپای صاعقه»، «ستاره های سوخته» و «صبح روز نهم» اشاره کرد.