به گزارش خبرگزاری بسیج از باغملک: تلفن همراهم زنگ خورد ، اَلو بله ، سلام خانم ممبینی خوب هستین ، فردا یک جلسه داریم با بسیج پیشکسوتان جهاد شهادت ناحیه باغملک ، بله حتما میام چه ساعتی....
صبح روز جلسه ، همه سر ساعت در سالن جلسات حاضر شدند ، صحبت ها آغاز شد ، پیشکسوت ضربعلی بهمئی چند دقیقه ای صحبت کرد و موضوع جلسه را گفت که دور هم جمع شدیم تا برای دهه فجر برنامه ریزی کنیم و مثل آن دوران وسط میدان باشیم.
همه آنها چهره هایی پاک و صادق مثل آن روز ها که دانش آموز بودند داشتند ، با بیانی شیوا و زیبا سخن می گفتند ، از شهدای انقلاب تا تظاهرات رودزیر و قیام ۱۵ دی ماه ، پخش اعلامیه و راهپیمایی ها ، شهادت سید فخر الدین طباطبایی و....
با اینکه در آن دوران دانش آموز ۱۵ تا ۱۷ ساله بودند همه خاطرات در ذهنشان هَک شده بود ، یکی از آنها اکنون مدافع حرم است ، با ترکش هایی که به یادگار در بدنشان مانده است با اشتیاق دوران دانش آموزی خود پای آرمان های امام و انقلاب و نظام مانده اند.
پیشکسوت عبدالله بهمنی از سینما رِکس آبادان گفت ، هیچ روزی تلخ تر از ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ نبود ، روزی که ۳۷۰ تماشاچی فیلم گوزنها در سینما رِکس آبادان در آتش سوختند تا در آستانه انقلاب ، یکی از بزرگ ترین جنایت های تاریخی در عرصه فرهنگ رقم بخورد ، با این حال ابعاد این حادثه هیچ گاه روشن نشد ، او در آن دوران در آبادان به کارگری مشغول بود و شاهد سوختن سینما رِکس بود.
از هواپیمای اف ۴ و ویرانی ها گفت ، از اسلحه های برنو ، شعارهایی که میداد و راهپیمایی ها و نقش آفرینی در رود زیر و صیدون داشتند ، گزارشش را داده بودند که ساواک دستگیرش کند ، اما همزمان انقلاب پیروز می شود و نجات پیدا میکند.
از صحبت های هر کدام از دانش آموزان دیروز که پاسداران بازنشسته امروز هستند میشود یک کتاب قطور تحریر کرد و به نسل جدید شناساند.
خودشان هم دنبال جمع کردن خاطراتشان هستند و دستی بر قلم دارند و هنوز هم از نقش آفرینان مهم جامعه هستند و در همه زمینه ها توانمندند.
همه ما باید پاسدار حفظ خون شهدایی باشیم که در دوران انقلاب ، دوران دفاع مقدس ، مدافعین حرم ، امنیت و سلامت ، درس و مدرسه ، خانواده ، زن و فرزند و پدر و مادر خود را رها کردند تا اکنون نسل چهارم کشور عزیزمان ایران اسلامی در امنیت و آرامش زندگی کنند ، چرا که رشادت و فداکاری آنها را فقط از تلویزیون و رسانه ها میبینند.