باشگاه خبرنگاران جوان؛ زهرا بالاور - فیلم «بازی خونی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی، با انتخاب سوژهای کمتر پرداختهشده از تاریخ انقلاب اسلامی، تلاش کرده رویداد مهم اتفاقات ابتدای انقلاب شهر آمل و مبارزات مردم و نیروهای انقلابی با گروهکهای کمونیستی را به تصویر بکشد. این فیلم که در نخستین روز از چهلوسومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
شهاب شهرزاد منتقد سینما درباره فیلم سینمایی بازی خونی بیان کرد: بنظرم بازی خونی یک فیلم کند با رفتار حلزونی، خود نمایانه و مزاحم دوربین بود. در درجه اول آن چیزی که برای من جلب توجه کرد گفتوگوهای دو نفره بود که یک کار غیر حرفهای در فیلمبرداری بود یا اینکه حرکت زائد دوربین را داشتیم، برای مثال وقتی که مینا با نامزد خود در حال گفتوگو بود حرکتهای چرخشی بی دلیل را مشاهده کردیم.
وی ادامه داد: یک ترکیب نامتناسب ساختاری داشتیم یعنی به نظر میرسید تنها چیزی که در ساخت فیلم به آن توجه نشده است، فرم و ساختار بود.
وی افزود: صدا ترکیب نامناسبی داشت. البته وضعیت صدا در برج میلاد به هنگام پخش فیلم صیاد هم آزار دهنده بود. ازدحام جمعیت و صدای محیط به گونهای بود که گویا بخشی از صدای فیلم از سالن کناری درحال پخش بود. بنظر میرسد این امر نقص صدای فیلم و پخش صدای سالن بود و هردو مورد اشکال بود.
شهاب شهرزاد گفت: اکشنها و تحرکات ساختگی را در این فیلم مشاهده کردیم، در صحنه درگیری سعید با مزاحم در زمانی که مزاحمت برای الهه یا مینا ایجاد شد یک بهم ریختگی و شلختگی وجود داشت، بازیها و دیالوگها به شدت سطحی بود و موسیقی گل درشت و تحمیلی داشت، فرقی نمیکند در صحنههای ملتهب یا احساسی، آنقدر موسیقی اغراق آمیز بود که شما به یاد اوایل دهه شصت میافتادید.
وی با توجه به پاسداشت زبان فارسی عنوان کرد: فیلم از نظر تکیه بر پاسداشت زبان فارسی، بی دقت بود، یک مثال ساده استفاده از واژه پروتکل بود که در کلام ناصر و بخشی از فیلم داشتیم.
وی افزود: به طور کلی فقدان فرم و ساختار مناسب را داشتیم و یکی از مسائل اصلی که به سازنده کار برمیگردد این بود که دوربین بر مقاومت مردم تمرکز نکرده بلکه بر روی خلیل و همرزمان او تمرکز داشته است. برخلاف اینکه در وصیتنامه امام راحل(ره) از تنها شهری که نامبرده شده آمل و مقاومت مردم به عنوان شهر هزار سنگر است.
منتقد سینما بیان کرد: در کلمات بازی خونی در گفتاری که میشنویم چیز دیگری وجود ندارد و فقط شعار است. بنظرم خود سازندگان اثر هم نتوانستند یک خلاصه داستان از فیلم ارائه دهند، زیرا اگر در رسانهها هم بگردید با چنین چیزی مواجه میشوید، که به جای داستان یا خلاصه داستان باید منطقی تصمیم بگیریم و نه احساسی. یعنی گویا خود سازندگان اثر هم از بیان خلاصه داستان ناتوان مانده چه برسد به مخاطب که اصولا با فیلمی مواجه است که برای سینما ساخته نشده و بنظر من با یک اثر سفارشی تلویزیونی است.