به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین عباسی به سؤال خبرنگار حوزهنیوز با موضوع «علت نیاز و مراجعه به مشاور» پاسخ داد که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
* چه زمانی و بر اساس چه معیارهایی باید برای حل مشکلات خانوادگی یا فردی به مشاور مراجعه کرد؟
یکی از پیامدهای طبیعی ازدواج و تشکیل خانواده، تولید مسئله است. دو تا فرد، دو نفر که از نظر شخصیت و تربیت و حتی جنسیت با هم متفاوت هستند، تصمیم میگیرند که برای یک عمر زیر یک سقف زندگی کنند، طبعا اینها دچار تعارض و تزاحم در موضوعات مختلف زندگی میشوند و تولید مسئله در زندگی طبیعی است.
منتها اینکه چه زمانی باید مراجعه کنند به دستهبندی مسائلی که در خانواده ایجاد میشود برمیگردد.
* مراجعهی بیشازحد به مشاور میتواند وابستگی و کاهش توانایی حل مسئله ایجاد کند
تاریخچهی بحث خانواده و روانشناسی خانواده و بررسی مشکلاتی که در خانواده هست نشان میدهد که حل یک دسته از مشکلات وابسته به مهارتهایی است که ما انتظار داریم زن و شوهر و والدین این مهارتها را داشته باشند و این مسائل طبیعتا باید توسط خودشان حل شود، حتی طرح کردن این مسائل و مشکلات برای دیگران و برای والدین خودشان ممکن است پیامدهای منفی داشته باشد.
بنابراین ما نتیجه میگیریم که اگر هر مشکل و مسئلهای که در خانواده ایجاد شد و زوجین سریع نزد مشاور بروند و عادت کنند که طرح کنند، خود این کار ممکن است پیامد منفی داشته باشد، مثلا افراد را وابسته به دیگران کنند.
یک تعبیری در روانشناسی هست که از مشاهده و وضعیت خودشان به این منتقل میشوند که حتما باید بازخورد دیگران را بگیرند، عادت به این وضعیت خیلی مناسب هم نیست. بنابراین میگوییم که یک دسته از مسائل را خودشان باید حل کنند.
یک دسته از مسائل را هم به شکل مداخلههای غیررسمی، یعنی با اقوام خودشان باید مطرح کنند که این خیلی محدود است، چون امروزه مسائل و مشکلات زندگی خیلی پیچیده شده است.
خود پدر و مادرها مشکلاتی دارند که عمدتا نمیتوانند به بچههای خودشان که ازدواج کردهاند کمک کنند. خانوادهها بعضی از مشکلات را میتوانند با خانوادههای خاستگاهیشان یا والدینیشان مطرح کنند، اما در بخش سوم مسائل و مشکلات باید به مشاور مراجعه کنند و تجربه نشان میدهد که با مراجعه به مشاور و مشاور خانواده این مسائل حل میشود و نتیجه میگیرند.
* پریشانی و اضطراب مزمن نیاز به مراجعه به مشاور دارد
بخشی از این تجربه همین مواردی است که خانواده ها معمولا به مراکز مشاوره ما مراجعه نموده و اکثرا ابراز خشنودی و رضایت میکنند. این یعنی نتیجه میدهد.
منتها اگر من بخواهم به آن نقطهی عزیمت اشاره کنم که اینها باید مراجعه کنند، جایی است که وقتی خانوادهها و اعضای خانواده به حل مسئله ورود میکنند، میبینند که تنش بالاتر میرود. حالا ما چطور تشخیص دهیم که در حل مسائل باید مراجعه کنیم، وقتی که خانوادهها به حل مسئله ورود میکنند میبینند که وارد شدند و چند مرحله جلو رفتند و تنش بالاتر رفت، این به معنای این است که من صلاحیت برای حل این مسئله ندارم و کسی دیگر باید ورود پیدا کند.
شما نمیتوانید با آن بازخورد یا نظر مردم مخالفت کنید و بگویید که حتما باید مراجعه کنند و شما هر مسئلهای را طرح کنید. خیلیها مدعی هستند که؛ من مسائل زندگی خانوادگی خودم را میتوانم حل کنم.
ما هم معتقدیم که خودشان میتوانند این کار را بکنند. ولی چه زمانی باید از آن عقل منفصل استفاده کنند؟ زمانی که میبینند واقعا به پریشانی ورود پیدا کردهاند و اضطراب و تنش بالا رفته است و درگیری دارد و با وجود ورود آنها به حل مسئله روز به روز بیشتر میشود. این نشانهای برای مراجعه است.
از نظر آسیبشناختی هم بخواهیم نگاه کنیم، ۳-۴ نشانه نقطهی عزیمت برای مراجعه به مشاوره است؛ از جمله پریشانی خاطر، اضطراب، تنش، اینکه بدن درگیر حالات منفی روحی و روانی میشود، چه در فضای خانواده و چه به طور شخصی باشد. زمان میگذرد، یعنی زمان به این حالتها میخورد و به سمت مزمن شدن میرود و اینجا اصلا ضرورت دارد که ما مراجعه کنیم و الاّ کارکردهای زندگی مختل میشود.
برای مطالعه متن کامل مصاحبه خبرگزاری حوزه با حجت الاسلام والمسلمین عباسی مشاور خانواده، رئیس مرکز مشاوره روحان و رئیس میز خانواده دفتر تبلیغات اینجا را کلیک نمایید.