شناسهٔ خبر: 71115001 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

اندیشکده «شورای گذاری خاورمیانه» بررسی کرد؛ بخش اول

سیاست همسایگی ایران و شرکای مشتاق منطقه

تهران- ایرنا- یک اندیشکده غربی در گزارشی نوشت: پیگیری سیاست همسایگی به خودی خود نمی‌توانست موفق شود بلکه به شرکای مشتاق هم نیاز داشت و مجموعه‌ای از تحولات شکل گرفت تا کشورهای منطقه پذیرای سیگنال‌های مثبت تهران باشند.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، اندیشکده «شورای سیاست خاورمیانه» در فصلنامه جدید خود به مطلبی با عنوان «سیاست ایران در قبال همسایگانش» پرداخته است که این گزارش مفصل طی روزهای آینده در چهار بخش منتشر خواهد شد. لازم به ذکر است که ترجمه این گزارش به معنای تایید محتوای آن نیست و به منظور آشنایی مخاطبان ایرانی با پیشنهادهای مطرح در سطوح مختلف سیاسی و نخبگانی در واشنگتن منتشر می‌شود.

در بخش اول این گزارش با عنوان سیاست همسایگی ایران، آمده است: ایران توانسته رابطه نزدیکی با همسایگانش ایجاد کند و امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ ۴۵ ساله جمهوری اسلامی از روابط دوستانه تری با این کشورها برخوردار است. این نزدیکی از اواخر دهه ۱۹۸۰ به طور غیررسمی توسط دولت های مختلف در ایران دنبال شده است. (مرحوم) ابراهیم رئیسی از آغاز ریاست جمهوری تا زمان وفاتش «سیاست همسایگی خوب» را دنبال می کرد. مسعود پزشکیان جانشین رئیسی هم تمایل به ادامه این سیاست دارد و برای این کار فضای منطقه ای مطلوبی پیش روی خود می بیند.

ایران با وجود چالش‌های جدی، تعامل خود را با رقبای خود مانند عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی بهبود بخشیده است.

ایران با وجود چالش های جدی، تعامل خود را با رقبای دیرینه خود مانند عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی بهبود بخشیده، حتی درگیری های مرزی با طالبان در أفغانستان به نفع تعامل، کم اهمیت جلوه داده شده است. گرچه سیاست های همسایگی می تواند ناپایدار باشد و موانع ساختاری و سیاسی می توانند محاسبات ایران را تغییر دهند اما پیش بینی می شود تعامل مثبت ایران با همسایگانش در آینده نیز ادامه داشته باشد.

( مرحوم) ابراهیم رئیسی اندکی پس از انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور در سال ۲۰۲۱، اعلام کرد یکی از اهداف کلیدی سیاست خارجی او بهبود روابط ایران با کشورهای دیگر در منطقه خواهد بود. در عرض چند ماه، دولت جدید «سیاست همسایگی» را تدوین کرد که در راس آن دیپلماسی با همسایگان عرب بود که توانست باعث بهبود روابط ایران با کشورهای منطقه و به ویژه عربستان سعودی شود. تلاش ها برای تغییر تعامل منطقه ای ایران پس از انقلاب چیز جدیدی نیست، زیرا این پیگیری در دولت های پیشین نیز وجود داشته است، اما این اولین بار بود که دولت ایران رسما سیاست همسایگی را به عنوان یک دکترین رسمی اتخاذ می کرد.

عربستان سعودی و دیگر شیخ نشین های عرب ثبات منطقه ای را کلید بقا و شکوفایی حکومت خود می دانند.

موفقیت این ابتکار با توجه به جنگ اسرائیل در غزه قابل توجه تر است. ایران حمایت خود را از حماس و اقدامات آن ابراز کرد و در عین حال منکر هرگونه دخالت در این حمله شد. تنش ها میان تهران و تل آویو در آوریل ۲۰۲۴ پس از حمله اسرائیل به مرکز دیپلماتیک ایران در دمشق به اوج خود رسید و ایران برای اولین بار در تاریخ خود با صدها موشک و پهپاد به خاک «اسرائیل» حمله کرد. اگرچه این اقدام تلافی جویانه بیشتر به منظور ارسال یک سیگنال استراتژیک بود اما این پتانسیل را داشت که روابط ایران با همسایگانش را تیره کند زیرا عربستان سعودی و دیگر شیخ نشین های عرب ثبات منطقه ای را کلید بقا و شکوفایی حکومت خود می دانند.

سیاست همسایگی همچنین در برابر تهدیدهای متقابل بین تهران و تل آویو پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران با وجود اینکه بار دیگر خطر تشدید مجدد تنش های میان ایران و کشورهای عربی را به همراه داشت و علیرغم نگرانی از اینکه اقدامات تلافی جویانه ایران علیه اسرائیل می تواند جنگ را تشدید کند به قوت خود باقی ماند و روابط ایران با عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، و سایر کشورهای عربی حفظ شد.

تغییرات ساختاری در کشورهای حاشیه خلیج فارس، خاورمیانه و فراتر از آن به موفقیت ایران در سیاست همسایگی با کشورهای منطقه کمک کرد.

پیگیری آگاهانه تهران برای روابط خوب با همسایگانش به خصوص بهبود روابط با عربستان، در کنار عوامل دیگر بود که به نتیجه رسید. موفقیت دولت رئیسی تنها به دلیل تلاش های صورت گرفته از جانب دولت اون نبود بلکه تغییرات ساختاری در کشورهای حاشیه خلیج فارس، خاورمیانه و فراتر از آن نیز به این موفقیت کمک کرد. با این حال، در این دوران تنش بین ایران و اکثر همسایگانش به شدت کاهش یافت و با توجه به اینکه نزدیکی ها به ثمر نشسته اند و کاهش تنش ها صورت گرفته، بعید است که با تغییر دولت روابط بین المللی ایران تغییر کند و شرایط نشان می دهد سیاست همسایگی ایران در دولت مسعود پزشکیان نیز ادامه خواهد یافت.

برای درک انگیزه ها، پارامترها و تداوم احتمالی روابط همسایگی ایران، ابتدا به بررسی اهداف کلی این گونه ابتکارات و برخی نمونه های تاریخی خواهیم پرداخت، این اقدام نشان خواهد داد که ملاحظات استراتژیک و تجاری دلایل اصلی چنین سیاست هایی بوده است. به نظر می رسد هدف اصلی تهران مقابله با تلاش های آمریکا برای منزوی کردن این کشور از ساختار امنیتی حاکم بر خلیج فارس و تجارت جهانی است.

اما سیاست همسایگی به خودی خود نمی تواند موفق شود بلکه به شرکای مشتاق هم نیاز دارد. مجموعه ای از تحولات شکل گرفته اند تا کشورهای منطقه پذیرای سیگنال های مثبت تهران باشند که شامل فرض کشورهای عربی در مورد رها کردن منطقه توسط ایالات متحده، روند جنگ داخلی سوریه و محاسبات استراتژیک در مورد کاهش تنش ها با ایران است. ایران از برخی جهات خوش شانس بود که سیاست های خود را در زمانی پیش برد که پایتخت های منطقه ای بیشتر از آن استقبال می کردند.

سیاست‌های همسایگی

سیاست همسایگی یک مفهوم حقوقی دقیق نیست، بلکه به معنای انتقال روحیه همکاری متقابل، درک متقابل و اعتماد است. این عمل را می توان به طور گسترده به عنوان تلاشی برای مدیریت روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی با کشورهای همسایه به روش هایی تعریف کرد که اهداف متقابل را بهتر تضمین کند. در این مطلب ما سیاست همسایگی خوب را با هدف ایجاد روابط پایدار با دولت های محلی برای پیگیری منافع مشترک تعریف می کنیم. این سیاست به گونه ای است تا همسایگان را قادر سازد از مزایایی که جغرافیا فراهم می کند برای مدیریت بهتر تهدیدها و فرصت های متقابل یا فردی استفاده کنند.

سیاست همسایگی ایالات متحده به منظور معکوس کردن آسیب ها به صنعت و صادرات این کشور دنبال شد.

صرف نظر از لفاظی هایی که ممکن است میان کشورها مطرح شود، همسایگی همیشه با ملاحظات استراتژیک و سیاست واقع گرایانه همراه بوده است. به عنوان مثال، در دهه ۱۹۳۰، ایالات متحده چنین سیاستی را به اجرا گذاشت و توافقنامه های تجاری را با برزیل، کلمبیا، اکوادور، آرژانتین، اروگوئه، شیلی و ونزوئلا امضا کرد. این اقدام آمریکا به این دلیل نبود که گروه جدیدی که از آرمان گراها ناگهان واشنگتن را تصرف کرده بودند بلکه از آنجا که شکست ناگهانی تجارت خارجی آمریکا یک بعد مهم از بحران مالی بود، سیاست همسایگی ایالات متحده به منظور معکوس کردن آسیب ها به صنعت و صادرات این کشور دنبال شد.

اگر و زمانی که ملاحظات استراتژیک تغییر کند، سودمندی سیاست نیز تغییر می کند. علاوه بر این، با توجه به حساسیت آنها به تغییر محیط های استراتژیک، سیاست های همسایگی که توسط طیف وسیعی از ابزارهای دیپلماتیک پشتیبانی می شوند، تمایل دارند که موفقیت و قدرت ماندگاری بیشتری داشته باشند. این مورد در مورد سیاست همسایگی اروپا در اتحادیه اروپا صدق می کند.

تجارت و امنیت، چه بر اساس استراتژی کلان، مهاجرت یا سایر نگرانی ها تعریف شوند، به طور کل اولویت های بالاتری نسبت به همسایگی دارند. بنابراین، چنین سیاست هایی با تغییر محیط استراتژیک دولت ها، طول عمر محدودی دارند. با این وجود، هنگامی که از طریق ابزارهای دیپلماتیک مانند برنامه های اقدام سیاست همسایگی اروپا تدوین می شوند، این آغازها می توانند اهداف خاص تر و طول نسبتا بیشتری داشته باشند. البته برنامه های کشورهای همسایه نیز مهم است. عدم تمایل به آشتی دادن اختلافات، مانند ترکیه و ارمنستان، می تواند تلاش ها برای نزدیکی را نابود کند. در نهایت، سیاست های همسایگی هماهنگ، به عنوان مثال توسط اتحادیه اروپا و ترکیه، به طور کلی نتایج بهتری نسبت به رویکردهایی که یک کشور دنبال می کند، به همراه خواهد داشت.