شناسهٔ خبر: 71114597 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در گفت‌وگو با ایبنا عنوان شد؛

بحران مخاطب در جامعه ادبیات/ لزوم جریان‌سازی برای نسل‌پروری

لرستان - شیرزاد بسطامی، نویسنده و پژوهشگر لرستانی گفت: بحران مخاطب، یکی از بحران‌هایی است که جامعه ادبیات ایران و به تبع آن ادبیات لرستان با آن مواجه است.

صاحب‌خبر -

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): ادبیات یکی از اساسی‌ترین و ضروری‌ترین فعالیت‌های ذهن است، فعالیتی بی‌بدیل برای شکل‌گیری شهروندان در جامعه دموکراتیک مدرن، جامعه‌ای مرکب از افراد آزاد. ادبیات فارسی‌، به عنوان یکی از ارکان اصلی فرهنگ و تمدن ایرانی‌، نقش محوری در حفظ و انتقال هویت فرهنگی سرزمینمان داشته است. از شاهنامه فردوسی به عنوان نمادی از ادبیات حماسی گرفته تا غزلیات حافظ و مولانا که بیانگر عرفان و عشق ایرانی هستند، هر بخش از ادبیات فارسی به نوعی در شکل‌دهی و تقویت هویت ملی نقش داشته است.

ادبیات فارسی با زبانی غنی و تصویرسازی‌های بدیع‌، مفاهیمی چون عدالت‌، شجاعت‌، عشق‌، وفاداری و خردورزی را به نسل‌ها منتقل کرده و در نتیجه‌، به عنوان یکی از اصلی‌ترین منابع حفظ هویت فرهنگی ایرانیان شناخته شده است‌. این ادبیات نه تنها در داخل کشور بلکه در سطح بین‌المللی نیز به عنوان پلی بین فرهنگ‌ها و تمدن‌ها عمل کرده و تاثیرات فرهنگی عمیقی بر جوامع دیگر گذاشته است.

شیرزاد بسطامی، نویسنده، شاعر و پژوهشگر لرستانی درباره فرصت‌ها و آسیب‌شناسی جامعه ادبیات لرستان با نگاهی تاریخی به جامعه شعر این استان به خبرنگار ایبنا گفت: از دوران شاعر بزرگ باباطاهر به بعد با وجود شاعرانی همچون فاطی لُره (لَره) بابا بزرگ، ملامنوچهر کولیوند که در قرن ۸ معاصر با حافظ بوده و میرنوروزی که در عصر صفویه زیسته، فراز و فرودهایی را در ادبیات لرستان شاهد بوده‌ایم.

بسطامی به برخی از شاعران دوران قاجار لرستان اشاره کرد و افزود: ملاحقعلی سیاهپوش، اله مراد لرستانی، منوچهر کولیوند، وارسته چگنی، شقایق لرستانی، غلامرضا ارکوازی در این دوران زیسته‌اند.

شکل‌گیری نهادها و محافل ادبی لرستان در دوران مشروطه

وی با اشاره به شکل‌گیری نهادها و محافل ادبی در دوران مشروطه در لرستان گفت: در لرستان هم‌تراز با شاعران مشروطه‌خواه سطح یک کشور، افرادی همچون شیخ عبدالرحمن لرستانی، حسین بنان؛ میرزا اسماعیل کمالوند زیسته‌اند که اشعار آنها با دغدغه‌های ملی - میهنی، آزادی‌خواهی و مشروطه‌خواهی سرایش شده است.

بسطامی با اشاره به فعالیت شاعران لرستانی بعد از انقلاب همچون هوشنگ رئوف، نسرین جافری، نصرت‌اله مسعودی و علی زیودار محمد کاظم علیپور و عبدالرضا شهبازی گفت: واقعیت این است جامعه شعری لرستان در تمامی اعصار، علی‌رغم داشتن توانایی‌های بالا، هیچگاه نتواسته جریان و مکتب شعری در سطح یک کشور باشد.

وی به شکل‌گیری بحران ادبیات در دهه ۷۰ به بعد اشاره کرد و افزود: در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ با شاعران بزرگی هممچون احمد شاملو، اخوان، فروغ و نیما که به عنوان معیار شعر محسوب می‌شوند، مواجه هستیم، در دهه ۵۰ به بعد نیز یدالله رویایی با سلیقه زیبایی شناختی پایه‌ای برای ورود رضا براهنی در دهه ۷۰ به زیبایی‌شناختی شعری و شکل‌گیری جریان پیشرو و پست‌مدرن ادبیات می‌شود.

این پژوهشگر لرستانی با بیان اینکه بعد از دهه ۷۰ جریان پیشرو و قالبی در شعر نداشته‌ایم افزود: یکی از دلایل آن می‌تواند انبوه تئوری‌هایی باشد که در این دهه شعر ایران با آن مواجه شد.

بسطامی با بیان اینکه معتقدم ساختار تاویل متن بابک احمدی شاعران پیشرو و تراز یک کشور را با جریان‌های فکری، ساختاری و زبانی دنیا آشنا کرد و بین ادبیات پیش از آن و پس از آن گسست ایجاد شد، افزود: این گسست به تبع شعر ایران در لرستان نیز اتفاق افتاد.

دهه ۷۰ دوران طلایی محافل ادبی خرم‌آباد

وی با اشاره به اینکه طلایی‌ترین دوران محفل‌های ادبی خرم‌آباد در دهه ۷۰ و ۸۰ بوده است، گفت: محاقل ادبی لرستان بیش از یک دهه و یا شاید بیشتر است آنگونه که باید مانند گذشته ظاهر نشده‌اند.

بسطامی با بیان اینکه نتوانسته‌ایم در تولید شاعر و جریان‌سازی در این حوزه موفق عمل کنیم، افزود: شاید علت آن است که مدیران فرهنگی ما مدیران رزومه‌محور هستند و برگزاری برنامه‌های جانبی، برای آنها مهم‌تر از این است که به زیرساخت‌ها و نهادهایی که قرار است نسل آفرینی و کادرآفرینی داشته باشند، توجه می‌کنند.

ادبیات در شرایط بحران‌زده خلق می‌شود

این شاعر لرستانی با اشاره به اینکه ادبیات در شرایط بحران‌زده خلق می‌شود، افزود: ادبیات خلاق نتیجه شرایط اجتماعی و سیاسی بحران‌زده است.

وی به بحران ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اشاره کرد و افزود: اگر آن بحران نبود، خلق «هوا بس ناجوانمردانه سرد است» و یا «هان قاصدک چه خبر آوردی؟ از کجا؟ از که خبر آوردی؟» اتفاق نمی‌افتاد.

بسطامی گفت: یکی از دلایلی که شعر ما به خوبی معرفی، بازآفرینی و یا بازسرایی نشده است و نتوانسته‌ایم به عنوان یک جریان شناسنامه‌دار در ایران در دوران مکاتب ادبی و دوره معاصر شناخته شویم، نبود نقد ادبی در زمینه‌های مختلف شعر بومی، فولکور و فارسی در لرستان است.

نقد ادبی لزوماً به آسیب‌شناسی نمی‌پردازد

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نقد ادبی الزاماً به آسیب‌شناسی نمی‌پردازد؛ افزود: نگاه نقد ادبی نگاه تحلیلی و زیبایی‌شناختی است که می‌توان از ظرفیت شاعران بزرگ استان بهره برد و ارائه درست‌تری برای عموم مردم داشت.

بسطامی به وجود بحران نقد ادبی در لرستان اشاره کرد و افزود: اگر در کنار تولید شاعران به نسل‌آفرینی و تشکیل اتاق فکرهایی برای نسل‌آفرینی منتقدان ادبی شعر بومی، فولکور و فارسی داشته باشیم می‌توانیم زیرساخت های ادبیات لرستان شامل داستان و شعر را به گونه ای حرفه‌ای تر در محافل ادبی داشته باشیم.

بحران مخاطب از بحران‌های جامعه ادبیات ایران

وی بحران مخاطب را یکی دیگر از بحران‌های جامعه ادبیات ایران و به تبع آن لرستان دانست و افزود: متاسفانه رویکرد جامعه از معناگرایی به سمت صورت‌گرایی رفته است.

بسطامی با بیان اینکه ارتباط برقرار کردن با نسل نوجوان و جوان کم حوصله و سطحی‌باور سخت است، افزود: در این راه نیازمند ابزارهایی برای القای محتواهای مناسب برای مخاطبان هستیم.

وی به فعالیت تخصصی نشریات «ایوار» و «درگاه» در لرستان اشاره کرد و افزود: علی‌رغم وجود محتواهای غنی در این دو نشریه و تولید محتواهای مناسب، در زمانی که شعر لرستان می‌توانست به عنوان یک جریان شناسنامه‌دار مطرح شود به دلیل عدم پشتوانه مالی و اداری «ایوار» و «درگاه» منقطع شدند.

لزوم جریان‌سازی در حوزه ادبیات برای نسل‌پروری

این نویسنده لرستانی گفت: در حال حاضر برای نسل‌پروری، نخبه‌پروری با توجه به دغدغه‌مندی‌های موجود در طلایی‌ترین دورانی هستیم که می‌توان اتاق فکر تشکیل داد و فرصت‌های مطالعاتی و موضوعات پایان‌نامه و مقاله و کتاب نوشت که بتوان در این زمینه جریان‌سازی داشته باشیم و بتوانیم ابن سیناها، ابوریحان‌ها و حافظ‌ها و مولاناها بسازیم.