طرفداری | سونی اشمیت (Sonny Schmidt) زاده نهم سپتامبر 1953 در کشور ساموا بود. نام اصلی او، ادموند آلتن اشمیت بود و نام مستعار «سونی» بعدها به اسم او بدل شد. سونی اصالتی آلمانی داشت و ابتدا در نیوزیلند زندگی می‌کرد اما در کشور ساموا بزرگ شد. شاید ترکیب ژن‌های آریایی و ساموایی، قدرت بدنی بالایی را برای سونی به وجود آورده بود. در هفت‌سالگی، عضلات شکم سونی آنقدر قوی بود که خانواده‌اش آن را مایه مباهات خود می‌دانستند.
او استعدادش در زمینه بدن‌سازی را خیلی دیر کشف کرد. در سن 27 سالگی بود که سونی مطابق معمول خود، مشغول به بازی راگبی بود و در اثر برخوردی، از ناحیه کتف آسیب دید. پزشکان دو گزینه را برای بهبود کتفش، به او پیشنهاد دادند. او یا باید جراحی می‌کرد و یا با تمرینات بدن‌سازی و فیزیوتراپی، کتفش را به حالت اولیه بازمی‌گرداند. سونی تصمیم گرفت با تمرینات بدن‌سازی، کتفش را درمان کند و در اثر همین تمرینات، به بدن‌سازی علاقمند شد. او برای بهبود کتفش ورزش کرده بود و در نهایت، با بدنی بسیار قدرتمند از خودش روبرو شد که می‌توانست در مسابقات مختلف بدن‌سازی حضور داشته باشد. اولین حضور او در مسابقات بدن‌سازی، پنج ماه پس از شروع تمرینات در مسابقات آقای اوکلند در کشور نیوزیلند بود. سونی بدون علم خاصی از تغذیه، برنده جایزه این مسابقات شد و قهرمان اوکلند شد.
قدم بعدی سونی، مهاجرت به استرالیا بود. او پس از شش هفته و بدون هیچ رژیم تغذیه خاصی در مسابقات قهرمانی گلدن بیچ کوئینزلند شرکت کرد و قهرمان این مسابقات شد. او سپس در سال1985 برنده مسابقات آقای ملبورن و آقای استرالیا شد و به مرور در مسابقات مختلف کشور استرالیا به قهرمانی‌های متعددی رسید. این افتخارات سبب شد تا در سال 1988، او یک بدن‌ساز حرفه‌ای شود و در مسابقات جدی‌تری شرکت کنند. تصمیم سونی، شرکت در مسابقات بدن‌سازی با عنوان نماینده کشور ساموا بود. نخستین رقابت حرفه‌ای سونی، مسابقات قهرمانی جهان در سال 1989 بود که با مقام هشتم او همراه بود. او در این سال در مسابقات آقای ملبورن شرکت کرد و در این مسابقات به جایگاه هفتم دست یافت. در سال 1990، این بدن‌ساز اهل ساموا در مسابقات قهرمانی آبشار نیاگارا شرکت کرد و به رتبه هشتم رسید. او در همین سال برای شرکت در مسابقات شب قهرمانان، بدن خود را برنزه کرد و حالت بهتری به آن داد. در نتیجه آن، سونی در رده ششم شب قهرمانان جای گرفت.
در سال 1991 بود که آوازه سونی در بدن‌سازی به گوش علاقمندان به این ورزش رسید. او در این سال، در مسابقات جایزه بزرگ مختلفی در کشورهای دانمارک، انگلیس، فنلاند، ایتالیا، اسپانیا و سوئیس شرکت کرد. بهترین عملکرد او در مسابقات جایزه بزرگ دانمارک، شب قهرمانان، قهرمانی آبشار نیاگارا و حرفه‌ای‌های سن خوزه بود که با نایب قهرمانی‌اش همراه بود. نایب قهرمانی شب قهرمانان این سال، بسیار به شهرت بیشتر سونی کمک کرد. او در این مسابقات، رقابت سختی را با دوریان یتس گذراند و در نهایت پس از او در جایگاه دوم قرار گرفت. او در این سال برای نخستین بار موفق به حضور در مستر المپیا شد و پایین‌تر از رقبای آمریکایی خود، در رتبه ششم جای گرفت. در مستر المپیای این سال، سونی به مرد محبوب تماشاگران تبدیل شده بود زیرا بسیاری از تماشاگران پس از فیگورهایش، او را تشویق کردند و بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند که او لایق رتبه بالاتری در این مسابقات بود.
سونی در 39 سالگی برای نخستین بار در مسابقات آرنولد کلاسیک شرکت کرد و پس از وینس تیلور و محمد بن عزیزه، در رتبه سوم جای گرفت. این رتبه سوم در مسابقات جایزه بزرگ انگلیس، آلمان و ایتالیا نیز تکرار شد. او در مسابقات حرفه‌ای پیتزبورو نیز عنوان نایب قهرمانی را به دست آورد. او در مستر المپیای سال 1992 نیز حضور داشت و به رتبه هفتم رسید. سونی در دوره‌های بعدی مستر المپیا، رتبه‌های هشتم سال 1993، دهم سال 1994 و سیزدهم سال 1995 را به دست آورد. او تا سال 1995، در حدود 24 مسابقه مختلف بدن‌سازی حضور پیدا کرد و تنها موفق به قهرمانی در المپیا مسترز 1995 شد. او در سال‌های 1996، 1997 و 1999 در مسابقات المپیا مسترز شرکت کرد و به دو نایب قهرمانی و یک رتبه سوم رسید. آرنولد کلاسیک 1998، یکی دیگر از تجارب سونی در اواخر دوران حرفه‌ای بود. ورود دیرهنگام سونی به بدن‌سازی، از سال 1993 و با ورود جوانان مستعد مختلف به این ورزش، بر روی حرفه او تاثیر گذاشت و رتبه‌های او در مسابقات مختلف را تنزل داد.
او تمرینات گسترده عضلانی که به اصطلاح ماراتنی نامیده می‌شد را سرلوحه کارش قرار داده بود. به عنوان مثال، او برای تقویت عضلات سینه خود، 35 ست از هشت تمرین مختلف را در مدت زمان دو ساعت به سرانجام می‌رساند. در هنگام عصر نیز تمرینات عضلات پشت شروع می‌شد. او معمولا به دلیل اخلاق مذهبی خود، یکشنبه‌ها را به روز استراحت و عبادتش تبدیل کرده بود. او در سال 2003 مبتلا به بیماری سرطان شد. 25 ژانویه 2004، روزی بود که سونی مغلوب این بیماری شد و در سن 51 سالگی، دار فانی را وداع گفت. میلوش سارسف، از صمیمی‌ترین دوستان سونی بود و اعتقاد داشت که بزرگترین ماهیچه سونی، قلبش بود. یکی از خاطرات مشترک سارسف و سونی، مربوط به روزی می‌شد که سارسف در سفری مشترک با او، در مکالمه تلفنی با خواهرش از نیاز ضروری خود به 5000 دلار گفته بود. سونی پس از شنیدن این مکالمه به صورت اتفاقی، در اولین بانک مسیرش متوقف شد و پول مورد نیاز سارسف را به او پرداخت کرد. سونی در مواجهه با طرفداران خود نیز بسیار دست و دل‌باز بود و یک مرتبه پیراهن خود را به یکی از بدن‌سازان جوان اهدا کرد.
