شناسهٔ خبر: 71113066 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

رفاه اقتصادی و شریعتی عامل انقلاب شد! / روایت‌گری انقلاب با حذف خمینی و خامنه‌ای

آیا کسی جز یک ساده‌لوح می‌تواند باور کند که مردم ایران در اثر شکم‌سیری و برخورداری بود که علیه رژیم شاه شوریدند؟ چه اگر اینطور باشد مبارزان دوران ستمشاهی باید از سابقه مبارزاتی خود توبه کنند!

صاحب‌خبر -

سرویس سیاست مشرق _ طی سالیان اخیر و با فرا رسیدن ایام دهه فجر و 22 بهمن؛ از برخی گوشه و کنارها صداهایی درباره علل بروز انقلاب اسلامی به گوش می‌رسد که به شدت محل تأمل است.

درباره این "صداها" گفتنی‌های بسیاری وجود دارد و فقط کافیست که مخاطبان محترم بدانند برخی از صاحبان این صداها حتی اقدام به این‌همانی بین نظام جمهوری اسلامی و رژیم شاهنشاهی نیز کرده و از این گفته‌اند که همان عواملی که موجب سقوط رژیم شاه شد؛ امروز در نظام جمهوری اسلامی هم بروز کرده است!

اخیراً فردی به نام عباس ملکی، تحت عنوان یک فعال انقلابی در مصاحبه با خبرگزاری خبرآنلاین ادعاهای عجیبی را درباره انقلاب اسلامی و علل حدوث آن مطرح کرده است.

این فرد از مرحوم شریعتی و نیز از افزایش قیمت نفت بعنوان دو عامل اصلی پیش‌برنده انقلاب یاد می‌کند و می‌گوید: دکتر شریعتی تأثیر زیادی بر انقلاب ایران داشت. درست است که شبکه روحانیت، مساجد و گروه‌های مذهبی نقش مهمی داشتند، اما تأثیر دکتر شریعتی در دانشگاه‌ها بسیار برجسته بود. او توانست نسل جدید را به بازنگری در اسلام دعوت کند، آن هم در شرایطی که مارکسیسم در حال گسترش بود.

او می‌افزاید: این پول‌ها وارد جامعه شهری شد و تحولات زیادی را در پی آورد. افرادی که در مناطق پایین‌تر شهر زندگی می‌کردند، به مناطق بهتر نقل مکان کردند. طبقه متوسط شهری یک پله بالاتر آمد و مردم امکان مطالعه و فکر کردن پیدا کردند.

آقای ملکی همچنین گفته است: من باز هم تأکید می‌کنم که نقش دکتر شریعتی در این میان بسیار پررنگ بود. البته این به معنای آن نیست که امام خمینی رهبری نداشتند؛ ایشان قطعاً رهبر انقلاب بودند. اما شریعتی بود که جوانان را از مارکسیسم درآورد و تحویل امام داد، امام نیز انقلاب را به سرانجام رساندند. [1]

رفاه اقتصادی و شریعتی عامل انقلاب شد! / روایت‌گری انقلاب با حذف خمینی و خامنه‌ای

*ضمن احترام به شخصیت آقای ملکی و ارج نهادن به سابقه مبارزاتی و انقلابی ایشان لکن در مسئله تاریخ و نقل آن باید ضمن رعایت بی‌طرفی؛ جانب حقیقت و عقلانیت را نگه داشت.

مرحوم شریعتی یک روشنفکر شهیر آن دوران بود. اما آیا استاد خامنه‌ای، جلال آل احمد، مرتضی باهنر، محمدجواد باهنر، دکتر بهشتی، مرتضی مطهری و از همه مهمتر آیت‌الله روح‌ا... خمینی در آن دوران وجود و تأثیری بیشتر نداشتند؟

جوانان عزیز باید بدانند که بزرگترین کنش‌های جمعی مردم طی دو دهه منتهی به پایان حکومت پهلوی؛ مربوط به اتفاقات پیرامون امام خمینی و بیانات او بود.

از طرفی کسی که با کتب و نوشته‌های شریعتی آشنای معقول باشد می‌داند که شریعتی اگرچه عصیانگر می‌نوشت اما دعوت خاصی به شورش و انقلاب نداشت.

لکن این امام روح‌الله بود که مردم را به خیابان‌ها فرا خواند، علم مبارزه را با ظلم را به جامعه آموخت و اسلام سیاسی، اقتصادمحور و آبادکننده دین و دنیا را به مردمی معرفی کرد که تحت ظلم مستقیم شاه و ایادی او بودند.

آیا چنین انکار و البته اجحافی در حق امام راحل(ره) و جا زدن یک روشنفکر دهه 50 به جای امام خمینی انصاف است؟

ماجرای دیگر نحوه نگاه عجیب آقای ملکی به مقوله رشد اقتصاد و افزایش درآمد سرانه است!

آیا کسی جز یک ساده‌لوح می‌تواند باور کند که مردم ایران در اثر شکم‌سیری و برخورداری بود که علیه رژیم شاه شوریدند؟

چه اگر اینطور باشد امثال ملکی باید از سابقه انقلابی و مبارزاتی خود توبه کنند!

این ادعا در حالی است که باید دانست اتفاقا ظلم شاه بود که نمی‌گذاشت اگر هم تغییری در قیمت نفت رخ می‌دهد؛ این تغییر به سطح جامعه و زندگی و سفره‌های مردم تسرّی یابد.

ما به مخاطبان محترم و شخص آقای ملکی توصیه می‌کنیم گزارش‌های میدانی ساواک از نظرات مردم درباره بریز و بپاش‌های جشن‌های شاهنشاهی مطالعه کنند. که مردم به جان آمده از فقر، کمبود نقدینگی و ظلم طبقاتی چطور در مصاحبه با گزارش‌نویس ساواک از این می‌گفتند که هیچ آینده‌ای را برای زندگی خود و اقتصاد کشور متصور نیستند و امسال دیگر سال آخر است!

آیا این رفتارها و گفته‌های مستند ناشی از افزایش ثروت مردم بود؟

از طرفی کدام آدم عاقلی وجود دارد که علیه حکومتی که موجب ارتقای معیشت شده است، بشورد!؟ آیا این رسوبات همان تفکر قجری غلط نیست که می‌گوید مردم را گرسنه نگه دار و حکومت کن چون اگر شکم‌هایشان سیر شود، تو را سرنگون می‌کنند!؟

امثال آقای ملکی آیا از وضعیت حلبی‌آبادهای تهران در دوران ستمشاهی، خان‌گزیده‌های ولایت سیستان و فارس و... اطلاعی دارند که از انقلاب مردم ایران به دلیل سیر بودن شکم‌شان حرف می‌زنند!؟

همه باید بدانند که مردم ایران علیه شاهی قیام کردند که پیشخدمتش کنار نبات‌های منقل تریاک سکه طلا هم می‌گذاشت. و در عین حال در شهرها و روستاهای کشور هرچه بود فقر بود و جولان فقر.

شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که در پایان حکومت رژیم پهلوی و آغاز انقلاب اسلامی؛ نرخ فقر مطلق (به معنای گرسنگی) در ایران نزدیک 6 درصد بود اما امروز به کمتر از چند دهم 1 درصد رسیده و حتی از کشوری مثل انگلستان هم کمتر شده است. [2]

اکنون آیا جامعه‌ای با 6 درصد جمعیت گرسنه و با انباشتی سهمگین از فساد و تبعیض انقلاب کرده یا یک الیت متوسط شهری در تهران که شریعتی می‌خوانده و بواسطه شکم‌سیری زیادی؛ شاه را مخالف طبع خود یافته؟

***

1_khabaronline.ir/xn93C

2_https://tn.ai/1944648