شناسهٔ خبر: 71112974 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

روایت‌ها و درایت‌هایی از سیره اخلاقی و قضایی شهید حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مقیسه

«قاضی شجاع» همواره شهادت را زیسته بود

حجت‌الاسلام حسین مقیسه: «از ویژگی‌های شخصیتی پدر، ولایتمداری محض بود. همه همت و حرف پدر این بود و تأکید داشت اگر حرف این سید بزرگوار را گوش بدهند، مملکت گلستان می‌شود... به رهبر انقلاب از همین جا این پیام را می‌دهم که ما قدردان محبت ایشان هستیم که به شیخ مقیسه لقب قاضی شجاع دادند. این بالاترین افتخار و آرامش قلب ما است. لقب قاضی شجاع، بزرگ‌ترین مدال افتخار ۴۰ ساله اوست...»

صاحب‌خبر -
جوان آنلاین: شهید محمد مقیسه، قاضی خدوم و انقلابی، ۲۵ روز پیش از شهادت در جلسه هیئت عمومی دیوان عالی کشور و در حضور رئیس قوه قضائیه گفته بود: مطلبی از سخنان مقام معظم رهبری را ذکر کنم خطاب به همه عزیزان و شما بزرگواران. حضرت آقا در ملاقاتشان فرمودند: «دشمنان دارند وسوسه می‌کنند، دل مردم را خالی می‌کنند و می‌خواهند ناامنی ایجاد کنند.» امروز شیطان دارد وسوسه می‌کند عزیزان، نباید اجازه بدهیم افرادی این مملکت و این نظام را به ناامنی بکشانند. قضات دیوان عالی کشور بازوان قدرتمند امامین همامین، همانطور که از اول انقلاب در اتخاذ تصمیم امر قضا با اجرای قانون و عدالت، یار و یاور مقام معظم رهبری و ارزش‌های نظام بوده‌اند، باز هم با بازوان قدرتمند خواهیم بود.... این سخنان به مثابه آیینه‌ای از افکار و گرایشات وی، در واپسین فصل از حیات در تاریخ ماندگار شد. از این رهگذر می‌توان به بستر‌های شهادت وی پر برد و قاتلان احتمالی‌اش را مورد شناسایی قرار داد. اما به راستی مقیسه چه پیشینه‌ای داشت و از چه روی، چنین فرجامی برایش رقم خورد؟ مقالی که در پی می‌آید، درصدد بوده تا به این پرسش پاسخ گوید. امید آنکه علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید. 
 
 شهید محمد مقیسه که بود؟
در آغاز سخن بهنگام می‌نماید تا بر کارکرد و کارنامه شهید حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مقیسه مروری داشته باشیم. این امر هنگامی اهمیتی مضاعف می‌یابد که به خاطر آوریم او به رغم آوازه بلند، همواره گمنام بود و جزئیات تکاپو و خدماتش کمتر بازگو و تبیین می‌شد. در تک نگاشته‌ای که در این باره بر تارنمای خبرگزاری تسنیم آمده است، چنین می‌خوانیم:
«شهید مقیسه که متولد سال ۱۳۳۵ است، از سال ۱۳۶۰ فعالیت خود را در دستگاه قضایی آغاز کرد و در طول دوران خدمتش، مسئولیت‌های متعددی به‌عهده داشت. او به‌عنوان رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، در برخورد با پرونده‌های مهمی که امنیت ملی و نظم عمومی کشور را تهدید می‌کردند، قاطعانه عمل کرد. پرونده‌هایی نظیر رسیدگی به فعالیت‌های غیرقانونی برخی جریان‌های سیاسی و فرهنگی، نمونه‌ای از تلاش‌های او در حفظ امنیت جامعه و پایبندی به ارزش‌های نظام اسلامی بود. حجت‌الاسلام مقیسه به‌ویژه در دوره رسیدگی به پرونده‌های پس از حوادث سال ۱۳۸۸، نقش بسزایی داشت. وی در مقابله با فعالیت‌های مغایر قانون و تهدیدکننده امنیت عمومی، تلاش کرد تا از بروز بحران‌های اجتماعی و سیاسی جلوگیری کند. برخورد‌های قضایی او، همواره بر اساس قوانین مصوب کشور و با هدف تأمین حقوق عامه انجام می‌شد. قاضی مقیسه علاوه بر فعالیت در دستگاه قضایی، به‌عنوان یک روحانی متعهد، همواره در مسیر دفاع از ارزش‌های اسلامی و انقلاب اسلامی گام برداشت. او با درک عمیق از مسائل امنیتی و قضایی کشور، توانست با جدیت و قاطعیت، مانع از گسترش فعالیت‌هایی شود که به‌دنبال تخریب نظم و امنیت جامعه بودند. حجت‌الاسلام محمد مقیسه در روز ۲۹ دی ۱۴۰۳، در جریان حادثه‌ای تروریستی در دیوان عالی کشور به شهادت رسید. شهادت او، یادآور تعهد و ازخودگذشتگی این قاضی برجسته، در راه دفاع از حق و عدالت است. این قاضی متعهد با کارنامه‌ای درخشان و خدمتی بی‌وقفه به نظام جمهوری اسلامی، الگویی برای نسل‌های آینده در پاسداری از قانون و ارزش‌های اسلامی باقی خواهد ماند....» 
 
 اگر حرف این سیدبزرگوار را گوش بدهند مملکت گلستان می‌شود!
فرزندان از موثق‌ترین منابع، در بازنمایی اندیشه و عمل پدران خویشند. از این روی در شناخت شهید حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مقیسه، نخست روایت فرزندش حجت‌الاسلام حسین مقیسه، در روز وداع با پدر در معراج شهدای تهران را مرور می‌کنیم:
«هنوز یک روز از شهادت این بزرگواران نگذشته که دشمن ترور شخصیتی شهدا را آغاز کرده است! این اقدام نشان می‌دهد رفتار و کردار قضات شهید، مصداق بارز این آیه شریفه است: مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الکفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَراهُم رُکعًا سُجَّدًا. شهادت، مزد جهاد ۴۰ ساله شهید بود. او با مردم مهربان و با دشمنان و منافقین، به شدت و قاطعیت برخورد می‌کرد. اهتمام به اقامه نماز جماعت و خدمت به پدر و مادر، از دیگر ویژگی‌های شهید مقیسه به شمار می‌رفت. شهید مقیسه حتی بدون عمامه و عبا، پشت سر من می‌ایستاد و مردم را در مسجد ترغیب به اقامه نماز جماعت می‌کرد. شهید مقیسه در خدمت به پدر و مادر - که به دلیل کهولت سن زمین‌گیر شده‌اند- پیشقدم بود و این یکی دو ماه اخیر، آنان را از سبز‌وار به تهران آورده و حتی شب‌های بسیاری نمی‌خوابید تا پدر را نگهداری کند و با دست خود به او غذا دهد و امورات وی را رتق و فتق کند. به نظر من شهید مقیسه، موهبت شهادت خود را به دلیل این یکی دو ماه اخیر، در خدمت کامل به پدر و مادرش دریافت کرد. ساده‌زیستی او به گونه‌ای بود که خرید‌های خانه را خودش انجام می‌داد. خودش به میدان تره‌بار یا صف نانوایی می‌رفت و می‌گفت من یک طلبه ساده‌ام! پدرم حتی سر زمین کشاورزی در روستا رفته و بیل می‌زد، آبیاری زمین را انجام و به امورات درختان رسیدگی می‌کرد. ولایتمداری محض از دیگر ویژگی‌های شخصیتی پدر بود. همه همت و حرف پدر این بود و تأکید داشت اگر حرف این سید بزرگوار را گوش بدهند، مملکت گلستان می‌شود. به رهبر انقلاب از همین جا این پیام را می‌دهم که ما قدردان محبت ایشان هستیم که به شیخِ مقیسه، لقب قاضی شجاع را دادند. این بالاترین افتخار و آرامش قلب ما است. لقب قاضی شجاع، بزرگ‌ترین مدال افتخار ۴۰ ساله اوست. دغدغه این شهید بزرگوار نظام بود و تأکید داشت که ما باید هزینه نظام شویم و نظام نباید برای ما هزینه کند. اینگونه عاقبت بخیری و شهادت، مزد زحمات شیخ مقیسه است، چنانچه بدون آن که ما بخواهیم، قرار بر آن شده تا پیکر مطهرش در حرم حضرت معصومه (س) تشییع و تدفین شود. در دوران شیوع کرونا، شهید آیت‌الله رئیسی رئیس وقت قوه قضائیه به پدرم گفته بود آقا شیخ محمد! حیف است که ما بخواهیم با این بیماری دنیا را ترک کنیم، من و تو باید شهید شویم... و همینگونه هم شد. شهادت برای پدر دور از انتظار نبود و حتی من چند مرتبه، خواب شهادت پدر را دیده بودم. سال‌هایی بود که ما شاید ماه به ماه پدر را نمی‌دیدیم و او در خط مقدم مبارزه با منافقین بود. سال ۱۳۷۸ بنا بر آن بود تا پدر روضه امام رضا (ع) را بر منبر در مسجد ولیعصر (عج) نظام‌آباد بخواند که نیرو‌های اطلاعاتی به او گفتند بهتر است آن روز به مسجد نرود، چراکه تنها یکی از دو تیم ترور ایشان را دستگیر کرده‌اند. با این وجود پدر به آنان گفته بود روضه امام رضا (ع) را ترک نمی‌کنم، آن روز پدر روضه را خواند. ما به شهادت حجج‌الاسلام والمسلمین مقیسه و رازینی افتخار می‌کنیم و جانمان را برای حفظ نظام می‌دهیم. این دو شهید بزرگوار مانند امیرکبیر‌ها و شهید بهشتی‌ها، جاودانه و در تاریخ ماندگار شدند....» 
 
 صراحت لهجه را با ازخودگذشتگی درآمیخته بود
همانگونه که اشارت رفت، دلبستگی شهید مقیسه به انقلاب و نظام اسلامی، جدیت و قاطعیت وی در انجام وظایف خویش را به همراه داشت، امری که همواره مورد حساسیت و بغض دشمنان بود. حجت‌الاسلام والمسلمین محمد جعفر منتظری رئیس دیوان عالی کشور، در این فقره معتقد است:
«شهید بزرگوار شیخ محمد مقیسه در جلسات هیئت عمومی، صراحت لهجه داشت و مطالبی که مطرح می‌کرد، برگرفته از عشق به ولایت و نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولی امر خود و با ازخودگذشتگی در امور محوله همراه بود. بنده اعتقاد قلبی داشتم که ویژگی‌های خلق و خو و برخورد و صحبت این شهید عزیز، همه از روی دلسوزی بود. شیخ محمد مقیسه بسیار به دفتر اینجانب می‌آمد و گاهی اوقات نکاتی را تذکر می‌داد، ارشاد می‌کرد یا حتی بعضاً توبیخ می‌کرد و شخصیت ایشان طوری بود که بنده نیز از اعماق دل می‌پذیرفتم و حتماً همه شما بزرگواران، آخرین صحبت‌های این عزیز را در حضور ریاست محترم قوه در همین جلسه هیئت عمومی به خاطر دارید. ما امید داریم که ویژگی‌های مثبت و مفید فایده این بزرگواران، الگوی همه ما برای ادامه راه باشد. امروز گرچه جسم این دو عزیز بزرگوار در میان جمع ما نیست و شب گذشته در جوار حرم کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) آرام گرفت، اما روح این عزیزان حاضر و ناظر بر اعمال ماست و تعبیر رهبر معظم انقلاب پس از قرائت نماز بر پیکر این شهدا این بود که خداوند متعال پاداش زحمات این عزیزان را اینگونه با شهادت داده است....» 
 
 افرادی، چون مقیسه در تقابل با منافقین امنیت را در کشور برقرار کردند
منافقین پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ناکامی در احراز قدرت سیاسی، دست به اسلحه بردند و به ترور مسئولان و مردم حامی نظام پرداختند، رویه‌ای که هنوز آن را در دستور کار خویش دارند! در این شرایط قضاتی، چون شهید مقیسه، مقابله با آنان را وجهه همت خود قرار دادند و تا حدود زیادی، خطر این تروریست‌ها را از کشور دور ساختند. حمید نوری از همکاران آن شهید در قوه قضائیه، در تبیین این موضوع می‌گوید:
«شهید مقیسه فردی قاطع و صریح و برای رویارویی با منافقین، زحمات زیادی متحمل شده بود. او در کار خود، بسیار جدی بود و منافقین حساسیت ویژه‌ای نسبت به او داشتند. پس از ترور شهید لاجوردی و شهید صیاد شیرازی، منافقین سال‌ها به دنبال ترور شهید مقیسه بودند. شهید مقیسه حافظ امنیت کشور بود. در دهه ۶۰، منافقین کشور را به آشوب کشیده بودند و افرادی مانند مقیسه، امنیت را در کشور برقرار کردند. همین موضوع باعث شد دشمنان به‌ویژه منافقین، بغض و کینه زیادی نسبت به او پیدا کنند. منافقین نمی‌خواهند امنیت و آرامش در کشور برقرار باشد. هدف آنها این است کسانی که امنیت را در کشور برقرار کردند، ترور کنند. آنها می‌خواهند افرادی مثل مقیسه را هدف قرار دهند تا دیگران از مقابله با آنها بترسند و بتوانند کشور را به آشوب بکشند....» 
 
 دو شیوه منافقین در ترور‌های داخلی
منافقین در ترور‌های خود در داخل کشورمان از دوشیوه استفاده می‌کنند: اعزام تیم‌های کشتار یا تحریک مرتبطان. در اینکه آنان در ترور شهیدان مقیسه و رازینی از کدامین روش استفاده کرده‌اند، هنوز چیزی اعلام نشده است، اما در ارزیابی کلی، ماجرا نمی‌تواند خارج از این دو احتمال باشد. حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی، در این خصوص آورده است:
«این دو قاضی، به‌طور هدفمند ترور شدند. اطلاعات اولیه نشان می‌دهد، فرد تروریست پیش‌تر از برخی شعب که به پرونده‌های امنیتی و مرتبط با منافقین رسیدگی می‌کردند، پرس‌وجو کرده و اطلاعات لازم را به دست آورده بود. او دقیقاً شعبه‌هایی را که با این پرونده‌ها درگیر بودند و قضاتی که در این زمینه فعالیت داشتند، شناسایی کرده بود. دو قاضی را به شهادت رساند و سپس به طبقه بالا رفت تا قاضی دیگری را که در دادگاه انقلاب فعالیت داشت، ترور کند، اما موفق نشد، چراکه آن قاضی در محل حضور نداشت. این فرد در جریان اقدام خود، شعار‌هایی درباره منافقین سر داده و نشان داده که عملیات او کاملاً هدفمند و برنامه‌ریزی‌شده بوده است. پس از اینکه صدای تیراندازی به گوش رسید و مأموران برای دستگیری او اقدام کردند، فرد مهاجم اقدام به خودکشی کرد. البته اطلاعات تکمیلی درباره سوابق، ارتباطات و هدایت احتمالی او از خارج از کشور، همچنان در حال بررسی است. منافقین در این رویدادها، حتماً دست دارند. ببینید دست داشتن آنها به دو صورت است. بعضی وقت‌ها مشخصاً طراحی می‌کنند، تیم می‌فرستند و بعضی وقت‌ها به هوادارانشان آدرس کلی می‌دهند! مثلاً در پیام‌هایی که تبادل می‌شود، فردی می‌گوید من در فلان ارگان هستم. به او گفته می‌شود آنجا آدم‌های عجیب و خطرناکی هستند، ضد ملی هستند، اگر می‌توانی یک کاری بکن! یعنی یا به طور کلی یا به طور مشخص، دارند یکسره آدرس می‌دهند، یکسره شعار می‌دهند و بعد می‌گویند که همه را به سزایشان می‌رسانیم! پس با این وضعیت، طبعاً اینها به دنبال انجام اقداماتی هستند. آنها با اینگونه اقدامات تنها به دنبال ایجاد ترس و حذف نیرو‌های کلیدی نظام‌اند. طبیعی است که برای زدن نظام و ارکان نظام، باید چهره‌های مؤثر آن را از پا درآورد تا هم عوامل کلیدی از صحنه خارج شوند و از تأثیرگذاری باز بمانند و هم دیگران جا بزنند و بترسند و راه آنها را ادامه ندهند و بگویند اگر بنا باشد محکم و قاطع بایستیم، سرنوشتمان اینگونه است. با این همه و واقعاً ما باید به ملتمان افتخار کنیم و به نیرو‌های مقاوم‌مان که اگر یک شهید بر زمین می‌افتد، افراد برجسته، ممتاز و متعددی می‌رویند و خون شهید، رویش‌های جدید برای ساختن چهره‌های جدید را ایجاد می‌کند. این تجربه‌ای مهم بوده که ما دیده‌ایم هیچ وقت خون شهید از بین نرفته است، خدا هم وعده داده که اینها زنده هستند....» 
 
 روزی که قرار بود اتاق دو قاضی شهید جدا شود
حجت‌الاسلام علی اصغر مجتهدزاده، مستشار بازنشسته دیوان عالی کشور طی یادداشتی که پس از شهادت حجج اسلام والمسلمین رازینی و مقیسه در اختیار رسانه‌ها نهاد، اطلاعات جدیدی را در باره شرایط آن دو در روز شهادت منتشر کرد. وی تصریح می‌کند به دلیل ابلاغ ریاست شهید مقیسه بر یکی از شعب دیوان عالی کشور، بنا بر این بود که وی در اتاق دیگری استقرار یابد که ضارب پیش از تحقق این امر، آنان را به شهادت رساند:
«دشمن می‌داند که تنها راه رسیدن به اهداف شومش شناسایی و ترور شخصیت یا ترور فیزیکی نیرو‌های مخلص و انقلابی است. هرچند ما معتقد به افزایش رویش‌ها هستیم، اما این اعتقاد مانع از هوشیاری، ذکاوت، رصد، شناسایی و مقابله با نفوذی‌های دشمنان نیست. وقتی فردی جذب شده به منافقین، در ۳۵ سالگی مدت‌ها به عنوان نظافتچی وارد دستگاه قدرتمند قضاوت می‌شود و به عنوان بهترین و مؤدب‌ترین افراد نیروی شرکتی شناخته می‌شود و به نحوی برخورد می‌کند که کسی به وی شک نکند، باید هوشیاری و دقت امنیتی را بیشتر کرد. چنین فردی به راحتی در روز موعود که حکم ریاست شعبه شهید مقیسه ابلاغ شده و باید از اتاق شهید رازینی که در یک جا کار می‌کردند جدا شود، فرصت را غنیمت شمرده و در یک لحظه، هر دو سرمایه نظام را به شهادت می‌رساند! البته این کار را پایان مأموریت خود نمی‌داند، بلکه قصد می‌کند تا به طبقه بالا رفته و یکی دیگر از قضات شریف و عزیزی را که در مبارزه با منافقین فعال بوده به شهادت برساند که در محاصره نیرو‌های حراست و انتظامی قرار گرفته و از بیم اتمام فشنگ‌های کلت کمری، خودکشی کرده و به درک واصل می‌شود. این نفوذ و حرکت جسورانه نشان می‌دهد که دشمنان اسلام به تحریم شهید محمد مقیسه از سوی وزارت خزانه‌داری امریکا (از سال ۹۸) و وزارت خارجه کانادا (از خرداد۱۴۰۲) و ترور نافرجام شهید علی رازینی از سوی انجمن حجتیه که منجر به جانبازی وی گردید (در سال ۱۳۷۷) و تا زمان شهادت از صدمات وارده زجر می‌کشید، بسنده نمی‌کنند، زیرا امریکا با ملت ایران و مسئولان خالص آنها کینه شتری دارد. حال که ترامپ قمارباز و قاتل سردار دل‌ها شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز روی کار آمده، باید با شدت و حدت بیشتری با امریکا مقابله کنیم و ذره‌ای از آرمان‌های‌مان عقب نشینی نکنیم، والّا ظهور به تأخیر خواهد افتاد!...» 
 
 و کلام آخر
بی‌تردید در این دوره خطیر، دشمنان نظام اسلامی با طراحی و انجام این ترورها، درصدد رعب افکنی در میان مسئولان و جامعه هستند. آنچه اینگونه ترفند‌ها را بی‌نتیجه می‌سازد، مقاومت و پایمردی متصدیان امر و نیز حمایت مردم انقلابی از آنان است. در فردای شکست این جنگ ترکیبی، مشخص خواهد شد چه دست‌ها، دسیسه‌ها و هزینه‌های هنگفت و کلانی در تدارک این توطئه بزرگ بوده است، هرچند هم اینک نیز این امر عیان می‌نماید.

برچسب‌ها: