مهدي بيكاوغلي| با گذشت چند روز از ماجراي حمله اعضاي جبهه پايداري به رييس عدليه، آرام آرام قطعات پنهان پازل ريشههاي اين حملات عليه غلامحسين محسنياژهاي و چرايي فريادهاي برخي نمايندگان راديكال در جاي خود قرار ميگيرند. 7بهمن ماه بود كه 2عضو بلندپايه جبهه پايداري، در صحن علني مجلس با ادعاي مفاسد رخ داده در بنياد مستضعفان 3پرونده اتهامي را عليه رييس عدليه باز كردند. البته مانند بسياري از پروژههاي ديگر اعضاي جبهه پايداري، يك تقسيم كار از قبل تعيين شده را ميان خود برنامهريزي كرده بودند.
مبتني بر اين نقشه راه، يكي از نمايندگان وظيفه انتقاد از رييس قوه قضاييه را عهدهدار شد و شخص ديگري هم وارد عمل شد. مثلث انتقاد اما حول محور سه موضوع ادعايي قرار داشت؛ نخستين موضوع مرتبط با وجود فساد و رشوه در واگذاري هتلهاي زيرمجموعه بنياد مستضعفان بود؛ پرونده دوم نبود شفافيت در روند واگذاريها بود كه فرياد يكي از نمايندگان را به آسمان بلند كرد و نهايتا اصل حضور اژهاي در نشست با مديران بنياد مستضعفان، ريشههاي اصلي نقد از رييس دستگاه قضا را شكل ميدادند. اين نماينده، در نشست 7بهمن ماه مجلس فرياد ميزد: «درحالي كه مجلس فرياد ميزند شبهه و فساد در واگذاري هتلهاي بنياد مستضعفان وجود دارد ايشان (اژهاي) با حضور خود در مجموعه بنياد مستضعفان نشان داد كه ما بايد عزم جدي براي مبارزه با فساد داشته باشيم.» انتقادات جبهه پايداري به دستگاه قضايي در شرايطي بود كه قاضيالقضات در نشست با مديران بنياد مستضعفان، رسما اين درخواست را مطرح كرده بود كه به شبهات و انتقادات مطرح شده در افكار عمومي پاسخ دهند! مطابق معمول صدا و سيما با اعطاي تريبون يكطرفه به جبهه پايداري در آتش انتقادات دميد و بنياد مستضعفان و دستگاه قضايي را سيبل حملات قرار داد.
پشت پرده انتقادات چيست؟
بلافاصله پس از طرح اين انتقادات توسط جريان پايداري، اين پرسش در افكار عمومي شكل گرفت كه ريشه شكلگيري اين انتقادات از رييس عدليه چه مواردي است؟ آيا اين نمايندگان تنها براي مقابله با فساد و در ستايش شفافسازي است كه اينگونه فرياد وااسلاما و وامصيبتا سر دادهاند يا اينكه در پشت پرده اين انتقادات مسائل ديگري نهفته است؟ احمد جانجان كه سايتها و خبرگزاريهاي اصولگرا از او با عنوان كارشناس اقتصادي و اقتصاددان نام برده و مطالب او را منتشر ميكنند با انتشار توييتي نسبت به اين اظهارات اعضاي جبهه پايداري واكنش نشان داد. او در اين زمينه نوشت: «يك جريان سياسي اخيرا همين موضوع (خروج بنياد از هتلداري) را مورد هجمه و حمله قرار داده كه در نگاه اول با ژست عدالتخواهانه و برخورد با رانت و فساد به موضوع واگذاري هتلها به بخش خصوصي ورود كرده درحالي كه اين سر و صداها از جاي ديگري آب ميخورد!»
او در ادامه با طرح برخي پرسشها از نماينده معترض ميخواهد كه در اين زمينههاي خاص شفافسازي كند. ازجمله اينكه «برادر آقاي ... در يكي از بزرگترين هلدينگهاي بنياد مستضعفان چه سمتي داشت؟ اسناد اين شركت بعدها چگونه از اكانتهاي خارج از كشور سر درآورد؟ ماجراي درخواست برخي نمايندگان مجلس در دوره قبلي بنياد براي دريافت كارتهاي هديه و بستههاي مناسبتي كه با وانت بار ميزدند، چيست و آيا ارتباطي به قطع شدن بذل و بخششها در دوره حسين دهقان دارد؟ آقاي محسن منصوري در دور قبلي چه جايگاهي در بنياد مستضعفان داشت و اين روزها ارتباط او با بنياد چگونه است؟ مراجعت متعدد نمايندگان به حسين دهقان براي انتصاب نزديكانشان در بنياد با چه پاسخي ازسوي رييس جديد مواجه شده است؟ آيا مراجعه آقاي م.س و سفارش استخدام پسرش در بنياد صحت دارد؟ آيا حقيقت دارد كه در دوره قبل حقوق و مزاياي يك رسانه خاص از محل كارتهاي هديه بنياد مستضعفان تامين ميشد؟ اين تنها بخشي از سوالات است كه اگر جزييات آن فاش شود، مشخص ميشود شريان مالي كدام جريان در تاريكخانه قطع شده كه برخي صدايشان درآمده!»
جريان پايداري به دنبال چيست؟
ديروز ارگان مطبوعاتي دولت با انتشار گزارشي ابعاد تازهاي از اين پرونده را نمايان كرد و ريشه انتقاد از اژهاي و دهقان توسط جريان پايداري را ناشي از قطع شدن منابع مالي از نهادهاي عمومي، صدور قريبالوقوع احكام پرونده چاي دبش و سوم، فشار براي تغيير رويكرد نسبت به وفاق برآورد كرد. روشن است پرونده چاي دبش در دولتي شكل گرفته كه اعضاي جبهه پايداري در آن نقش و جايگاه ويژهاي داشتند. اينكه دستگاه قضايي به دقت و به دور از برخوردهاي سياسي و جناحي، ابعاد مختلف اين پرونده را بررسي ميكند، براي برخي جريانات خوشايند نيست، چراكه پاي افرادي را به ميانه اين منازعه باز ميكند كه احتمالا ارتباطات خاصي با برخي جريانات سياسي نزديك به دولت قبل دارند. نكته مهمتر، نقش بيطرفانهاي است كه دستگاه قضايي در جريان انتخابات 1403 ايفا كرد. مجموعه اين گزارهها در كنار عوامل ديگر، جريان پايداري را در وضعيت خاصي قرار داده است. آنها كه تمام قلمروهاي قبلي در دست خود را به رقيب واگذار كردهاند، براي تداوم حيات خود چاره ندارند جز اينكه از طريق سر و صدا و حاشيهسازي توجهها را به خود جلب كنند. اين جريان ريشه اصلي انشقاق در جريان راست محسوب ميشود. واقعيتي كه هر چند ريشههاي آن را ميتوان تا سالهاي ابتدايي دهه 90 و تكرويهاي محمود احمدينژاد و جريان حامي او امتداد داد، اما پس از انتخابات چهاردهم رياستجمهوري در سال 1403 ابعاد و زواياي وسيعتري پيدا كرد. ريشههاي اين تنازع هم به برداشت خاص جريان پايداري از مفهوم قدرت باز ميگردد؛ جرياني كه معتقد است، قدرت تنها در صورتي مشروع و سازنده خواهد بود كه از مسيري كه اين جريان تعيين كرده، شكل بگيرد! اين جريان براي تداوم حيات خود، همواره به دشمني در مقابل نياز دارد. به همين دليل است كه از يك طرف تلاش ميكند جاي پاي خود را در نهادهاي پرقدرت سياسي حفظ كند و ازسوي ديگر با نقد روساي قوا مانند مسعود پزشكيان، غلامحسين محسنياژهاي و قاليباف بهزعم خود امكاني براي معامله در آينده براي خود درنظر بگيرد.
انتقادات جبهه پایداری به دستگاه قضایی در شرایطی بود که قاضیالقضات در نشست با مدیران بنیاد مستضعفان، رسما این درخواست را مطرح کرده بود که به شبهات و انتقادات مطرح شده در افکار عمومی پاسخ دهند!
برادر آقای ... در یکی از بزرگترین هلدینگهای بنیاد مستضعفان چه سمتی داشت؟ اسناد این شرکت بعدها چگونه از اکانتهای خارج از کشور سر درآورد؟
ماجرای درخواست برخی نمایندگان مجلس در دوره قبلی بنیاد برای دریافت کارتهای هدیه و بستههای مناسبتی که با وانت بار میزدند، چیست و آیا ارتباطی به قطع شدن بذل و بخششها در دوره حسین دهقان دارد؟
دیروز ارگان مطبوعاتی دولت با انتشار گزارشی ابعاد تازهای از این پرونده را نمایان کرد و ریشه انتقاد از اژهای و دهقان توسط جریان پایداری را ناشی از قطع شدن منابع مالی از نهادهای عمومی، صدور قریبالوقوع احکام پرونده چای دبش و سوم، فشار برای تغییر رویکرد نسبت به وفاق برآورد کرد.