شناسهٔ خبر: 71111843 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

کلاه‌گیس از سر سارق سابقه‌دار افتاد و دستش رو شد + گفت‌وگو با متهم

سارق سابقه‌داری که با کلاه‌گیس در نقش مأمور آب وارد خانه‌ها می‌شد و با تهدید اسلحه دست و پای اعضای خانواده را می‌بست و اموالشان را سرقت می‌کرد در آخرین سرقت کلاه‌گیس از سرش افتاد و دستش رو شد. 

صاحب‌خبر -
جوان آنلاین: اوایل فروردین‌ماه امسال مردی وحشت‌زده با اداره پلیس تهران تماس گرفت و از سارق مسلحی به اتهام گروگانگیری و سرقت اموالش شکایت کرد. با اعلام این حادثه، تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند. محل حادثه خانه ویلایی بود که صاحبخانه و اعضای خانواده‌اش از سوی سارقی مسلح گروگان گرفته و اموالشان سرقت شده بود. 
 
 مأمور آب قلابی 
صاحبخانه به مأموران گفت: «داخل خانه بودم که زنگ خانه به صدا درآمد. وقتی آیفون را برداشتم مرد جوانی پشت در بود و گفت مأمور آب است. به او اعتماد و در را باز کردم، اما ثانیه‌هایی بعد دوباره زنگ آیفون را زد و این‌بار مدعی شد کنتور آب خراب است و از من خواست نزد او بروم. وقتی دم در رفتم، مرد جوان اسلحه‌ای از جیبش بیرون آورد و روی پهلویم گذاشت و تهدید کرد همراه او به داخل خانه بروم. تازه متوجه شده بودم که در دام سارق مسلحی گرفتار شده‌ام، اما از ترس جانم تسلیم او شدم. مرد جوان داخل خانه با تهدید اسلحه دست و پای من و اعضای خانواده‌ام را با چسب پهنی که همراه داشت، بست و تمامی طلا‌ها و پول‌های ما را سرقت و فرار کرد. پس از آن من به سختی دست و پای خودم و خانواده‌ام را باز کردم و به پلیس خبر دادم.»
 
 کلاه‌گیس
با شکایت مرد میانسال، تیمی از کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت برای شناسایی و دستگیری متهم وارد عمل شدند. تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت که مأموران با شکایت‌های مشابه دیگری هم روبه‌رو شدند. سارق مسلح در تمامی سرقت‌ها به عنوان مأمور آب وارد تعداد زیادی خانه ویلایی و آپارتمان شده بود و پس از بستن دست و پای اعضای خانواده، اموال آنها را سرقت کرده بود. 
در حالی که هر روز بر تعداد شاکیان اضافه می‌شد، به مأموران پلیس خبر رسید سارق مسلح در یکی از سرقت‌ها حین درگیری با صاحبخانه، کلاه‌گیسش از سرش افتاده و دوربین مداربسته محل چهره او را ضبط کرده است. مأموران پس از بازبینی فیلم دوربین مداربسته متوجه شدند متهم سارق سابقه‌داری به نام هومن است که مدتی قبل از زندان آزاد شده و به این شیوه دست به سرقت‌های سریالی می‌زند. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران خیلی زود هومن را دستگیر و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی اعتراف کرد. تحقیقات از متهم ادامه دارد. 
 
گفت‌وگو با متهم/ گریم می‌کردم 
هومن سارق سابقه‌داری است که پس از آزادی از زندان این‌بار تصمیم می‌گیرد به این شیوه سرقت کند و برای اینکه شناسایی نشود کلاه‌گیس می‌گذاشته و گریم می‌کرده است. 
 
هومن سابقه داری؟ 
بله، چند باری به جرم سرقت بازداشت شده و به زندان افتاده‌ام. 
 
چه سرقت می‌کردی؟ 
من قبلاً عضو باند سرقت منزل بودم و باندی سرقت می‌کردیم و چند سال قبل هم به همین جرم همراه همدستانم دستگیر شدیم و به زندان افتادیم. 
 
چرا شیوه سرقتت را تغییر دادی؟ 
سرقت از منازل ریسکش بالا بود و پول کمی هم گیرم می‌آمد، چون باید تمامی پول‌ها بین اعضای باند تقسیم می‌شد، به همین دلیل وقتی از زندان آزاد شدم، تصمیم گرفتم این‌بار تنهایی به سرقت بروم تا هر چه سرقت می‌کنم مال خودم باشد. 
 
چه شد که این شیوه را انتخاب کردی؟ 
واقعیتش پس از اینکه از زندان آزاد شدم، مدتی به دنبال سرقت نرفتم تا اینکه یک روز خانه یکی از دوستانم بودم که دیدم زنگ خانه‌شان به صدا درآمد و دوستم در را باز کرد. هر چقدر منتظر ماندم کسی وارد خانه آنها نشد و وقتی از دوستم سؤال کردم، گفت مأمور آب بوده و می‌خواسته شماره کنتور را یاداشت کند. همان لحظه فکر کردم برای وارد شدن به خانه‌ها این شیوه بدون دردسر است و آن را انتخاب کردم. 
 
کی از زندان آزاد شدی؟ 
آخر تابستان سال قبل حبسم تمام شد و از زندان آزاد شدم. از اول فروردین‌ماه امسال هم سرقت‌هایم را شروع کردم، اما در میانه سرقت‌ها برای اینکه شناسایی نشوم دو ماهی سرقت را کنار گذاشتم و وقتی دیدم هنوز شناسایی نشده‌ام دوباره شروع کردم. 
 
درباره سرقت‌ها توضیح بده؟ 
من گریم می‌کردم و کلاه‌گیس می‌گذاشتم و به عنوان مأمور آب به خانه‌ها می‌رفتم و به بهانه اینکه کنتور آب خراب است، صاحبخانه را دم در می‌کشاندم و سپس با تهدید اسلحه همراه او وارد خانه می‌شدم و دست و پای اعضای خانواده را می‌بستم و دست به سرقت می‌زدم. 
 
فکر می‌کردی به این زودی دستگیر شوی؟ 
نه، واقعیتش به خاطر گریم و کلاه‌گیس فکر نمی‌کردم شناسایی شوم، اما در آخرین سرقت وقتی‌دست و پای همه اعضای خانواده را بستم، یکی از اعضای خانواده از ترس داخل حمام مخفی شده بود. پس از سرقت، من فرار کردم که او دنبالم دوید و داخل کوچه با من درگیر شد و کلاه‌گیس از سرم افتاد و دستم رو شد.