جوان آنلاین: راننده و سرنشین خودروی سواری که با ورود غیرمجاز به یکی از پادگانهای شرق تهران در جریان تصادف عمدی، مرگ سرباز و زخمی شدن یکی از کارکنان را رقم زده بودند، بازداشت و مدعی شدند حادثه را در حالت مستی رقم زدهاند.
شامگاه پنجشنبه ۱۱ بهمنماه به کارآگاهان جنایی تهران تلفنی خبر رسید در حادثهای عمدی در یکی از پادگانهای جنوب تهران، سرباز وظیفهای کشته و یکی از کارمندان پادگان هم زخمی شده است.
با اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل و تیم بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی راهی محل شدند. تیم جنایی در نخستین گام در نزدیکی در ورودی پادگان با جسد پسر جوانی روبهرو شد که مسئولان پادگان اعلام کردند پسر فوت شده سرباز پادگان بوده و دقایقی قبل در حادثه رانندگی عمدی به قتل رسیده است. بررسیها و آثار روی جسد هم حکایت از آن داشت پسر جوان در تصادف با خودرو به کام مرگ رفته است.
تحقیقات و گفتههای شاهدان نشان داد لحظاتی قبل خودروی جک سواری با دو سرنشین به در ورودی پادگان برخورد میکند و در جریان آن سرباز وظیفه کشته و یکی دیگر از کارمندان پادگان با قمه یکی از سرنشینان خودرو زخمی میشود و در ادامه نیز عاملان قتل فرار میکنند.
مرد زخمی به مأموران گفت: «داخل پادگان بودم که صدایی از بیرون به گوشم رسید. صدای مربوط به خودرویی بود که به نظر میرسید به در پادگان برخورد کرده است. به سرعت از پادگان بیرون آمدم و دیدم خودروی جک سواری از روی سرباز وظیفه که مانع ورود به پادگان شده بود، عبور کرد. با دیدن این صحنه به کمک سرباز رفتم، در همین لحظه یکی از سرنشینان خودرو با قمه بزرگی که در دست داشت از خودرو پیاده شد و به سمتم حمله کرد و ضربهای به من زد. زخمی شدم و مرد قمه به دست همراه سرنشین دیگر خودرو به سرعت از محل فرار کردند.»
بازداشت
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مرد زخمی برای درمان به بیمارستان و جسد سرباز هم برای انجام آزمایشهای لازم به دستور بازپرس پرونده به پزشکی قانونی منتقل شد. مأموران پلیس در ادامه با بررسیهای فنی شماره پلاک خودروی جک سواری را به دست آوردند و پس از استعلام از مرکر مشخص شد خودرو متعلق به زن میانسالی به نام عاطفه است.
بدین ترتیب کارآگاهان راهی خانه زن میانسال شدند و دریافتند فرزند ۳۴ ساله عاطفه به نام هوشنگ شب حادثه خودروی مادرش را برای تفریح امانت گرفته و همراه یکی از دوستانش به نام کامبیز بیرون رفته است. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران هوشنگ و کامبیز را شناسایی، بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
مست بودیم
هوشنگ درباره حادثه خونین در ادعایی به مأموران گفت: «من راننده تاکسی هستم، شب حادثه خودروی مادرم را برای تفریح امانت گرفتم. من و دوستم مشروب خوردیم و مست بودیم، به همین خاطر لحظه حادثه متوجه پادگان نشدیم و فکر میکردم وارد جنگل شدهایم و این حادثه رقم خورد.»
کامبیز هم در بازجوییها در ادعایی گفت: «شب حادثه من و هوشنگ هر دو مشروب زیادی مصرف کرده و مست بودیم. حالمان خوب نبود و با خودروی مادر هوشنگ دوردور میکردیم که مقابل پادگان رسیدیم. هوشنگ خودرو را متوقف کرد و گفت قصد دارد وارد جنگل شود. به او گفتم اینجا جنگل نیست و پادگان است، اما او متوجه نبود و اصرار داشت که جنگل است. هوشنگ با سرعت خودرو را به در پادگان کوبید و در همین لحظه سرباز وظیفه بیرون آمد تا مانع ما شود که هوشنگ به سمت او رفت و با خودرو سرباز را زیر گرفت. پس از این حادثه، مرد دیگری از پادگان بیرون آمد و میخواست مانع فرار ما شود که هوشنگ اینبار قمهای از داخل خودرویش برداشت و به سمت وی حملهور شد و او را زخمی کرد. سپس سوار خودرویش شد و دو نفری فرار کردیم، اما من در میانه راه از خودرو پیاده شدم و به خانه رفتم که مأموران مرا دستگیر کردند.»
تحقیقات از متهمان ادامه دارد.