به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ نشست خبری فیلم «بازی خونی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی، تهیهکنندگی سعید پروینی و نویسندگی مسعود هاشمینژاد امروز ۱۲ بهمنماه ۱۴۰۳ در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد.
در ابتدا لیندا کیانی بازیگر فیلم «بازی خونی» در رابطه با تجربه خود در فیلم گفت: من که فیلم را برای اولین بار با شما دیدم. خیلی فیلم را دوست داشتم و واقعاً لذت بردم، مخصوصاً اینکه کنار دوستان بودم.
در ادامه مسعود هاشمینژاد در پاسخ به سوال که «آیا تمام اثر بر اساس مستندات و واقعیت بوده یا در قصه تغییراتی ایجاد شده است؟ فیلم به یک ماجرای واقعی اشاره دارد، بنابراین سوال اینجاست که چقدر از آن بر اساس واقعیت است و چقدر در داستانپردازی تخیل و خیالپردازی دخیل بوده است»، گفت: در یک درام تاریخی، همونطور که از اسمش پیداست، ابتدا درام شکل میگیرد و بعد استنادهای تاریخی. بنابراین، در این واقعه، طبیعتاً برخی خیالپردازیها و ابهاماتی وجود داشته که شاید در تاریخ به صورت دقیق به آنها اشاره نشده است. در بخشهایی از فیلم نیز تصویرسازیهایی انجام شد تا بتوانیم بار دراماتیک داستان را بیشتر منتقل کنیم، در حالی که همچنان سعی کردیم انصاف رو رعایت کنیم.
در ادامه شادی مختاری بازیگر فیلم در رابطه با تجربه خود مطرح کرد: با توجه به اینکه فیلمهای تاریخی، مخصوصاً تاریخ معاصر همیشه برایم جذاب بوده، مطالعات زیادی در این زمینه داشتم. تحصیلاتم در این حوزه نیز به من کمک کرد که بیشتر به این موضوع علاقهمند بشم. این عوامل باعث شد که کار در فضاهای متفاوت، به ویژه در زمینه تاریخ، برای من جذاب باشد.
وی افزود: از سعید پروینی خیلی متشکرم. تجربه کار با او برای من خیلی خوب بود. به من اعتماد کردن و نقش یه دختر عرب رو بازی کردم، مثل امسال که نقش دختر کرد رو ایفا کردم. بدون اینکه آشنایی عمیق با هیچکدام از این دو زبان داشته باشم. این تجربهها و چالشها برام خیلی جذاب و آموزنده بود و توانستم با آرامش خاطر از پس آنها بربیام و پاسخ مناسبی به چالشها بدم.
در ادامه کارگردان این فیلم در پاسخ به سوال مبنی بر تفاوت ژانر اجتماعی «کت چرمی» و فیلم «بازی خونی» به عنوان فیلمی از تاریخی معاصر گفت: این سوالی است که به طور مکرر پاسخ دادم. در «کت چرمی» با یک موضوع اجتماعی روبهرو بودیم که در ژانر جنایی معمایی پیش میرفت. در کنار آن، در «بازی خون» یک درام تاریخی معاصر داریم که سابژانرهای جاسوسی معمایی هم در آن کاملاً به چشم میخورد. با توجه به علاقه شخصیام به سینما و ژانرهای مختلف، سعی دارم که بر اساس سینمای ژانر به جلو پیش بروم. در واقع، نقاط مشترک زیادی بین این ژانرها وجود دارد.
وی افزود: این فیلم در نهایت یک درام تاریخی و سیاسی است، اما در عین حال درام اجتماعی هم دارد. به طور کل این فیلم جذاب و پر از تجربههای مختلف است.
سپس ارسطو خوشرزم در رابطه با تجربه خود تصریح کرد: من سال پیش در همین جشنواره فیلم آقای افخمی را داشتم که به دوران طیب حاج رضا و حاج اسماعیل در سال ۱۳۴۲ پرداخته بود. من در آن فیلم تجربه کار روی یک موضوع تاریخی را داشتم که بیشتر مربوط به دوره معاصر بود. این تجربه برای من بسیار آموزنده بود.
وی افزود: اما این فیلم تفاوتهایی با کار گذشته من داشت. جذابیت این فیلم برای من این بود که به قائله آمل پرداخته شده و سوژهای بود که به نظرم خیلی کم به آن پرداخته شده بود. وقتی این فیلم را قبول کردم، به دوستان توضیح دادم که اطلاعات زیادی در مورد این اتفاق تاریخی وجود ندارد و خیلیها اصلاً از آن خبر ندارند.
خوشرزم گفت: یکی از دلایلی علاقه من برای حضور در چنین فیلمی، این بود که اگر بعدها بخواهند در مورد این واقعه تاریخی در جایی صحبت کنند، این فیلم مرجع باشد. فکر میکنم اگر بخواهیم یک فیلم مرجع درباره این واقعه داشته باشیم، فیلم «بازی خونی» به عنوان اولین مرجع سینمایی در این زمینه شناخته خواهد شد. به نظر من حضور در چنین پروژهای خیلی ارزشمند بود.
میرزامحمدی در پاسخ به پرسشی مبنی بر علت اصرار برای استفاده بیش از حد موسیقی در فیلم، گفت: گفت: ابتدا از آقای ناصری تشکر میکنم به خاطر قطعات زیبایی که برای کار ساختند. ببینید، یک سری چیزها سلیقهای هستند. شاید سینمایی که من سعی کردم در این فیلم کار کنم، مبتنی بر اتمسفر بود. چیزی که شاید در سینمای ما مدتی فراموش شده، این است که فضای فیلم و اتمسفر آن به درستی به مخاطب منتقل نمیشود. در این فیلم، سعی کردیم یک جهانی و یک اتمسفر خاص خلق کنیم که در آن یک درام در حال شکلگیری است. برای تقویت این فضا، با آقای ناصری صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم که موسیقی در بخشهایی بیشتر از دیگر قسمتها باشد. البته تصمیم گرفتیم که موسیقیای که استفاده میشود، ملودیک نباشد، بلکه بیشتر به صورت پد و فضاسازی باشد. این تصویری بود که با آقای ناصری گرفتیم و امیدوارم مخاطب هم این فضا را درک کند.
سارا حاتمی بازیگر این فیلم نیز در رابطه با تجربه خود افزود: من کلاً دوست دارم در شخصیتهایی زندگی کنم که فاصله زیادی با شخصیت شخصی خودم داشته باشند. به همین دلیل همیشه به دنبال کارهای متفاوت هستم. تجربه بازی در شخصیت این فیلم یکی از چالشبرانگیزترین کارهایی بود که تا به حال انجام دادم و واقعاً از آن لذت بردم. بزرگترین تفاوت این تجربه هم این است که من فاصله زیادی با این شخصیت دارم، بیشتر از شخصیتهایی که تا به حال بازی کردهام.
کارگردان این فیلم در رابطه با اقتباس خود، خاطر نشان کردند: پروسه پژوهشی این فیلم ۳ ماه طول کشید و روی منابع مختلف کار کردیم. سعی کردیم صرفاً از منابع موجود استفاده نکنیم و به منابعی که کمی کمتر به آنها توجه شده بود، هم پرداخته شد. اگر بخواهید جزئیات بیشتری بپرسید، باید به این موضوع اشاره کنم که برخی از بازیگران در ابتدا شاید آنطور که باید و شاید به تاریخ وفادار نبودهاند، ولی تلاش کردیم تا حداکثر اطلاعات ممکن را در اختیار آنها قرار دهیم.
وی افزود: با توجه به روند فیلم، بله، ما علاوه بر اقتباس از واقعه تاریخی، از مستندات هم استفاده کردیم. در این زمینه از یک سری مستندهای تصویری که ساخته شده بود، استفاده کردیم. یکی از مستندهایی که من مشاهده کردم، برای کمک به طراحی و دکوپاژ بود. بخش زیادی از فضاسازی، مدل جنگ شهری و سنگرها، و حتی میزانسنها، برگرفته از عکسها و تصاویر مستند آن زمان بود. سعی کردیم تا جایی که ممکن است، از این تصاویر واقعی برای بازسازی فضا در فیلم استفاده کنیم.
حسین میرزامحمدی گفت: منابع مکتوب هم در دسترس ما قرار گرفت. یکی از کتابهایی که استفاده کردیم، «جبهه سوم» بود. منابع دیگری هم در اختیار ما قرار گرفت که نمیتوانم دقیقاً نام ببرم، اما بیشتر ارجاعات من به مستندات، مخصوصاً در بحث طراحی و دکوپاژ بود. ما همچنین با آقای هاشمینژاد تحقیقات جامعتری انجام دادیم که بخشی از آن تحقیقات شفاهی بود و با صحبت با برخی از افراد که آن وقایع را از نزدیک تجربه کرده بودند، انجام شد. بخشی دیگر هم تحقیقات دیداری بود که به طور مستقیم به تصاویر و مستندات مربوط میشد.
پس از آن، پیام احمدینیا بازیگر فیلم «بازی خونی» مطرح کرد: خسته نباشید میگویم به کل گروه فیلم که واقعاً کار سختی بود، مخصوصاً در جنگلهای گرگان. فیلم به نظرم خیلی بهتر از چیزی شد که من فکر میکردم. بیشتر چالش من این بود که کاراکتر خلیل را که قبلاً در فیلمهای دیگر، مخصوصاً در «ماجرای نیمروز» دیده بودیم، در اینجا بازی کنم. به همین دلیل، سعی کردم که زیاد شبیه به شخصیت آن فیلم نباشم و تکنیکی که به کار بردم این بود که فاصله بگیرم و یک کاراکتر ایرانی بسازم، نه اینکه دقیقاً مشابه کاراکتر قبلی باشد. شما میبینید که خلیل در عین حال که ریلکسی است، میتواند به یک حیوان وحشی تبدیل شود و این ویژگی برای من جذاب بود. به نظرم این نکته تا حدود زیادی در فیلمنامه هم آمده و امیدوارم که این اتفاق به خوبی افتاده باشد.
وی افزود: در مورد تقویت کاراکتر هم باید بگویم که هر نقشی باید چیزی به فیلمنامه اضافه کند و من سعی کردم در جایی که توان داشتم این کار را بکنم. اینکه چقدر موفق بودم یا نبودم، آقایان باید بگویند. اما به نظر من، آن چیزی که در ذهنم بود، به خوبی در آمد و خودم دوست داشتم که این کاراکتر، در عین حال که نظامی است، آدم دوستداشتنی از آب دربیاید.
در ادامه، کارگردان این فیلم گفت: ما چالش بزرگی برای پیدا کردن لوکیشنها داشتیم. بهزاد جعفری که جایش اینجا خالی است و الآن در پروژه دیگری مشغول شده، به همراه تیمشان تمام خطه شمال را گشتند تا لوکیشنی که مد نظرمان بود را پیدا کنند. لوکیشنی که ارتباطات داخلی و خارجی را به خوبی پوشش میداد. به همین دلیل، مدل طراحی و میزانسن دکوپاژی که من داشتم، تأکیدم بر این بود که منسجم باشیم و از هر گونه پراکندگی جلوگیری کنیم.
وی افزود: پس از بررسی و کشف لوکیشنهای مختلف، در نهایت به استان گلستان و شهرهای آنجا رسیدیم و فیلمبرداری را در این منطقه انجام دادیم. برای طراحی صحنه و آمادهسازی فیلم، ترجیحم این بود که بر اساس میزانسن جلو برویم و اتفاقات بر اساس طراحی دقیق پیش بروند. این مسیر با چالشهایی همراه بود، اما تیم برازنده و تک تک اعضای تیمشان، از جمله صادقی عزیز که اینجا حضور دارند، بسیار زحمت کشیدند. همانطور که قبلاً گفتم، چه در صحنه و چه در تصویربرداری، تلاش کردیم تا جهان فیلمنامه «بازی خونی» را به درستی ترسیم کنیم. درست است که این اتفاقات بر اساس یک واقعه تاریخی شکل میگیرد، اما لزومی ندارد که حتماً مستندگونه پیش برود. ما تصمیم گرفتیم که در طراحی صحنه و تصویربرداری، این واقعه تاریخی را تقویت کنیم و این جهان را خودمان بسازیم، با استفاده از صحنه، نور و میدان، تا اتمسفر فیلم به درستی ایجاد شود.
تهیهکننده فیلم در رابطه با هزینه فیلم تصریح کرد: معمولاً نمیپرسند، ولی تنها نکتهای که میتوانم بگویم این است که هزینه ساخت این فیلم نسبت به فیلمهای دیگر سال گذشته خیلی کمتر بود. شاید تقریباً نصف هزینه ساخت یک فیلم سینمایی در سال گذشته.
وی افزود: با وجود اینکه این فیلم هم از نظر پروداکشن در سطح بالا بود، ما سه ماه خارج از تهران در لوکیشنهای مختلف فیلمبرداری کردیم و وقتی میگویم سه ماه، منظورم این است که ۷۴ جلسه فیلمبرداری. این نوع فیلمبرداری طولانی معمولاً مرسوم نیست. در مورد رقم دقیق هزینه، بهطور معمول این سوالات مطرح نمیشود، اما انشاءالله به موقع این اطلاعات را در زمان اکران اعلام خواهیم کرد و در سامانه فروش منتشر خواهد شد.
در پایان ارسطو خوشرزم تصریح کرد: فیلم «بازی خونی» فیلم بسیار سختی بود و این را تمام کسانی که در پروژه بودند میدانند. شاید شما که فیلم را روی پرده دیدید، نتوانید کاملاً درک کنید، اما این پروژه چقدر چالشبرانگیز بود. تعدادی از بچهها اینجا حضور دارند که به نمایندگی از گروهی که در کنار شما نشستهاند، آمدهاند. بازیگران بسیار درجهیکی مانند مجید پوتکی، مهیار شاهمحمدنیا، علی گوری و صادق در این پروژه حضور داشتند.
وی افزود: میخواهم یک تشکر ویژه از گروه دستیاران داشته باشم از قشری که همیشه در سینمای ما مغفول ماندهاند و بار عمدهای از فیلمها روی دوش آنها است. من از بهنام عدمی عزیز، همایون برنامهریزی، سعید سیری، علی شفیعی، آریا افشار عزیز و مهرداد عزیز به عنوان دستیارهای کارگردان تشکر ویژه میکنم. ما میدانیم که چقدر برای صحنههای این فیلم زحمت کشیدید و کلیه بچههای دستیاری که برای ما زحمت کشیدند.
خوشرزم گفت: این فیلم سختیهای بسیاری داشت و اگر شما نبودید، واقعاً این فیلم به این سادگی به سرانجام نمیرسید. ما واقعاً از کار کردن در کنار شما لذت بردیم و امیدواریم که نماینده خوبی برای زحمات بسیار زیادی که شما برای همه ما کشیدید، باشیم.
∎