شناسهٔ خبر: 71097149 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر افتتاح شد؛

گامی به پیش برای کم کردن فاصله‌ها و با هم بودن

وزیر فرهنگ در آیین افتتاحیه چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر مطرح کرد: به تعبیر ابوسعید ابوالخیر، گامی به پیش در کم کردن فاصله‌ها و با هم بودن و برداشتن فاصله‌ها در دور هم بودن است. امید داریم این گام‌ها تا جشنواره فجر آینده ادامه پیدا کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا آیین افتتاحیه چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر امروز پنجشنبه ۱۱ بهمن‌ماه با حضور سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جمعی از سینماگران و هنرمندان و مدیران سینمایی در تالار وحدت برگزار شدف

فرزاد حسنی مجری مراسم ضمن خوش آمدگویی به حضار، با اشاره به پوستر جشنواره گفت: زیر چتر خانواده، حمایت مادر را داریم و این همان چیزی است که در این جشنواره با رفاه و همدلی دنبال خواهیم کرد، ان‌شاءالله.

وی افزود: ما به استقبال فیلم «مادر» رفته‌ایم، چه در طراحی پوستر جشنواره و چه در محتوایی که اکنون پخش خواهد شد. اما فراموش نکنید که در سالی که علی حاتمی این فیلم را ساخت، نه در بخش کارگردانی و نه در دیگر بخش‌های مهم، حتی کاندیدا نشد؛ تنها در بخش طراحی صحنه نامزد شد، که آن را هم دریافت نکرد.

حسنی گفت: اما علی حاتمی، شاعر سینمای ایران، جایگاه خود را پیدا کرد. حالا ببینید که این اتفاق چگونه رخ داده است. این موضوع، زنگ خطری برای آینده است. شاید ۳۵ سال بعد، پسر من هم بیاید و این صحبت‌ها را تکرار کند.

سپس از منوچهر شاهسواری دبیر چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر دعوت شد تا سخنان خود را برای حضار ایراد کند.

منوچهر شاهسواری دبیر چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر ضمن خوش‌آمدگویی به مهمانان، مدیران و مسئولان گفت: هر زمان که به چنین لحظاتی می‌رسیم، لحظاتی که قرار است راهی را آغاز کنیم، جز اینکه به دل‌های‌مان رجوع کنیم، دعای سفر بخوانیم و آرزوی سلامتی کنیم، چه چیز دیگری می‌توان گفت؟ چشم بد دور، چشم بد دور!

وی افزود: بیمه ما، همچنان عشق به هنر و فرهنگ است. شما دوستان و عزیزانی که در این مجلس حضور دارید، اهل هنر و فرهنگ هستید. واژه‌ای که می‌گویم، همه به آن باور داریم و به آن عمل می‌کنیم: «رنج و سرمستی».

شاهسواری گفت: ما رنج می‌کشیم، سرمست می‌شویم و باز هم رنج می‌کشیم. ما چهره می‌سازیم، در حالی که حضرت حق یک چهره بیشتر به ما نداده است. اما در جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، همه در پی آن هستیم که چهره‌ای دیگر از سخن و معنا به نمایش بگذاریم.

وی افزود: ادبیات، به‌ویژه سینما، به دلیل قدرت تجسم‌بخشی‌اش، همواره در حال خلق چهره‌های تازه است.

دبیر جشنواره چهل‌وسوم فیلم فجر گفت: امروز ما در اینجا، در تهران، در تالاری که هم به نام وحدت شهرت دارد و هم مزین است به نام رودکی، در قلب پایتخت جمهوری اسلامی ایران، گرد هم آمده‌ایم تا در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، این آیین بزرگ سینمایی را گرامی بداریم.

وی افزود: امشب، برای من عزیز است؛ نه فقط به دلیل جشنواره، بلکه به دلیل حضور شما عزیزان، هنرمندان، فرهیختگان و دوستانی که در این مجلس حضور دارند و به من اجازه سخن گفتن داده‌اند.

شاهسواری عنوان کرد: بزرگداشت سیروس الوند، این هنرمند گران‌قدر، افتخاری است که نصیب ما شده است. همچنین یاد رضا بابک عزیز را گرامی می‌داریم، مردی که چهره‌های ماندگاری را در هنر ایران به یادگار گذاشت.

وی افزود: اینجا، در جمع ما، یادی کنیم از یکی از سلاطین دوران طلایی دوبله ایران، منوچهر والی‌زاده عزیز، که به دلیل شرایط جسمانی نتوانست در این جمع حضور داشته باشد. ما وظیفه خود می‌دانیم که با احترام و قدردانی، یاد این بزرگان را زنده نگه داریم.

شاهسواری گفت: افتخار می‌کنیم که در این روزگارِ تحول، در این جشنواره، چهره‌های شاخص سینمای ایران حضور دارند.

سپس آنونسی به سبب نزدیک بودن به چهل‌وششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی جمهوری ایران با عنوان «آب زنید راه را…» پخش شد.

پس از آن مجری برنامه از رئیس سازمان سینمایی رائد فریدزاده دعوت کرد تا سخنرانی کند.

رئیس سازمان سینمایی گفت: سینما، مخیر است و مخیل. سینما خیالات را به نظم درمی‌آورد، حکایتی می‌آفریند که روایتگر احوالات نیک و ناسازگار جهان است. سینما، بخشی از تاریخ و شکل‌دهنده حافظه و خاطره جمعی است؛ به زبان تاریخ جان می‌بخشد، به اندیشه و احساس معنا می‌دهد. گرچه سینما در جهانی سخن می‌گوید که روایتگری در آن از دیرباز نزد متفکران و ادیان شناخته شده است، اما حکایت آن همچنان تازه است.

وی افزود: روزی، در جمعی سخن می‌گفتم. در میان حاضران، هم مؤمنان بودند و هم کافران. اما هنگام سخن، حتی آنان که ایمان نداشتند، می‌گریستند، متأثر می‌شدند و دگرگون می‌گشتند. پرسیدند؛ اینان که درک و ایمانی ندارند، پس چگونه این سخن را می‌فهمند و احساس می‌کنند؟ گفتم؛ لازم نیست که همه، معنای دقیق این سخن را دریابند. آنچه مهم است، تأثیری است که بر دل‌ها می‌گذارد.

فریدزاده گفت: در نهایت، همه چیز به خدا بازمی‌گردد. او خالق است، او رازدار است، او در همه چیز تصرف دارد. اگرچه راه‌ها مختلف است، اما مقصد یکی است. نمی‌بینید که راه رسیدن به کعبه بسیار است؟ برخی از شام می‌آیند، برخی از عجم، برخی از چین، برخی از راه دریا، از سوی هند و یمن.

وی افزود: پس اگر به راه‌ها بنگرید، اختلافی عظیم و تفاوتی بی‌حد خواهید دید؛ اما اگر به مقصد بنگرید، به کعبه، به حقیقت، به معنا، پیوندی محکم و ارتباطی عظیم درخواهید یافت.در این جهان، اندیشه‌ها آزادند، زیرا اندیشه لطیف است.این، سخن مولانا جلال‌الدین است.

فریدزاده گفت: اگر زبانی تازه به این سخن داده شود، جهان را تازه خواهد کرد. چنان که در گذشته، صنعتگران، با نیروی خیال، جهان را دگرگون ساختند، امروز نیز، هنرمندان و صنعتگران سینما، با قدرت تصویر، جهانی نو می‌آفرینند. آن‌ها حال ما را روایت می‌کنند و مردمان را به راهی که باید پیمود، هدایت می‌نمایند.

پس از آن آیین تجلیل سیروس الوند برگزار شد.

پس از پخش کلیپی از این هنرمند، از فریدون جیرانی، ماهور الوند و جواد طوسی برای مراسم تجلیل دعوت شد.

ماهور الوند گفت: من تنها یک جمله می‌گویم. افتخار می‌کنم که دختر سیروس الوند هستم.

فریدون جیرانی گفت: سیروس الوند بهمن ۱۳۲۹ متولد شد. من در اسفند ۱۳۳۰ به دنیا آمدم. به یاد دارم که سال ۱۳۴۷ بود که او اولین نقد خود را در مجله «جوانان» و سپس در «فردوسی» که یکی از معتبرترین مجلات آن زمان بود، منتشر کرد. عباس، که هرجا هست، زنده و سلامت باشد، در تیم جوانان مشهد، مصاحبه‌های بی‌نظیری انجام داد. فکر می‌کنم یکی از اولین مصاحبه‌های ما با او بود. او اکنون در ایران نیست، اما هرکجا که باشد، سلامت باشد. الوند از بهترین منتقدان سینمایی بود، کسی که نقدهای بسیاری نوشت.

وی افزود: در سال ۱۳۵۳، اولین فیلم خود، «ساعت فاجعه» را ساخت. اما فیلم توقیف شد. پس از آن، «فریاد زیر آب» و «آفتاب‌نشین‌ها» را کارگردانی کرد. فیلم «نفس بریده» را ساخت، زمانی که تنها ۲۷ سال داشت. بعد از انقلاب، در فروردین ۱۳۵۹، ستاره‌ای دیگر از سینما طلوع کرد. سیروس الوند، آقای خاندان که اکنون در این جمع حضور دارند و همچنین آقای داوودنژاد، از جمله چهره‌هایی بودند که در دوران گذار، سینمای روشنفکری و سینمای بازاری را تلفیق کردند.

جیرانی گفت: آن‌ها در دل بحران سینمای ایران در دهه ۵۰، فعالیت خود را آغاز کردند. از همین رو، عوامل بحران را به‌خوبی می‌شناختند. در سال ۱۳۶۲، او به‌عنوان مدیر فرهنگی، تلاش کرد تا سینمایی نوین را پایه‌گذاری کند. او در حوزه فیلم‌نامه‌نویسی نیز تأثیرگذار بود و اولین فیلمنامه درباره سینمای جنگی را پس از انقلاب نوشت.

وی افزود: در نیمه دوم دهه ۶۰، سینمای متحول‌شده، بهترین فیلم‌های او را به نمایش گذاشت. آثاری همچون «همسر» که توسط آقای داوودنژاد ساخته شد، نتیجه این تحول بود. در دهه‌های ۵۰، ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ نسل دوم و سوم سینماگران ایران، وارد عرصه شدند. برخی از آن‌ها نتوانستند مسیر خود را ادامه دهند، اما بسیاری، فیلم‌هایی بسیار ارزشمند ساختند و نام خود را در تاریخ سینمای ایران ثبت کردند.

جواد طوسی گفت: نام حضرت دوست را گرامی می‌دارم و در این فرصت کوتاه، تلاش می‌کنم به عزیزمان، سیروس الوند، بپردازم. سیروس الوند، هنرمندی است که در آثارش، فردیت شخصیت و پایگاه اجتماعی را در کنار بنیان خانواده قرار داده است.

وی افزود: او نقطه اتکایی انکارناپذیر در سینمای ایران دارد. پدرش، زنده‌یاد عیسی‌خان الوند، فردی فرهنگی بود که به قول قدیمی‌ها، در حوزه آموزش و پرورش تأثیرگذار بود. او ناظم دبیرستانی بود که خود همچون یک مدرسه فرهنگ‌ساز شد. تأثیری که در این دبیرستان گذاشت، موجب شد تا نسلی از هنرمندان و سینماگران از همان محیط رشد کنند و احساس تعلقی سمپاتیک به این فرهنگ داشته باشند.

طوسی تصریح کرد: افرادی مانند مسعود اسفندیارزاده، فرامرز قریبیان، محمود کلاری و احمدی، از جمله کسانی بودند که از این مدرسه و این فرهنگ پرورش یافتند.اما این تأثیر به کجا بازمی‌گردد؟

وی افزود: من فکر می‌کنم که این همان نقش خانواده است. سیروس الوند، از زیر سقف کوچک خانواده، فرهنگ را به مدرسه و سپس به اجتماع انتقال داد و در آنجا، فرهنگ‌سازی مستقل خود را ادامه داد. یکی از شاخص‌ترین آثار تاریخ سینمای ایران، «گوزن‌ها»، نیز به یک نقطه استناد تاریخی از همین مدرسه و فرهنگ‌سازی بازمی‌گردد.این تداوم فرهنگی را در دوره مطبوعاتی سیروس الوند نیز می‌توان دید؛ از نقدنویسی گرفته تا فعالیت در حوزه مطبوعات سینمایی.

طوسی گفت: یکی از مفصل‌ترین نقدهای سینمایی تاریخ ایران، نقدی است که قیصر درباره آن نوشته است. همچنین، پرویز دوایی این نقد را یکی از شاخص‌ترین نقدهای سینمای ایران دانسته است. در کنار این‌ها، ادبیات و شیوه خوانش متفاوتی که سیروس الوند داشت، حتی در پشت‌صحنه فیلم «رضا موتوری» نیز نمود پیدا کرد. او در هیئت تحریریه نشریاتی مانند «فیلم و هنر»، «ستاره سینما» و «مجله فردوسی» فعالیت داشت و آن‌ها را به یک کانون فرهنگی صمیمی تبدیل کرد.

وی افزود: اما زمانی که وارد سینمای حرفه‌ای شد، باز هم خانواده را به‌عنوان نقطه مرکزی آثار خود حفظ کرد. در بیشتر فیلم‌های او، کانون خانواده مکانی امن و آرامش‌بخش است اما زمانی که این خانواده در معرض بحران قرار می‌گیرد، او با عشقی عمیق و از دل برآمده، تلاش می‌کند تا نقطه‌ای امن برای آن رقم بزند. سیروس الوند، هویت ایرانی خود را همواره به نمایش می‌گذارد. او هیچ‌گاه نگاه سلبی ندارد و همواره به حفظ کانون خانواده و آرمان‌هایش پایبند است. در کنار او، سینماگران دیگری مانند کامران قدکچیان و داوودنژاد، نیز از نسل گذشته بودند و تلاش کردند تا سینمای وابسته به بخش خصوصی را زنده نگه دارند.

طوسی تصریح کرد: اما امروز، چرا باید سینمای خصوصی و سینماگران مستقل، در حاشیه و انزوا قرار بگیرند؟ چرا در دهه ۹۰، این حلقه مفقوده همچنان وجود دارد؟ آیا وزیر محترم ارشاد و مدیران فرهنگی نباید از این فرصت تاریخی برای احیای بخش خصوصی سینما بهره ببرند؟ آیا نباید مسیر متعالی‌تری را برای این نسل از فیلم‌سازان ترسیم کنند؟ چرا فیلم سیروس الوند، پس از ۵ یا ۶ سال، هنوز به نمایش درنیامده است؟ چرا باید او در انزوا قرار بگیرد؟ آیا مدیران دلسوز فرهنگی نباید مسیر بهتری برای سینماگران مستقل مانند سیروس الوند، کامران قدکچیان و دیگرانی که به بخش خصوصی متکی‌اند، فراهم کنند؟ چرا نباید فضایی متعالی‌تر برای آن‌ها ایجاد شود تا از بازنشستگی و انزوای زودهنگام فاصله بگیرند؟ بسیار سپاسگزارم.

در ادامه برنامه منوچهر شاهسواری نیز به روی صحنه آمد و به‌صورت ویژه از همسر سیروس الوند تشکر کرد و گفت: باید از همسر سیروس الوند تشکر کرد که در تمام این سال‌ها همراه مسیر او بوده است.

درنهایت بعد از دریافت لوح تقدیر، سیروس الوند گفت: ما در انباری خود صندوقچه‌ای داریم که به یادگار از مادرم برایمان مانده است. داخل صندوق، کاغذ و اسناد و یادگاری بسیاری هست. چند وقت پیش لابه‌لای محتویات صندوقچه می‌گشتم که قرارداری را دیدم از فیلمی که من فیلم‌نامه‌اش را نوشته بودم. آن فیلم ساخته و اکران شد و من هم به موقع دستمزدم را دریافت کردم. این تجربه حرفه‌ای در سن ۱۷ سالگی من رقم خورد و برایم انگیزه‌بخش بود. حالا باید بگویم که از اینکه مراسم برزگداشتم نیز زمانی برگزار می‌شود که هنوز زنده‌ام، بسیار خوشحال هستم.

سپس آنونسی در رابطه با معرفی فیلم‌های کوتاه و مستندهای انتخاب شده در جشنواره پخش شد.

معرفی برگزیدگان بخش مسابقه سینمای ایران

در ادامه جوایز این بخش با حضور بهزاد خورشیدی، شهاب الدین عادل و کامران قدکچیان داوران مسابقه سینمای ایران چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین آنونس به قدیر حمزه امامچای برای فیلم «روشن» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین پوستر به محمد روح‌الامین برای فیلم «در آغوش درخت» اهدا شد.

سیمرغ بلورین بهترین مجموعه عکس به حسن شجاع کنی برای فیلم «برف آخر» اهدا شد.

پس از پایان این بخش، کلیپی از وضعیت ویرانی غزه در طول یک سال گذشته جنگ پخش و صحنه تالار وحدت میزبان خواننده لبنانی معین شِریف شد.

او پیش از اجرا گفت: حتماً حق و خدا با ماست و ما حتماً یه قدس بازمی‌گردیم.

شریف پس از خواندن دو قطعه درباره قدس و پیامبر اکرم (ص) به درخواست حسنی دو بیتی آواز خواند و بعد رائد فریدزاده و منوچهر شاهسواری از او قدردانی کردند.

تجلیل از رضا بابک برای همه خاطرات تصویری که برای نسل‌های مختلف ساخت

دومین مراسم بزرگداشت چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر با حضور مرضیه برومند و محمدرضا شریفی نیا به تجلیل از رضا بابک اختصاص داشت.

مرضیه برومند با بیان اینکه صحبت کردن از رضا بابک و آثارش کار بسیار سختی است، گفت: او دوست عزیز من است و از دوران کودکی با هم بزرگ شده‌ایم. ما از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با هم نمایش را شروع کردیم و سال‌های قبل از انقلاب من بیشتر برای او بازی کردم و پس از انقلاب نوبت به او رسید که برای من بازی کند. سال‌هاست با هم کار می‌کنیم. باید بگویم رضا بابک به گردن تمام کارهای کودک در تئاتر، سینما و تلویزیون حق دارد و اگر او نبود این همه پیشرفت برای کارهای کودک رقم نمی‌خورد. او می نویسد، شعر می‌گوید اما بازیگری است که کارگردان را اذیت می‌کند و دیالوگ هایش را حفظ نمی‌کند. امیدوارم سال‌های سال سایه‌اش بر سر سینمای ایران باشد.

رضا بابک نیز بیان کرد: ما در تمام این سال‌ها با هم بسیار دعوا کردیم چرا که سر کیفیت و کار بود. خیلی از شعرهای من را مرضیه برومند درست کرد چرا که استعداد بزرگی است و بسیار از او تشکر می‌کنم. او با تمام اختلافاتی که با هم داریم آمد و منت بر سر من گذاشت.

محمدرضا شریفی نیا نیز اظهار کرد: همیشه به داوران توصیه کردم و دوست داشتم این اتفاق برای بازیگرانی که نقش‌های کوتاه در سینما بازی می‌کنند بیفتد. امشب چراغ اول را روشن می‌کنم. او در فیلم «به رنگ ارغوان» بسیار کوتاه حضور داشت و من خودم به شخصه قالیچه‌ای را تقدیم او می‌کنم؛ چرا که در این فیلم با حضور کوتاهش بسیار خوش درخشید.

رضا بابک در ادامه گفت: تشکر می‌کنم چرا که هم کلیپ پخش شد و هم تکه‌هایی از کارهایم دیده شد. نمی‌خواهم وقت شما را بگیرم اما یادی از پدر و مادر و همسرم می‌کنم که از دست شد چرا که دردانه‌ای بود. او یگانه بود. امیدوارم همیشه سرمست باشید.

وزیر فرهنگ: قرار بود گامی به پیش برداریم؛ امید داریم این گام‌ها ادامه پیدا کند

سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه این مراسم طی سخنانی بیان کرد: قصد صحبت طولانی ندارم و تنها ۲ تشکر کوتاه دارم. تشکر اول از دوستانم در دبیرخانه جشنواره فجر است.

او ادامه داد: دوستان از مهرماه در سازمان سینمایی مستقر شدند و آقای شاهسواری از آبان ماه در فرصتی اندک به این جمع پیوست. قرار بود گامی به پیش برداریم به تعبیر ابوسعید ابوالخیر، گامی به پیش در کم کردن فاصله‌ها و با هم بودن و برداشتن فاصله‌ها در دور هم بودن است. به نظر می‌رسد دوستان توفیق یافتند در این راه و امشب نمونه آن است. امید داریم این گام‌ها ادامه پیدا کند تا جشنواره فجر آینده و جشنواره‌های فجر پسین.

وزیر فرهنگ بیان کرد: تشکر دوم از سینماست که بخش مهمی از خاطرات خوب ما را ساخته و پرداخته است و امروز در نهاد خودآگاه ما بخش‌های زرینی از این سینما نهفته است و بخشی از اعتلا و عزت ایران و نام آوری ایران از این سینماست. سپاس از همه کسانی که در این مسیر کوشیدند و در پایان یاد امام (ره)، شهیدان و فجر آفرین ایران را گرامی می‌دارم.

برچسب‌ها: