آنا نیکولائو در یادداشتی تحت عنوان «پادکسترهایی که به بازگشت ترامپ به کاخ سفید کمک کردند» در نشریه فایننشال تایمز نوشت: مجریان معروفی مانند جو روگان و تئو وان با کسب درآمد از پدیده جدید "کره مردان" و تاثیرگذاری بر سیاست به شهرت رسیدهاند. آیا رسانههای سنتی قدم بعدی را برخواهند داشت؟
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، در ادامه این مطلب آمده: هنگامی که دونالد ترامپ در ماه نوامبر دوباره کاخ سفید را از آن خود کرد، تیمش در سخنرانیهای پیروزی از تعدادی از افراد قدردانی کرد. دانا وایت، مدیر عامل مسابقات قهرمانی هنرهای رمزی (یو اف سی)، در کنار ترامپ روی صحنه ایستاد و خطاب به جمعیت هواداران فریاد زد: «میخواهم از پسران نلک، آدین راس، تئو وان، باسین با پسران و در آخر جو روگان قدرتمند و توانا تشکر کنم!».
بعضی از آمریکاییها -یعنی احتمالاً تعداد زیادی از آنها - قبلاً این نامها را نشنیده بودند. اما برای برخی دیگر، آنها سلبریتی و چهرههای آشنا بودند.
در مبارزات انتخاباتی برای ریاست جمهوری دوباره، ترامپ دعوت برنامه ۶۰ دقیقه شبکه سی بی اس را رد کرد و سنت چند دهه اخیرا را زیر پا گذاشت. در عوض، وی حدود ۱۷ ساعت - یا حدود ۱۰۰۰ دقیقه - را با گروهی از پادکسترهایی که به ستارههای رسانههای جدید تبدیل شدهاند، گپ زد. این گروه، مجموعهای از اینفلوئنسرهای آنلاین و کمدینهایی هستند که دور ابرستارهای به نام روگان میچرخند، و به دلیل تسلطشان بر مردان جوان آمریکایی "کره مردان" لقب گرفتهاند.
روگان، وان و حداقل یکی از اعضای پسران نلک این هفته برای شرکت جشنهای تحلیف ترامپ به واشنگتن رفتند.
داخل ساختمان کنگره ایالات متحده، روگان در کنار میلیاردرهای فناوری و روسای جمهور سابق ایالات متحده، باراک اوباما و جورج دبلیو بوش نشست تا سوگند ترامپ را تماشا کند. در حالی که ترامپ صحبت میکرد، اینفلوئنسرهای معروفی، چون جیک و لوگان پاول با وان شوخی کردند و باعث شدند او از روی صندلیاش بیفتد. آن شب این گروه از پادکسترها در میان کارآفرینان کریپتو، تامین کنندگان مالی و افراد مشهوری از جمله لیندا یاکارینو، مدیر عامل ایکس، مگین کلی و کیتلین جنر حضور داشتند.
به نظر میرسید حضور آنها در این مراسم ورود "کره مردان" به رده بالایی از قدرت سیاسی آمریکا را تثبیت میکند.
تحولات رسانهای معمولاً از یک قالب یا فناوری جدید سرچشمه میگیرند. اما پادکستها و یوتیوب از اوایل دهه ۲۰۰۰ وجود داشتهاند. در عوض، ما در حال تجربه تغییرات رادیکالی هستیم که به طور فزایندهای به علایق مخاطبانی خاص پاسخ میدهد و به مردم اجازه میدهد رژیمهای رسانهای و منابع اطلاعاتی خود را با آنها تنظیم کنند.
گابریل کان، استاد رسانه در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی میگوید: نتیجه این روند «پیکربندی مجدد رادیکال اعتماد و اعتبار در رسانهها» است.
یک دنیای رسانهای بزرگ و رو به رشد وجود دارد که از دید مخاطبان جریان اصلی پنهان مانده است. ستارههای پادکست امروزی بسیار مشهور هستند، اما برای بخش بزرگی از آمریکاییها ناشناختهاند. والدین من که در دهه هفتاد زندگی خود هستند و هنوز "اخبار" را در تلویزیون خود در تمام طول روز تماشا میکنند، هرگز نام آنها را نشنیدهاند. برای نسلهای جوان، یوتیوب جایگزین تلویزیون کابلی شده است.
ناظران رسانه سالهاست که در مورد این تکهتکه شدن مراجع رسانهای صحبت میکنند. اما در جریان انتخابات اخیر ایالات متحده، به نظر میرسید که این روند به وضوح به اوج خود رسیده است، همانطور که هجوم پادکسترها به داخل سالنهای مرمرین واشنگتن در این هفته این موضوع را به خوبی نشان داد.
این تغییرات، یک سوال مهم را برای مجموعههای غول پیکری که در قرن گذشته بر رسانههای ایالات متحده تسلط داشتهاند، مطرح میسازد: اینکه نقش رسانههای سنتی در ۱۰ سال آینده چه خواهد بود؟
برخلاف بازیگران یا روزنامهنگاران هالیوودی، که از دسترس عموم خارج هستند، این ستارههای جدید با میزان دسترسیپذیری خود تعریف میشوند.
صدای آنها در حالی که ظرف میشویید یا به سمت محل کار رانندگی میکنید در گوش شما است. آنها در حالی که کار میکنید یا شام میخورید در پسزمینه تلویزیون هستند. هر هفته یک - یا دو سه – ساعت محتوا تولید میکنند. آنها به نظرات شما پاسخ میدهند. آنها حتی نظرات را روی آنتن میخوانند. آنها غیررسمی و خام صحبت میکنند. برخی از آنها به دلیل استفاده از توهینهای نفرتانگیز یا سایر جنجالها از حضور در پلتفرمهای مختلف منع شدهاند.
از نظر سبک کار، "کره مردان" از بسیاری جهات برعکس کاری را میکنند که به رسانههای سنتی آموزش داده میشود. به عنوان روزنامهنگاران، از ما خواسته میشود که مختصر و مفید باشیم. اخبار تلویزیونی یک محصول براق و گسترده است: مجریان آرایش میکنند، در صحنههای استادانه مینشینند، رسمی و شمرده شمرده صحبت میکنند.
در مقابل، این نمایشهای جدید عمدتاً شامل گپ خای سرگردان هستند. یک پخش زنده در تویچ میتواند هشت ساعت یا بیشتر طول بکشد. میزبانان روزنامهنگار نیستند و نمیخواهند باشند.
این پادکسترها را نمیتوان به طور دقیق در یک طبقه بندی ایدئولوژیک چپ یا راست جای داد - اگرچه یک خط ممتد از تحقیر "نظام حاکم" و مقاومت در برابر نزاکت سیاسی را دنبال میکنند.
لورن جارویس، مدیر اجرایی سابق اسپاتیفای که روگان را در سال ۲۰۲۰ به این برنامه پخش محتوا آورد، در مورد این پدیده میگوید: «مردم از تیترها، نقلقولهای کوتاه و نمایشهای بیش از حد تولیدشده و از پیش بستهبندیشده خسته شدهاند.» در عوض، نمایشهایی مانند نمایش روگان امکان «بحثهای طولانیتر و متفکرانهتر» را فراهم میکنند.
در حالی که همه آنها منحصربهفرد هستند، این مردان برخی از علایق مشترک دارند: ورزش، مکملهای تناسب اندام و به طرز عجیبی، احتمال وجود حیات فرازمینی به طور مکرر مطرح میشود. آنها اغلب در پادکستها یا برنامههای یکدیگر ظاهر میشوند و یک فضای چندجهانی مارولمانند از شخصیتها را پرورش میدهند.
تبلیغات و قرار دادن محصول در صحنه زیاد است و اغلب روی میز قهوه یا قفسه کتاب در صحنه پراکنده میشود. در میانه مصاحبه، دوربین ناگهان به سمت میزبان میچرخد که در حال خواندن تبلیغی برای قرصهای اختلال نعوظ یا درمان آنلاین است.
جارویس میگوید: «فردی که در برنامه است مصاحبهکننده نیست. این چیزی است که خیلیها اشتباه میگیرند. آنها در حال مکالمه هستند... آنها کمی نظرات خودشان را نیز بیان میکنند؛ و این برنامه را بسیار مرتبط و صمیمی میکند.»
مکالمات معمولاً شامل بحث و جدل زیادی نیستند. پادکسترها به همان استانداردهای دقیق مطبوعات سنتی پایبند نیستند، بنابراین تأکید کمی بر بررسی حقایق وجود دارد. داگلاس مککیب، مدیر عامل اندرز آنالیسیس، میگوید: «معلوم میشود که بخش عظیمی از جامعه مخاطب جوان به هیچکدام از اینها اهمیتی نمیدهند.» او میگوید: «احساس این است: "من صاحب یک صدای معتبر در میان افکار عمومی هستم و تابع دستور کار تحریریه نیستم. "»
طولانی بودن مکالمات لحظاتی از آسیبپذیری را ایجاد میکند. ماهیت غیررسمی برنامه هزینهها را پایین نگه میدارد. حتی بزرگترین نمایشها فقط به تعداد انگشت شماری کارمند نیاز دارند. این صنعت تا حد زیادی غیرقانونی است. هیچ معیار استانداردی حتی برای معیارهای اساسی، مانند تعداد افرادی که به یک پادکست مشخص گوش میدهند، وجود ندارد. در عوض، میتوانید بازدیدها را در یوتیوب پیگیری کنید یا رتبهبندیهای اسپاتیفای را مرور کنید.
نیک هیلتون، یکی از بنیانگذاران شرکت تولید پادکست پودوت، میگوید عدم وجود مقررات «دلیل این است که [پادکست]قشر حاشیهای دیوانهتر جامعه را جذب میکند».
مردان عمدتاً جوان با دیدگاههای لیبرتارینی و راستگرا اساساً بدون نظارت داخلی یا خارجی اکنون کنترل برخی از جریان اصلیترین پلتفرمهای رسانهای را در اختیار دارند.
پادکستها در درجه اول از طریق تبلیغات درآمد کسب میکنند. اگر میزبان خودش توضیحات یک محصول را بخواند، حق تبلیغ قابل توجهی وجود خواهد داشت. برای پادکسترهایی با فالوورهای زیاد، پول قابل توجهی وجود دارد. گالووی تخمین میزند که افرادی که در بین ۱۰ پادکست محبوب برتر قرار دارند، سالانه ۱۰ تا ۵۰ میلیون دلار درآمد دارند. او تخمین میزند: «با یک میلیون دانلود، شما ماهانه ۵۰،۰۰۰ تا ۱۰۰،۰۰۰ دلار درآمد دارید.»
گالووی میگوید بدون هزینههای زیرساختی – نظیر دفتر مرکزی، وکلا، حسابداران، و تامین امنیت – میزان سود "بسیار زیاد" است. «فقط روشن کردن چراغها برای یک نمایش [تلویزیونی]احتمالاً حداقل ۲ یا ۳ میلیون دلار در سال هزینه دارد. اما شما میتوانید یک پادکست را با دهها هزار دلار شروع کنید.» پیشبینی میشود پادکست Pivot امسال ۷ تا ۱۰ میلیون دلار درآمد داشته باشد.
یک پادکست همچنین به عنوان بازاریابیای برای برند شخصی اینفلوئنسر عمل میکند و فرصتهای دیگری مانند سخنرانی یا فروش کالا را ایجاد میکند که میتواند میلیونها دلار دیگر به همراه داشته باشد.
رسانههای سنتی متوجه شدهاند که پادکسترها بهویژه در سیاستهای جناح راست چقدر محبوب شدهاند، فاکس نیوز این ماه برنامهریزی خود را بازطراحی کرد کرد و قصد دارد به سمت برنامه سازی به سبک پادکستی حرکت کند.
مشخص نیست که تعادل بین رسانههای قدیمی و جدید کجا برقرار خواهد شد. مک کیب میگوید: «من نمیتوانم انتظار داشته باشم که [رسانههای سنتی]در پنج سال آینده همان میزان نفوذ و قدرت تجاری را در بازار داشته باشند که پنج یا ۱۰ سال پیش داشتند.».
اما میتوان گفت که رسانههای قدیمی و جدید در کنار هم به فعالیت خود ادامه خواهند داد. پادکسترها دعوتنامههای ارزشمند را برای تحلیف ترامپ دریافت کردند -، اما روپرت مرداک نیز همینطور. ترامپ حداقل ۱۹ کارمند سابق فاکس نیوز را برای تصدی سمتهای مختلف در کاخ سفید استخدام کرده است، که نشان میدهد تلویزیون کابلی هنوز برای قدرتمندترین فرد جهان بسیار مهم هستند.