خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -زهرا اسکندری: کتاب «پسر نخلهای پریبرگ» بر اساس خاطرات مجید مصطفایی نوشته شده است که پس از چندین سال از عمر خود در میانه اتفاقات تلخ زندگی به طور اتفاقایی متوجه میشود که پدر و مادر او کسانی دیگر هستند و او زمانی که فقط یک روز از تولدش گذشته بوده است به فرزندخواندگی خانوادهای در اصفهان در میآید.
او با شنیدن چنین موضوعی به بدترین حالت روحی دچار میشود و سعی میکند تا با تمام سختیهایی که در راه دارد به دنبال خانواده واقعی خود برود و در همین میان متوجه میشود که پدر مادر او در دزفول در بمباران به شهادت رسیدهاند و خود او به دلیل قرار گرفتن گهواره بر جسم او توانسته در زیر آوار جان سالم بهدر ببرد اما تمامی خانواده خود را در این واقعه از دست میدهد. کتاب «پسر نخلهای پری برگ» یک خط سیر جست و جویی را برای هویتیابی دنبال میکند و مخاطب را از همان ابتدا در این مسیر قرار میدهد و به دنبال خود میکشاند.
در این مسیر پر تلاطم که مجید داستان طی میکند به خوبی نویسنده توانسته است مرز ناامیدی و امید و حتی گاهی شادی و ناراحتی را به تصویر بکشد و به خوبی خواننده با راوی داستان همراه میشود. این داستان به خوبی توانسته است ضربالمثل معروف «جوینده یابنده است» را معنا کند. در این میان از همسر خود نیز غافل نمیشود و به از خودگذشتگی و فداکاری او نیز میپردازد که در زندگی مشترکشان و در میانه این مسیر سخت و دشوار چگونه با پستی و بلندیهای زندگی همسرش کنار میآید و او را در همه شرایط درک میکند و به همراه اوست و در آخر نیز به خنده و اشکهای شوق شوهرش لبخند میزند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«پدرم گفت: (تو پسر من نیستی!) کاغذ و خودکار را از توی قفسه برداشتم و گذاشتم پیش رویش. بلند گفتم: (بنویس که من پسر تو نیستم!)پدرم خودکار را برداشت و روی کاغذ نوشت: مجید مصطفایی پسر من نیست! شوکه شدم. انگار سرب داغ ریخته بودند توی دلم. بغض کردم. سرم گیج میرفت. زل زه بودم به جمله روی کاغذ. پنج کلمه بود، با این حال چند تن وزن داشت که زیرشان گرفتار شده بودم و داشتم خرد میشدم. حجم و سنگینی این جمله داشت لهم میکرد. بهت زده نگاهم بین پدرم و آن جمله در رفت و آمد بود. باورم نمیشد. جروبحثمان رسیده بود به این نقطه که انگار همه چیز بین من و پدرم ویران شده بود. پدرم هم بهت زده بود. ناراحت به نظر نمیرسید، عصبانی بود.»
کتاب «پسر نخلهای پری برگ» از آثار حسین قربانزاده خیاوی است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. این اثر در کنار متن داستان و تعداد عکسی که در انتهای کتاب قرار داده شده است در قالب ۱۶۰ صفحه و در قطع رقعی تنظیم شده است و در سال ۱۴۰۲ برای اولین بار به چاپ رسیده است. نسخه فیزیکی این کتاب به ارزش ۱۴۰ هزار تومان در بازار کتاب موجود و در سایت الکترونیکی انتشارات سوره مهر نیز قابل سفارش است.
∎