جوان آنلاین: پسر معتاد که به اتهام قتل دخترخالهاش در تهران بازداشت شده، محاکمه و به قصاص محکوم شد.
اسفندماه سال گذشته مردی با مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ تهران تماس گرفت و گزارش یک قتل را اعلام کرد. وقتی مأموران در محل حاضر شدند با جسد زنی میانسال در حالی که آثار کبودی روی گلویش مشخص بود، مواجه شدند. پسر مقتول در شرح ماجرا گفت: ساعتی قبل با تلفنخانه مادرم تماس گرفتم، اما جواب نداد. بعد با گوشی تلفن همراهش تماس گرفتم که خاموش بود، برای همین نگران شدم و به خانهاش آمد که دیدم روی تخت افتاده و فوت شده است. کارشناسان پزشکی قانونی بعد از معاینه جسد در محل حادثه متوجه شدند مقتول بر فشار عناصر حیاتی گردن فوت شده است.
سرنخ ماجرا
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، یکی از همسایهها سرنخ متهم را به دست پلیس داد. او گفت: ساعتی قبل از حادثه در حال خارج شدن از ساختمان بودم که پسر جوانی خواست وارد ساختمان شود. او از اهالی ساختمان نبود برای همین مانع از ورودش شدم که گفت از بستگان یکی از ساکنان است. او نشانیها را درست داد برای همین اعتماد کردم و اجازه دادم وارد شود. هنوز زمان زیادی نگذشته بود که از خانه مقتول صدایی به گوش رسید و بعد هم قطع شد، برای همین به ماجرا مظنون و از آپارتمانم خارج شدم که آن پسر را در راهپله دیدم که با دستپاچگی از ساختمان خارج شد. او یک تتوی عجیب هم روی گردنش داشت.
شناسایی و بازداشت متهم
با مشخصاتی که مرد همسایه در اختیار پلیس گذاشت، مأموران مشخصات مورد نظر را در اختیار خانواده مقتول قرار دادند و مرد جوان که نیما نام داشت و پسرخاله مقتول بود، شناسایی شد. بررسیهای پلیس در این باره جریان داشت که نیما خودش را به پلیس معرفی و به قتل اعتراف کرد.
محاکمه و مجازات
با کامل شدن تحقیقات، پرونده برای بررسی به دادگاه کیفرییک استان تهران فرستاده شد و متهم مقابل قضات یکی از شعب پای میز محاکمه ایستاد. در حالی که اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کرده بودند، نیما در جایگاه حاضر شد و اتهامش را قبول کرد. او گفت: من مدتی قبل از حادثه به مصرف موادمخدر اعتیاد پیدا کردم. برای تهیه پول مواد رو به دزدی آوردم و بر سر این موضوع هم با خانوادهام اختلاف پیدا کردم. آنها مرا به خانه راه نمیدادند برای همین گاهی به خانه دخترخالهام میرفتم. متهم در شرح حادثه هم گفت: آن روز مادرم من را از خانه بیرون کرده بود برای همین به خانه دخترخالهام رفتم و از او خواستم با مادرم حرف بزند که مرا به خانه راه بدهد. او گفت حوصله مرا ندارد و خواست از خانهاش بروم که عصبانی شدم، او را خفه و سپس فرار کردم.
متهم در آخرین دفاع هم گفت قصد قتل نداشته است. او گفت: من فقط میخواستم او واسطه شود که مادرم مرا ببخشد که با هم درگیر شدیم و حادثه اتفاق افتاد. هیئت قضایی بعد از ختم جلسه وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.
قاتل: اعتیاد داشتم
ساعتی قبل با تلفنخانه مادرم تماس گرفتم، اما جواب نداد. بعد با گوشی تلفن همراهش تماس گرفتم که خاموش بود، برای همین نگران شدم و به خانهاش آمد که دیدم روی تخت افتاده و فوت شده است
صاحبخبر -
∎