جشنواره فیلم فجر اعلام کرده سیمرغ مردمی را به این رویداد بازگردانده و در این دوره پس از چند سال شاهد اعطای این سیمرغ از سوی مردم خواهیم بود. جایزهای که چند دوره قبل و در زمان دبیری مجتبی امینی کنار گذاشته شد و علت آن هم جنجالهایی بود که هر سال از پس اعلام این جایزه گریبانگیر جشنواره میشد تا جایی که تقریباً هیچ دوره از سالهای آخر حضور این سیمرغ در جشنواره بیحاشیه طی نشد؛ حاشیههای سیمرغ مردمی تا جایی پررنگ میشد که جوایز اصلی جشنواره را هم تحتتأثیر قرار میداد و رسانهها جوری در آتش این سیمرغ میدمیدند که در نظر مخاطبان این رویداد تبدیل به مهمترین جایزه شده بود و اتفاقاً اصلیترین آسیب برای جشنواره فجر هم از همین جنبه خود را نشان میداد.
حقیقت ماجرا این است که بازگرداندن سیمرغ مردمی نهتنها اعتباری برای جشنواره فجر به ارمغان نخواهد آورد، بلکه بر عکس از اعتبار این رویداد خواهد کاست. وقتی انتخاب بهترین فیلم و کارگردانی قرار است از سوی یک تیم تخصصی سینمایی که عنوان هیئت داوران را یدک میکشند، انجام شود، سیمرغ مردمی بیشتر یک رویکرد پوپولیستی محسوب میشود. اما چرا میگوییم سیمرغ مردمی به اعتبار جشنواره فجر لطمه وارد میکند. اعتراض به حق شهاب حسینی در مراسم پایانی جشنواره فیلم کوتاه تهران را که چند ماه پیش برگزار شد به یاد میآورید؟ شهاب حسینی در آن مراسم در جایگاه داور به جوایزی که از سوی برخی شرکتها و نهادها به برخی آثار اعطا میشد اعتراض کرد و به درستی عنوان کرد که این اقدام جوایز هیئت داوران را تحتالشعاع قرار میدهد؛ رویدادی که اتفاقاً مهمترین جشنواره سینمایی کشور از بعد بینالمللی هم هست. شهاب حسینی آن شب به موقع و به درستی به آن جوایز اعتراض کرد. سیمرغ مردمی جشنواره فجر هم دقیقاً همان آسیب را به جشنواره فجر وارد میکند. آنگاه که همه منتظرند نتایج آرای هیئت داوران جشنواره را مطلع شوند، رسانهها سمت و سوی توجهات را به جایزهای که قاعدتاً باید فرعی محسوب شود، سوق میدهند. یک جایزه فرعی که حالا از طریق بوق رسانهها تبدیل به جایزه اصلی شده و حتی گوی سبقت را در اهمیت از جوایز هیئت داوران ربودهاست. معمولاً فیلمسازانی که این جایزه به آنها تعلق میگیرد هم وقتی روی سن میروند، عنوان میکنند که این جایزه مهمترین جایزه جشنواره است و خوشحالند که آن را دریافت کردهاند. این سخنان خود نوعی دهنکجی به هیئت داوران محسوب میشود و روندی پرتکرار هم داشته و عجیب است که هیچوقت به هیچ عضوی از هیئت داوران برنخورده که منجر به اعترض آنها بشود. دلیل این انفعال را میتوان به لحاظ روانشناسی تحلیل کرد. سیمرغ مردمی جنبهای سیاسی و دموکراتیک هم دارد و ناخودآگاه مخالفت با آن میتواند منجر به اتهام مخالفت با دموکراسی شود و کیست که در جهان امروز جرءت داشتهباشد با دموکراسی مخالفت کند یا خود را در مظان دشمنی با این واژه قرار بدهد. همین باعث میشود درباره سیمرغ مردمی ما با یک مارپیچ سکوت تمام عیار مواجه باشیم. حتی آن جریان فکری که سیمرغ مردمی را از جشنواره سه سال پیش رسماً کنار گذاشت جرئت نکرد دلایل واضحی برای آن ارائه دهد و صرفاً به این اکتفا کرد که بسترهای راستیآزمایی دقیق برای سنجش آرای مردمی هنوز وجود ندارد.
فارغ از اینکه آیا در این دوره از جشنواره آن بسترها ایجاد شده یا نه باید گفت سیمرغ مردمی برای گردانندگان این دوره از جشنواره میتواند یک ژست باشد؛ ژستی که ظاهراً عوام و خواص سینما را دربر میگیرد. عوام را خوش میآید، چون احساس مشارکت در جشنواره به آنها القا میشود و خواص هم سیاستمدارانی هستند که به دست آوردن دل عوام بیشتر از اعتبار یک رویداد سینمایی برایشان اهمیت دارد.
جواد محرمی
مارپیچ سکوت درباره یک سیمرغ پوپولیستی!
جشنواره فیلم فجر اعلام کرده سیمرغ مردمی را به این رویداد بازگردانده و در این دوره پس از چند سال شاهد اعطای این سیمرغ از سوی مردم خواهیم بود.
صاحبخبر -
∎