احتمالا با انتشار تریلر قسمت چهارم از سری بازی‌های ویچر، سوالات بسیاری برای شما پیش آمده است. اول از همه این که چرا مدالیون سیری در این بازی متفاوت از مدالیون گرالت است؟ در طول این مطلب با هم نگاهی به مدالیون‌های مختلف و در کل داستان تشکیل مدارس ویچرها خواهیم انداخت. با ویجیاتو در ادامه همراه باشید.

نکته: داخل کتاب‌های نوشته شده توسط آندژی ساپکوفسکی، تنها به مدرسه گرگ به صورت مستقیم اشاره شده و باقی مدارس، یا با برداشت از جزئیات داخل کتاب و یا بسته به داستان‌های نقل شده از استودیو سی دی پراجکت کشف شده‌اند.

مدرسه ویچر چیست؟

پاسخ سوال این که ویچرها به چه دلیل شکل گرفتند را می‌توان با توجه به جزئیات داستان‌ها و البته بازی‌های رومیزی The Witcher Role-Playing Game و Wiedźmin: Gra Wyobraźni  پیدا کرد. محفل ویچرها آزمایشی بود که در قرن دهم توسط پادشاهان و جادوگران وابسته به آن‌ها برای ایجاد گروهی از شوالیه‌های جادوگر صورت گرفت. هدف از این اقدام، کمک به مردم نوردلینگ تا بتوانند با کمک این افراد هیولاهایی بود که قادر به تسخیر، محصور کردن یا نابودی آن‌ها بپردازند را نابود کنند.

نتایج نهایی جهش‌ها اکثر جادوگران را ناامید کرد و از کیفیت خروجی راضی نبودند. آن‌ها حاصل این آزمایش‌ها را «ویچر» نامیدند و آن‌ها را شیادانی دانستند که چیزی بیش از شعبده در چنته ندارند. با این حال، تعدادی از افراد سرکش این آزمایش، از جمله آلزور که در کتاب Season of the Storms با او بیشتر آشنا می‌شویم، به‌طور مخفیانه به پادشاهانی که به ادامه این آزمایش علاقه داشتند کمک کردند و در نهایت جهش‌های نهایی که ویچرها را به موجوداتی که ما می‌شناسیم تبدیل می‌کردند، شکل گرفت. به هر دلیل، محفل ویچرها دوام چندانی نیاورد. اعضای آن به‌تدریج بسیاری از ارزش‌های اولیه شوالیه‌گری را کنار گذاشتند و در نهایت به چندین مدرسه ویچر تقسیم شدند که رویکردی حرفه‌ای‌تر در شکار هیولاها اتخاذ کردند.

طبق کتاب The World of the Witcher از سی دی پراجکت، مدارس ویچر سازمان‌هایی هستند که به آموزش و تجهیز ویچرها پرداخته و آن‌ها را برای شکار هیولاها تربیت می‌کنند. هرچند این مدارس از نظر طرز فکر و جزئیات آموزشی با یکدیگر تفاوت دارند، اما در نهایت به خروجی تمام آن‌ها ویچر گفته می‌شود. این مدارس عمدتا در مکان‌های دور افتاده و صعب العبور تاسیس شدن و شاگردانشان هم عمدتا از کودکان بی‌سرپرست، بدسرپرست و یا فقرا تشکیل شده است.

اگر چه در ابتدا یک محفل نخستین از ویچرها وجود داشت که در قرن دهم تأسیس شده بود، اما در ادامه این مدارس از هم جدا شدند و به صورت مستقل به تربیت نسل‌ جدید ویچرها ادامه دادند. گفته شده که بیشتر این مدارس تا نیمه نخست قرن سیزدهم در پی حملات مختلف انسان‌ها از بین رفتند، اما برخی از آن‌ها بازسازی شده و حتی در قرن چهاردهم نیز به فعالیت خود ادامه دادند.

مدرسه گرگ

با خواندن کتاب‌های ویچر و در کل آثار اقتباس شده از آن با جزئیات بسیاری با محل تعلیم گرالت، یعنی محفل و مدرسه گرگ آشنا خواهید شد. این مدرسه همانطور که طرفداران سرسخت مجموعه از آن اطلاع دارند در قلعه  Kaer Morhen واقع در Kaedwen تاسیس شده است و بسیاری از ویچرهایی که در طول بازی‌ با آن‌ها آشنا می‌شویم، داخل این مدرسه تعلیم دیده‌اند.

اما چه شد که این مدرسه تاسیس شد؟ در واقع هنگامی که ویچرها دسته دسته از محفل اصلی جدا شدند، تنها گروه کوچکی از آن‌ها در مقر اصلی باقی ماندند. این بازماندگان نهایی در نهایت به سمت شرق مهاجرت کردند و در نزدیکی مورهن مستقر شدند. تا قرن یازدهم، ساخت قلعه مورهن طول کشیدند و اگرچه سازندگان آن ناپدید شدند، اما ویچرهای باقی مانده خود را گرگ خواندند و در این مکان به آموزش جوان‌ترها پرداختند.

مدرسه گرگ یکی از باشکوه‌ترین مدارس ویچرها محسوب می‌شد و شاگردان آن مورد اعتماد مردم بودند، اما همه چیز به این خوبی پیش نرفت. تا به حال دو بار شاگردهای این مدرسه قتل عام شدند. در کامیک Zdrada گفته شده که در دوران صلح میان مدارس ویچرها، پادشاه رادوویت دوم، تحت تأثیر جادوگر دربار خود، استروگاروس، و درویدها، احیای مدارس ویچر را تهدیدی برای سلطنت خود می‌دانست. او با توطئه‌چینی، استادی مدرسه گربه را به خیانت علیه گرگ‌ها وادار کرد و در جریان یک تورنمنت ویچر، او و برخی از شاگردان تحت نفوذش، ویچرهای گرگ را غافلگیر کرده و آن‌ها را به قتل رساندند. پس از قتل‌عام بیشتر اعضای مدرسه گرگ، پادشاه دستور داد که سربازان، ویچرهای گربه را نیز از بین ببرند و به همین دلیل، تعداد ویچرها در این دوره شدیدا کاهش پیدا کرد.

آخرین گروه از کودکان در سال ۱۲۳۰ در کر مورهن آموزش دیدند. با گذر زمان، دانش مربوط به آزمون‌ها از بین رفت و تا سال۱۲۶۰، تنها بازمانده از ویچرهای قبل از قتل‌عام مذکور از مدرسه گرگ، وزمیر بود. او به همراه چند ویچر جوان‌تر، زمستان‌ها را در کر مورهنی که حالا به یک خرابه تبدیل شده بود سپری می‌کردند. برخی ویچرها از مدارس دیگر، مانند کوئن از مدرسه گریفی، هم در این پناهگاه پذیرفته شدند، اما ویچرهای مدارس گربه و افعی اجازه ورود نداشتند. در اوایل دهه ۱۲۷۰، مدرسه گرگ با حملات سالاماندرا و گروه Wild Hunt به نابودی نهایی خود رسید. پس از مرگ وزمیر، مسئولیت نظارت بر کر مورهن به Eskel واگذار شد.

مدرسه گربه

مدرسه گربه دومین محفل از ویچرها است که با کمی جست و جو و دقت به کتاب‌های اصلی ویچر می‌توان از حضور آن مطمئن شد. نخستین ویچرهایی که می‌توان آن‌ها را پیشگامان مدرسه گربه دانست، گروهی ۱۵ تا ۲۰ نفره از محفل نخستین ویچرها بودند. پس از آن که مدارس مختف ویچرها شکل گرفتند، اختلافاتی بر سر ماهیت و اصول حرفه‌ای ویچرها به وجود آمد. گروهی از جوانان محفل بر این باور بودند که می‌توانند فرآیند جهش را بهبود بخشند و یک محفل جدید ایجاد کنند که هم از اسلاف خود برتر باشد و هم احترام فقرا و اشراف را به دست آورد و محدودیتی برای آموزش زن‌ها و انسان‌های عادی نداشته باشند.

این گروه که از همان ابتدا تحت نشان Cat فعالیت می‌کرد، با دزدیدن بسیاری از تجهیزات ویچرها و معجون‌های آموزش آن‌ها فرار کردند و مقر خود را در Stygga Castle، واقع در کوهستانی دورافتاده در Ebbing، بنا نهاد. استادان این مدرسه، برای جلب نظر حاکمان مختلف، سیاست بی‌طرفی را کنار گذاشتند و شاگردان خود را به‌عنوان جاسوس، آدمکش و شمشیرزن‌های اجاره‌ای به خدمت گرفتند.

نخستین ویچرهای تربیت‌شده در استایگا، تقریباً عاری از احساس بودند و رفتاری بیگانه‌وار داشتند. اما این برای ویچرهای این مدرسه کافی نبود. آن‌ها روش جدیدی را طراحی کردند تا احساسات نسل بعدی ویچرهای گربه را بیش از پیش سرکوب کنند. محفققان، با مجوز کامل از سوی استادان مدرسه، گروهی از شاگردانی را که جهش‌هایشان «ناموفق» تلقی می‌شد، در قفس زندانی کردند و روی آن‌ها کالبدشکافی زنده انجام دادند.

در نهایت، ارتش‌های سلطنتی تصمیم به حمله به Stygga Castle گرفتند. در همین زمان، گروهی به نام Gezras شبانه به قلعه نفوذ کرده و استادان خائن را در خواب به قتل رساندند. پس از خروج آن‌ها، ویچرهای باقی‌مانده مجبور به دفاع در برابر ارتش‌ سلطنتی شدند. محاصره‌ای که سه روز به طول انجامید، در نهایت منجر به نابودی کامل مدرسه شد.

شاگردهای بازمانده مهاجرت کردند و برای آن که زنده بمانند، مهارت‌های خود را در ازای کسب چند سکه به مردم عادی یاد می‌دادند و به همین دلیل نفرت باقی ویچرها از آن‌ها روز به روز بیشتر می‌شد. اوضاع در ادامه بهتر شد و مدارس گرگ و گربه به کمک پادشاهان Kaedwen تأمین مالی شدند، اما همانطور که گفتم، این همکاری در نهایت به خیانت مدرسه گربه و قتل عام هر دو مدرسه منجر شد، اگرچه که هنوز هم تعدادی از آن‌ها به صورت مزدور فعالیت می‌کنند.

مدرسه گریفین

مدرسه گریفین، که گاهی به آن مدرسه عقاب هم گفته می‌شود، مدرسه‌ای از ویچرهاست که در Kovir and Poviss، در Kaer Seren واقع در انتهای کوه‌چاله‌ای در نزدیکی دریا قرار دارد. با ضعیف‌تر شدن محفل ویچرها به دلیل تأسیس مدارس خرس، مار و گربه و جدا شدن آن‌ها از محفل، ویچری به نام Erland of Larvik تصمیم گرفت که اصول و اهداف اصلی محفل از بین نرود. او به همراه 13 نفر از نزدیک‌ترین دوستانش به‌طور مسالمت‌آمیز از باقی‌مانده‌های محفل خارج شدند.

ویچرهای گریفیند اصول «شوالیه‌ای» دستور ویچرها را حفظ کردند. ارلند از آموزه‌های استاد شمشیربازی سابق خود، که ویچرها او را «گریفیون» می‌نامیدند، الهام گرفته بود. به افتخار او و آموزه‌هایش، این مدرسه به نام مدرسه گریفین نام‌گذاری شد. این مدرسه به جادو، آمادگی و انعطاف‌پذیری تأکید داشت. آنها همچنین به دانش‌آموزان خود آداب و رسوم و شرافت در مبارزه را آموزش می‌دادند. ویچرهای مسن‌تر در این مدرسه به‌عنوان الگو برای دیگران عمل می‌کردند و زمانی که کودکان طی تمارین و آموزش‌های خود کشته می‌شدند، به‌طور شایسته‌ای در گورستان دفن می‌شد.

ویچرهای گریفین احترام زیادی داشتند و رئیس مدرسه حتی به دربار حاکمان برای مشاوره فراخوانده می‌شد. این مدرسه بی‌طرفی شدید خود را حفظ کرد و جالب این جا است که برخلاف مدارس دیگر، آنها مشکلی با کشتن اژدها نداشتند.

نهایتا گروهی از جادوگران به‌دلیل بی‌میلی گریفین‌ها برای به اشتراک گذاشتن دانش کهنشان عصبانی شدند و زمانی که جنبش‌های ضد ویچری در جامعه افزایش یافت، به انتقام جویی پرداختند و به‌وسیله ایجاد بهمن تعدادی از ویچرهای گریفین را کشتند و قلعه آن‌ها شدیدا آسیب دید. طی این اتفاق برخی از ویچرهای گریفین به مدرسه گرگ پناه بردند.

دانش‌آموزان دو انتخاب برای گذراندن آزمایش نهایی خود در این مدرسه داشتند. آنها یا باید تخم یک گریفین را پیدا کرده و به دست آورند، یا تمام کتاب هیولا شناسی Liber Tenebrarum را به‌طور کامل حفظ می‌کردند.