به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، اکنون بعد از چند ماه نبرد سخت و طاقتفرسا و در عین حال خشونتآمیز، نشانههای مثبتی برای پایانِ این مواجهه خونین آشکار شده است؛ مواجههای که طی آن «ابرقدرتیِ اراده ملت فلسطین» در دفاع از حقوق و سرزمین خود، به اثبات رسید. واقعیت آن است که «طوفانالاقصی» یک نقطه عطف در تاریخ نوین منطقه به شمار میرود. این عملیات بزرگ موجب شد تا سؤالات و ابهامات عمیقی پیرامون آینده «اسرائیل» مطرح شود. آنچه که واضح به نظر میرسد، این است که نبرد مستمر در اراضی فلسطینیان، وارد مرحله جدیدی شده است؛ مرحلهای که در آن تحولات غافلگیرانه زیادی در عرصههای سیاسی و نظامی به وقوع میپیوندد. این تحولات نهتنها فلسطین و اسرائیل که تمام منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد.
بنابر روایت شعوبا، نمیتوان عملیات «طوفان الأقصی» را یک عملیات نظامیِ صِرفا گذرا تلقی کرد. این عملیات کاملا برنامهریزیشده بود و نتیجه قطعی تشدید تجاوزات اسرائیل علیه «مسجدالاقصی» و مقدسات ملت فلسطین در قدس اشغالی بود. همچنین حملات تجاوزکارانه مکرر اسرائیل به نوار غزه نیز از عوامل شکلگیری عملیات «طوفان الاقصی» محسوب میشود. همین عوامل بود که دست به دست هم دادند تا گروههای مقاومت فلسطین و در رأس آنها جنبش «حماس» عملیات نظامی گسترده و بیسابقهای را ـ چه از لحاظ ابزار مورد استفاده و چه از لحاظ تاکتیک ـ با هدف بازدارندگی در برابر اشغالگران، کلید بزنند. آنها در این عملیات موفق شدند ضربهای قدرتمندانه و کَمرشکن به ارتش اسرائیل وارد سازند.
نمیتوان عملیات «طوفان الأقصی» را یک عملیات نظامیِ صِرفا گذرا تلقی کرد. این عملیات کاملا برنامهریزیشده بود و نتیجه قطعی تشدید تجاوزات اسرائیل علیه «مسجدالاقصی» و مقدسات ملت فلسطین در قدس اشغالی بود.
زمانی که از «پیروزی غزه» سخن میگوییم در واقع از مقاومت و پایداری افسانهای یک ملتِ غرقِ در درد و رنج و سختی سخن به میان میآوریم؛ ملتی که سالها از محاصره مستمر، تجاوزهای مکرر اسرائیل، توطئه غرب و پشت کردن اعراب، رنج بُرده است. نوار غزه که حدود یک درصد از مساحت تاریخی فلسطین محسوب میشود صِرفا یک منطقه جغرافیایی نیست، بلکه نماد مقاومت به شمار میرود؛ نماد ارادهای که هیچگاه نمیشکند.
در طول ماههای گذشته، اشغالگران تجاوز همهجانبه و فراگیری را علیه نوار غزه ترتیب دادند. این تجاوز نظامی وحشیانه، چه در بُعد انسانی و چه در بُعد مادی، تلفات و ویرانیِ بسیاری برجای گذاشت. با تمامی اینها، ملت فلسطین در غزه با مقاومت و ثباتِ قدم، در برابر همه چالشها ایستاد و نشان داد که تحت هیچ شرایطی تسلیم دشمن نمیشود. همین پایداری و مقاومت، اشغالگران را بر آن داشت تا دو گام به عقب بازگردند. ملت فلسطین در نوار غزه ـ اعم از ساکنان و رزمندگان ـ در مقاومت و ثابتقدمی درسهایی را به جهانیان دادند و این پیام بزرگ را به آنها مخابره کردند که اراده ملتها به این آسانیها قابل شکستن نیست.
زمانی که از «پیروزی غزه» سخن میگوییم در واقع از مقاومت و پایداری افسانهای یک ملتِ غرقِ در درد و رنج و سختی سخن به میان میآوریم؛ ملتی که سالها از محاصره مستمر، تجاوزهای مکرر اسرائیل، توطئه غرب و پشت کردن اعراب، رنج بُرده است.
دستیابی به توافقنامه آتشبس برای پایان دادن به جنگ حامل پیامهای مهمی در سطوح منطقهای و بینالمللی خواهد بود. در سطح منطقهای باید گفت که چنین توافقی نشاندهنده قدرت گروههای فلسطینی در تقویت وحدت صفوف در مواجهه با چالشهای میدانی و نظامی است. گروههای فلسطینی از این رهگذر، تحرکات سیاسی جدیدی را نیز آغاز خواهند کرد که در اعمال فشار بر اشغالگران به منظور امتیازدهی بیشتر آنها، مؤثر خواهد بود.
باتوجه به تفاوت قدرت نظامی میان مقاومت فلسطین و اشغالگران اسرائیلی، اگر «پیروزی نظامیِ قاطعانه» برای غزه به ثبت نرسیده باشد، اما نمیتوان کتمان کرد که غزه در مقاومت و پایداری مَردمش و ثابتقدمی آنها در سرزمینشان، پیروز شده است. همچنین غزه در وادار کردن اشغالگران برای نشستن بر سَر میز مذاکره پیروز شد. بُعد دیگر پیروزی غزه را میتوان در موفقیت آن در مخفی نگاه داشتن دهها اسیر اسرائیلی برای چندین ماه آن هم بدون اینکه دشمن اطلاعاتی از سرنوشتشان داشته باشد، ارزیابی کرد. این درحالی است که دشمن اسرائیلی برای آگاهی یافتن از سرنوشت اسرای خود حتی از خدمات شبانهروزی هواپیماهای جاسوسی آمریکایی و انگلیسی برخوردار بود.
و در پایان باید گفت غزه زمانی پیروز شد که مقاومت تأکید کرد که همچنان باقی است و برعکس آنچه که دشمن میخواهد، گسترش خواهد یافت. در نهایت، شاید سؤال درست این نباشد که بپرسیم: «آیا غزه پیروز شد؟» بلکه باید پرسید: «این نبرد [نبرد فلسطینی ـ اسرائیلی] چه زمانی پایان مییابد تا ملت فلسطین به حقوق مشروع خود دست یابد»؟