تیم فوتبال استقلال در طول فصلی که سپری شد بدترین نتایج ممکن در چند دهه اخیر را کسب کرد که حاصل میراث چندین ساله مدیران ناتوان و تأثیرات تاکتیکی سرمربیان ضعیف این باشگاه بود. تیمی که برای این فصل بسته شده بر اساس نظرات مربی آفریقایی نبود و مسئولیت جذب بسیاری از این بازیکنان و روند بدنسازی تیم با جواد نکونام است و در بسیاری از مشکلات باشگاه شاید پیتسو موسیمانه در ظاهر بیتقصیر باشد، اما میتوانست در دوره خودش خیلی بهتر از اینها عمل کند در حالیکه اشتباهات بزرگی را هم مرتکب شد.
باشگاه استقلال که به همراه پرسپولیس پرهوادارترین تیمهای ایران هستند از منابع عظیم مالی و همچنین حمایت هواداران میلیونی و بیشمارشان بهرهمند هستند، اما در تمام این سالها مشکلاتی نظیر واریز دستمزد به حساب مربیان خارجی برای آنها وجود داشته که هیچ وقت این ماجرا اینقدر طول نمیکشید تا باعث بهانه جویی سرمربی تیم شود.
موسیمانه جدای از اینکه نتیجه نگرفت با ترس از اینکه شاید در آینده نیز ممکن است نتیجه نگیرد، در اقدامی غیرحرفهای و به بهانه عقب افتادن چند روزه دستمزدش قراردادش را یکطرفه فسخ کرد. در حالی که انتظار میرفت وی به عنوان یک سرمربی حرفهای و خارجی حداقل به احترام هواداران تیمش کمی منطقیتر رفتار کند، اما پول را ترجیح داد و عطای ادامه همکاری با استقلال را به لقایش بخشید.
موسیمانه مترصد بهانهای که دستش دادند
موسیمانه هم همانند هر مربی دیگری این حق را داشت تا دستمزدش را در زمان مناسب دریافت کند و مدیران استقلال نیز با علم به این موضوع که مشکلات تحریمی باعث اختلال در واریز دستمزد خارجیها میشود باید کمی بیشتر تدبیر به خرج میدادند تا بهانه دست او ندهند.
البته آنطور که از شواهد پیداست موسمیانه مترصد بهانه و فرصتی بود تا از باتلاقی که در آن گرفتار شده با چهرهای قهرمانانه خارج شود، بدون اینکه حقی برای هوادارانی که برای تشویق او انرژی صرف کردند، در نظر بگیرد.
در هرحال موسیمانه یک ایرانی نبود که روی باشگاه استقلال تعصب داشته باشد یا هوادار این تیم باشد، بلکه تنها برای کسب درآمد به استقلال آمده بود تا هم درآمدزایی کند و هم شاید کارنامه سرمربیگری خود را در صورت موفقیت در این تیم بهبود ببخشد.
بیعملی مدیران استقلال در مدیریت بحران
جدای از اینکه موسیمانه مقصر ناکامی است یا نیست، حق کامل اوست مطالباتش را دریافت کند، اما از شرایط باشگاه مطلع بود و حتی در آخرین تمرین تیمش نیز حاضر بود و با دورویی کامل بدون اینکه اعتراض جدی به این موضوع داشته باشد همه را غافلگیر کرد.
این پرسش را باید از مدیران استقلال مطرح کرد که اگر توانایی پرداخت پول مربیان و بازیکنان خارجی را ندارند و به هر بهانهای این امر ممکن نشده برای چه به استقلال آمدند؟ در تیمهای دیگر دستمزدها چگونه پرداخت میشود؟
علی نظری جویباری مدیرعامل باشگاه یا علی تاجرنیا به عنوان نماینده تامالاختیار باشگاه استقلال چه عملکردی در رابطه با موسیمانه باید میداشتند؟ این اتفاق به وضوح بیعملی مدیران استقلال در مدیریت بحران را به نمایش گذاشت.
پیشدستی موسیمانه برای نمایش خروج قهرمانانه
قطعاً قرارداد این سرمربی در پایان فصل تمدید نمیشد و شاید وی با علم به این موضوع زودتر زیر میز بازی زد تا دست پیش را داشته باشد. البته استقلال شانس آورد که در دوران احمد شهریاری و فرشید سمیعی تمدید قرارداد او رخ نداد، اما اینکه مدیران باشگاه توان پرداخت یک دستمزد ساده را به بهانه تحریم و این مباحث ندارند اصلاً در این مقطع از فصل قابل توجیه نیست و اگر توان کوچکترین کار یک باشگاه فوتبال که پرداخت دستمزد است را ندارند بهتر است از همان راهی که آمدهاند، بازگردند!
مدیران استقلال نباید بهانه دست موسیمانه میدادند و باید ضمن پرداخت حق و حقوق او در این مقطع از فصل از تغییرات پیاپی، جلوگیری میکردند.
هرچند که گفته میشود استقلال تیم برتر نقل و انتقالات زمستانی بوده و بازیکنان با نظر وی جذب شدهاند، اما این تصمیم موسیمانه نه تنها حرفهای بلکه اخلاقی هم نبود چراکه وی اگر نمیخواست به کارش در باشگاه ادامه دهد میتوانست زودتر این موضوع را به باشگاه اطلاع دهد تا از آسیب بیشتر به باشگاه و هوادارانی که در این مدت کوتاه برای او احترام قائل شدند، جلوگیری میشد.
انتهای پیام/