به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک، دورهمی دوشنبههای مثنوی خوانی با حضور علاقهمندان با خوانش تفسیر و تعبیر بخشی از فصل «معنی حزم و مثال مرد حازم» همراه با ابوالفضل نیک عهد مدرس این دورهمی برگزار شد.
ده بیت از ابیات فصل «معنی حزم و مثال مرد حازم» که در دورهمی این هفته دوشنبه (هشتم بهمن) خوانش و تعبیر شد را در زیر همراه با تعبیر و تفسیر آن میخوانید:
یا به حال اولینان بنگرید
یا سوی آخر بحزمی در پرید
حزم چه بود در دو تدبیر احتیاط
از دو آن گیری که دورست از خباط
آن یکی گوید درین ره هفت روز
نیست آب و هست ریگ پایسوز
آن دگر گوید دروغست این بران
که بهر شب چشمهای بینی روان
حزم آن باشد که بر گیری تو آب
تا رهی از ترس و باشی بر صواب
گر بود در راه آب این را بریز
ور نباشد وای بر مرد ستیز
ای خلیفهزادگان دادی کنید
حزم بهر روز میعادی کنید
آن عدوی کز پدرتان کین کشید
سوی زندانش ز علیین کشید
آن شه شطرنج دل را مات کرد
از بهشتش سخرهٔ آفات کرد
چند جا بندش گرفت اندر نبرد
تا بکشتی در فکندش رویزرد
ابیات زبان گشودند و گفتند
این متن به تذکر و هشدار درباره خطرات و تدبیرهای احتیاطی میپردازد. نویسنده از اولین و آخرین افراد عبرت میگیرد و تأکید میکند که حزم و احتیاط در تصمیمگیریهای زندگی ضروری است. او میگوید که باید از تجربیات دیگران استفاده کرد و در مواجهه با مشکلات و راههای ناآشنا، احتیاط لازم را به خرج داد.
نویسنده به سرنوشت کسانی که در برابر دشمنان بیاحتیاطی کردند اشاره میکند و داستانی از گذشته را مطرح میکند که چگونه دشمنان پدران آنها را به سختی در زندان انداختند. او ضمن هشدار درباره خطرات کمین، بر اهمیت هوشیاری و تفکر قبل از عمل تأکید میکند و به افرادی که قصد فریب و دامگذاری دارند، اشاره میکند. در نهایت، نویسنده به این نتیجهگیری میرسد که باید به خاطر احتیاط و آگاهی از خطرات، همیشه در موضع دفاعی بود.
تفسیر ابیات
یا به حال اولینان بنگرید
یا سوی آخر بحزمی در پرید
به گذشته نگاه کنید و به سرنوشت کسانی که در پایان راه هستند توجه کنید.
حزم چه بود در دو تدبیر احتیاط
از دو آن گیری که دورست از خباط
احتیاط و دوراندیشی در دو تدبیر مهم است، زیرا این تدابیر میتوانند ما را از مشکلات و خطرات دور نگه دارند.
آن یکی گوید درین ره هفت روز
نیست آب و هست ریگ پایسوز
یکی میگوید در این مسیر هفت روز نه آبی هست و نه آبپاشی، فقط شن و سنگهای داغ زیر پا وجود دارد.
آن دگر گوید دروغست این بران
که بهر شب چشمهای بینی روان
دیگری میگوید که این ادعا درست نیست، چرا که هر شب چشمهای را جاری میبیند.
حزم آن باشد که بر گیری تو آب
تا رهی از ترس و باشی بر صواب
حزم به این معناست که باید در هنگام ترس و ناامنی، خود را کنترل کنی و آرامش داشته باشی تا راه درست را پیدا کنی.
گر بود در راه آب این را بریز
ور نباشد وای بر مرد ستیز
اگر در مسیر آب این را بریزی، اگر نه، بر مردی که مبارزه میکند، افسوس!
ای خلیفهزادگان دادی کنید
حزم بهر روز میعادی کنید
ای فرزندان خلیفه، برای روز حساب و پاسخگویی آماده باشید و تدبیر کنید.
آن عدوی کز پدرتان کین کشید
سوی زندانش ز علیین کشید
دشمنی که از پدرتان دشمنی ورزید، به سوی زندان رفت و از عرش پایین کشیده شد.
آن شه شطرنج دل را مات کرد
از بهشتش سخرهٔ آفات کرد
آن پادشاه که دلها را تحت تاثیر قرار داده بود، با جاذبههای خود باعث شد که آسیبها و مشکلات زندگی را به فراموشی بسپاریم.
چند جا بندش گرفت اندر نبرد
تا به کشتی در فکندش رویزرد
در چندین مکان، دشمن او را در جنگ به دام انداخت، تا آنکه او را بر زمین انداخت و چهرهاش را بیرنگ و زرد کرد.
∎