رضا خاکینژاد در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: مفهوم توسعه بر امری کیفی تأکید میکند برخلاف رشد که مفهومی کمی است. بنابراین، توسعه به سادگی قابل سنجش و اندازهگیری نیست زیرا وجه کیفی توسعه فرهنگی و هدفهای جامعه مدنی را تحقق میبخشد.
وی افزود: ترویج کتابخوانی و توسعه کتابخانهها، برآمده از درک و دریافت صحیح توسعه است و امیدواریم الگو و چراغ راهنمایی باشد برای همه آنهایی که به توسعه واقعی میاندیشند و باور دارند انسان، هدف هرگونه توسعه است.
این فعال حوزه کودک بیان کرد: مهارت افزایی برای زندگی در جهانی آکنده از عشق، امید، صلح و دوستی، آرمان نیک اندیشان و درستکرداران روزگار است. توجه به کودکان از سن پایه و پاسخگویی به هنگام به نیازهای مادی و معنوی آنان، از جمله ملزومات دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی- اقتصادی است.
خاکینژاد تأکید کرد: توسعه همسو با آرمانها و آرزوها، زمانی میتواند درونزا باشد که از خلال نجوای کودکان که بخش قابلتوجهی از جمعیت کشورمان هستند، نیاز آنان را به درستی دریابیم و اولویتهای موجود در این زمینه را به درستی شناسایی کنیم.
وی گفت: کافی است بیم و امید کودکان را به روشنی درک و تفسیر کنیم. در ذهن و زبان پاکیزهشان به واکاوی افکار و سخنانی بپردازیم که با افکار و سخنان آمیخته با خودخواهی ما بزرگترها، چندان سنخیت و همپوشانی ندارد.
این فعال حوزه کتاب کودک افزود: اگر قرار است در اندیشه توسعه باشیم، ناگزیر باید به بازخوانی و بازتعریف اندیشیدن بپردازیم. باید همزمان با آموزشهای رسمی، کودکان را با جهان پیرامون و حیات فردی و اجتماعی آشنا کرد. به آنها فهماند که سرنشینان یک کشتی هستیم و خویشاوندی نزدیکتر از طبیعت نداریم.
وی تصریح کرد: کودکان روستایی، با وجود تلاش سازمانهای رسمی، همچنان گرفتار فقر فزاینده ناشی از پس افتادگی فرهنگی و اقتصادی هستند. کتاب و کتابخوانی ابزار و شیوه کار برای کودکان در مناطق روستایی است.
خاکینژاد تأکید کرد: ترویج خواندن و میل به مطالعه در جامعه کودکان روستایی، افزایش سطح دانش عمومی، تقویت روحیه همکاری و مشارکت عمومی، کتابخوانی گروهی، تشکیل کارگاههای ویژه مادران و برگزاری کارگاههای قصهگویی با حضور نویسندگان و کارشناسان ادبیات کودک و نوجوان از جمله راههای توسعه فرهنگی است.
وی گفت: آشنا کردن کودکان با کتابهای مرجع و آموزش نوشتن، پژوهش پیرامون محیط زیست و زندگی، شیوههای صحیح همکاری کودکان با یکدیگر، آموزش مهارتهای زندگی، برگزاری کارگاه و اردوی آموزشی از فعالیتهای داوطلبانه برای توسعه فرهنگی در مناطق روستایی است.
کودکان روستا به اهمیت کتابخانهها آگاه هستند
همچنین مدیرعامل یکی از کانونهای فرهنگی کودکان به ایسنا، گفت: سپاسگزاری و قدردانی از همه انسانهایی که برای جبران نارساییهای جامعه تلاش کرده و میکنند، یک وظیفۀ اخلاقی و میراث بزرگ گذشتگان ماست و باید آن را به کودکان و نوجوانان منتقل کنیم تا ریشههای همدلی و امید محکمتر شده و به پایداری این میراث اخلاقی یاری برساند.
منیر همایونی، افزود: متناسب با نیازهای کودکان و نوجوانان، خانوادهها به ویژه مادران طی ۲۳ سال گذشته در دورترین نقاط مرزی کشور، با راهاندازی کتابخانه، کارگاههای آموزشی با موضوعهای مختلف، برگزار کردهایم.
وی افزود: کتابخانه، جایی برای باهم کتاب خواندن، باهم فکر کردن و دوستی است. امروز کودکان بهخوبی به اهمیت کتابخانهها در روستا آگاه هستند و از آنها استفاده میکنند زیرا جایی برای باهم بودن و باهم آموختن دارند.
این فعال اجتماعی تصریح کرد: همیشه میگویم هر کتابخانه، یک قصه شیرین و جذاب و یک تجربه آموختنی دارد که باید نوشته شود و این کار نیاز به یاری نویسندگان کودک و نوجوان دارد که با فرصت کافی برای شنیدن و ثبت این قصهها به سراغ ما بیایند.
وی تأکید کرد: طی این سالها، در کتابخانهها نشستیم و با هم از مشکلات ارتباط با نوجوانان، خشونت در خانواده و در مدرسه، وضعیت معیشت، کمبودهای بهداشتی و درمانی، عدم توجه به تحصیل دختران، کمبود معلم و عدم توجه به مسئله یادگیری کودکان در مناطق دو زبانه، فقر امکانات کافی برای ادامه تحصیل و بسیاری دیگر، گفتوگو کردیم و با هم به راه حلهای نسبتاً مناسبی رسیدیم.
همایونی گفت: کودکان و نوجوانان و خانوادههایشان در دورترین مناطق کشور، نیازمند توجه و رسیدگی هرچه بیشتر در همه ابعاد آن به ویژه در بخش آموزش با کیفیت و رشد و توسعه برای یک زندگی بهتر هستند.
وی افزود: عشق به دانستن و شوق آموختن، در تکتک خانوادهها از کودک و سالخورده وجود دارد، اما سهم دولت، همچنان ناکافی است و امکانات به طور عادلانه توزیع نشده است و نابرابری وکمبودها با توجه به استانداردهای آموزشی امروز بیشتر از همیشه به چشم میخورد.
این فعال حوزه کودکان، اظهار کرد: نقش سازمانهای مردم نهاد و جامعه مدنی در تقویت حس مسئولیتپذیری و آموزش آن به مخاطبان خود، نقش مؤثری است و همۀ ما که با کودکان، نوجوانان و والدین آنان سروکار داریم به خوبی آگاهیم که هر اصل تربیتی با آموزش و از دوران کودکی بر ذهن کودک نقش میبندد و هرگز فراموش نمیشود.
همایونی تصریح کرد: مسئولیتپذیری اگر متناسب سن و وضعیت جسمی کودک به صورت فردی و توسط والدین آموزش داده شود، به تدریج به آموزشهای بیشتر و در سطحی بالاتر نیاز است تا به مسئولیتپذیری اجتماعی بینجامد.
وی تأکید کرد: تفاوت آموزشهای فردی و گروهی در این است که مسئولیت اجتماعی باید تغییر نگرش و روش در فرد ایجاد کند و تبدیل به یک رفتار جمعی شود که سازمان یافته، هدفمند و برنامهریزی شده باشد و به یک جریان اجرایی مستمر و پایدار منجر شود.
این مدیرعامل کانون فرهنگی گفت: فردی که مسئولیت اجتماعی را میشناسد، به هدف میاندیشد و برای رفع نابسامانیهای جامعۀ خود و توسعه آن پا به میدان عمل میگذارد. تنها در این صورت است که میتوانیم انتظار جامعهای همدل، همسو و منسجم داشته باشیم.
وی افزود: دولت موظف است که با حفظ کرامت انسان از کودک تا سالمند از دورترین روستاها تا شهرهای بزرگ حداقل استاندارد زندگی را در همۀ ابعاد آن، برای مردم فراهم سازد و پاسخگوی حقوق افراد و ضامن اجرای آن باشد، اما ما هم باید مسئولیت اجتماعی خود را بدون هیچ عذری بر دوش بگیریم.
همایونی تأکید کرد: همه شهروندان باید به تناسب امکانات و بهرهای که از جامعه گرفتهاند سهم خود را به دیگران هم بپردازند، اما هنوز این نگرش در عمق ذهن اکثریت مردم جا نیفتاده است و نیاز به آموزش و حرکت جمعی دارد.
انتهای پیام