شناسهٔ خبر: 71041499 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

«ملاقات با دلفین‌ها؛ راس ساعت طوفان» رونمایی شد؛

کور شدن دو چشم بعثی‌ها در خلیج فارس/ ناگفته‌هایی از عملیاتی که مورد تایید فرماندهان نبود!

مجید سانکهن در رونمایی کتاب «ملاقات با دلفین‌ها؛ راس ساعت طوفان» گفت: بنا بر اسناد موجود، شهید خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) موافق این عملیات نبود. به عبارتی اغلب موثران ارتش و سپاه معتقد بودند که این عملیات انتحاری است!

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «ملاقات با دلفین‌ها؛ راس ساعت طوفان» نوشته مجید سانکهن یکشنبه ۸ بهمن ماه در فرهنگسرای عطارنیشابوری رونمایی شد. در این برنامه مهدی محمدخانی، مدیر انتشارات روایت فتح، مجید سانکهن، مولف کتاب، خانواده شهید حسن هاشمی نسب از شهدای غواص و برخی روایان جنگ حضور داشتند.

مجید سانکهن درباره این اثر گفت: کتاب «ملاقات با دلفین‌ها؛ راس ساعت طوفان» روایتی از عملیات کربلای ۳ به روایت شهید محمد اسحاقی است که تلاش کردم حفره‌های آن را با مصاحبه پر کنم. در واقع بعد از عملیات والفجر ۸ قرار بود، عملیات دیگری در خلیج‌فارس انجام شود که در اینجا دو اسکله نفتی عراق قرار داشت که انگلستان برای صادرات نفت عراق ساخته و عراق برای محافظت از اسکه آن را مسلح کرده بود. برای همین کوچک‌ترین حرکتی در اطراف دو اسکله (البکر و الامیه) رصد می‌شد. چون اسکله‌ها در شمال خلیج فارس قرار داشت، باعث شده بود که عراق بر کل خلیج فارس تسلط داشته باشد.

او افزود: رصد اسکله‌ها از سوی عراق باعث شده بود که بتواند جزیره خارک را هم تحت‌نظر داشته باشد که ما بیشترین نفت را از آنجا صادر می‌کردیم. به طوری که وقتی یک نفتکش در خارک قرار می‌گرفت بلافاصله هواپیما عراقی از فرودگاه ناصریه بلند می‌شد و خارک را بمباران می‌کرد. با توجه به این مسائل قرار شد این دو چشم بینای بعثی‌ها کور شود. نیروهای ایرانی پس از عملیات فاو اطلاعات خوبی درباره دو اسکله دریافت کرده بودند و برای هدف موردنظر اطلاعات لازم را داشتند.

این مولف و پژوهشگر بیان کرد: ابتدا بچه‌های لشکر ۲۷ محمد رسول الله کاندید شدند که این کار را انجام دهند، اما بعد به دلایلی قرار شد لشکر ۱۴ امام حسین (ع) مسئولیت کار را به عهده بگیرد. در آن موقع حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ بود و طبق گفت‌وگوهایی که میان فرمانده لشکر و فرمانده سپاه درگرفته، بنا بر اسناد موجود خرازی موافق این عملیات نبود (مسئولیت عملیات را به گردن نگرفته بود.) به عبارتی اغلب موثران ارتش و سپاه معتقد بودند که این عملیات انتحاری است!

سانکهن گفت: به نظر می‌رسد که رده‌های پایین سپاه با این عملیات موافق بودند، اما فرمانده گردان به بالا با آن مخالف. بنابراین عملیات با دست لرزان شروع شد و بچه‌های غواص را انتخاب کردند و آنها را آموزش دادند. در کنار آن تمهیداتی انجام دادند که چندان موثر و کاربردی نبود. در آن موقع ارتش هیچ امکاناتی در اختیار سپاه قرار نمی‌داد، چون به نظر آنها عملیات قابل انجام نبود. از این رو بچه‌های سپاه با کاردستی درست کردن سراغ تهیه امکانات برای انجام عملیات می‌روند. غافل از اینکه خدا برنامه دیگری برای این عملیات داشت.

او ادامه داد: معمولاً به دلیل اغراق‌هایی که در رابطه با مسائل جنگ صورت گرفته، پژوهشگران و مولفان با دست لرزان سراغ یکسری اتفاقات می‌روند. برای همین وقتی سراغ عملیات کربلای ۳ رفتم، دنبال امداد غیبی نبودم. برای این‌که بگویم در این عملیات، دلفین‌ها به کمک بچه‌ها آمدند و … چون وقتی در خلیج‌فارس سوار قایق بشوید، پشت سر قایق دلفین‌ها می‌آیند. من در پژوهش و مصاحبه‌هایی که برای کتاب انجام دادم به برخی نکات تازه دست پیدا کردم که در کتاب آوردم. به هر حال بچه‌ها تهمیدات جالب اما دردمندانه‌ای انجام دادند تا کاری که در نظر دارند، پیاده کنند.

این مولف اظهار کرد: شب اول عملیات بچه‌ها آماده می‌شوند و آیت‌الله طاهری، امام جمعه اصفهان برای آنها سخنرانی می‌کند و می‌گوید امام خمینی (ره) تماس گرفتند و پیگیر عملیات خلیج فارس شدند. عملیاتی که ایذایی بود و آنها تعجب کردند که چطور امام از این عملیات خبر دارد! به هر حال ورق برمی‌گردد و بچه‌ها به دلیل رابطه احساسی که با امام داشتند با شور و شوق بیشتری شب نخست عملیات را آغاز می‌کنند. در همان شب اتفاقاتی روی داد از جمله گم کردن بویه (شاخص رسیدن به اسکله) و مد بالای دریا باعث حالت تهوع بچه‌ها شد به دلیل شام (تن ماهی با برنج) نامناسبی که خورده بودند، عملیات در فاز نخست ناکام ماند.

سانکهن گفت: به دلیل مسائلی که روی داد، بچه‌ها درخواست می‌کنند عملیات به تعویق بیفتد، اما فرماندهان انجام عملیات را ضرروی می‌دانند و شب دوم با تقویت نیروها عملیات ادامه پیدا می‌کند. در شب دوم برخی تمهیدات با مشکل مواجه می‌شود و به دلیل مد دریا باز هم گم می‌شوند. در اینجا برای دستیابی به اطلاعات تکمیلی و ناگفته‌ها با غواصی که بسیمچی بود، صحبت کردم. او با اشاره به بعضی جزئیات عملیات گفت: من حواسم نبود که بسیمی که به من دادند، ضد آب بود، وقتی دکمه‌اش مشکل پیدا کرد، گوشی آن را باز کردم و گوشی معمولی به آن زدم. زمانی که توی آب پریدم گوشی یکدفعه از کار افتاد و ارتباط قطع شد!

او افزود: فشار بالای آب و رطوبت زیاد باعث شد که غواصان حالت تهوع پیدا کنند. سه گردان در این عملیات شرکت کردند که به سه نقطه اسکله حمله کنند. گروهان مورد نظر ما، گروهان نوح است. حسن علایی، فرمانده و آیت‌الله طاهری (امام جمعه اصفهان) مضطرب منتظر نتیجه عملیات نشسته اند. آنها بر این تصورند که اگر صبح بشود یا بچه‌ها در خلیج فارس گم می‌شوند یا عراقی‌ها آنها را می‌بینند و آنها را اسیر یا شهید می‌کنند. به هر حال ارتباطی با بچه‌ها ندارند و کسی هم جرئت نمی‌کند سمت اسکله برود، چون حساسیت ایجاد و دشمن متوجه تحرک آنها می‌شود.

مولف «ملاقات با دلفین‌ها راس ساعت طوفان» عنوان کرد: در این میان ارتباط قرارگاه نوح با لشکر ۱۴ هم دچار اختلال شد. چون کد رمز پس از شب اول تعویض نشده بود، ارتباط میان این دو هم به مشکل می‌خورد. پس از آن دو تن از مسئولان عملیات درصدد رفع مشکل ارتباط برمی‌آیند و با زبان زرگری با هم ارتباط برقرار می‌کنند. این ترفند باعث شد که دشمن نتواند مکالمه آنها را به درستی شنود کند. با این ارتباط توانستند وضعیت بچه‌های غواص را پیگیری کنند.

کور شدن دو چشم بعثی‌ها در خلیج فارس/ ناگفته از عملیاتی که مورد تایید فرماندهان نبود!

راویان جنگ در روایت فتح فراموش نشدند

مهدی محمدخانی، مدیر انتشارات روایت فتح در بخش دیگری از این برنامه گفت: روایت فتح پس از شهادت شهید آوینی شکل گرفت. پس از آنکه رهبری به او لقب سید شهیدان اهل قلم داد، بر مبنای این کلام مبارک، نشری شکل گرفت که روایتگر بخشی از شهدا باشد تا به امروز ۳۵۰ کتاب درباره شهدا در روایت فتح منتشر شده است. امروز روایت فتح نشری که در زمینه روایتگری زندگی شهدا جای خودش را در بازار کتاب پیدا کرده است

او افزود: امروز با رونمایی کتاب «ملاقات با دلفین‌ها راس ساعت طوفان» مهمان شهید عزیزی به نام محمد اسحاقی هستیم، شهیدی که طی عملیات کربلای ۳ با روایتگری خودش به نوعی این کتاب را شکل داد. پس از آن روایت او از سوی مجید سانکهن بازنویسی و در این کتاب جای گرفت.

مدیر انتشارات روایت فتح اظهار کرد: شهید اسحاقی روایتگر جنگ است، فردی که در کنار فرمانده حضور دارد و تمام لحظات حضور فرمانده در جنگ را با ضبط صوت و قلم ثبت کرد. با نقش آفرینی شهید اسحاقی. او در تمام مدت کنار فرمانده خودش است و با ضبط صوت و قلمش در پی روایت جزئیاتی از جنگ است. برخی روایت راویان در انتشارات روایت فتح به صورت کتاب منتشر شده است.

محمدخانی گفت: مجید سانکهن از مولفان و پژوهشگران عرصه جنگ است که در روایت فتح سه اثر نامی دارد که دو اثرش بارها تجدیدجاپ شده، اولین کتاب «حاج قاسم سلام» که راوی در کنار حاج قاسم سلیمانی است و کتاب دیگر «یک قاسم دو کربلا» که آن هم حاصل همجواری راوی در کنار حاج قاسم است که چندین بار تجدیدچاپ شده است. امیدوارم کتاب جدید او هم موفقیت‌های خودش را در عرصه نشر داشته باشد.

در این برنامه پدر شهید هاشمی نسب از غواصان جنگ در سخنانی از خصایل اخلاقی فرزندش برای حاضران در برنامه گفت. در پایان برنامه نیز از این خانواده، مولف کتاب و برخی راویان جنگ تجلیل شد.