قدس؛ با آغاز آتشبس و خروج غزه از شرایطی جنگی، آینده سیاسی و بازسازی، مهمترین چالشهای پیش روی این باریکه هستند. نتایج نظرسنجیها در حالی از محبوبیت بالای رهبران حماس خبر میدهند که مانور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای برای تحمیل دیدگاهشان در مورد آینده حکومت غزه که از ماهها پیش آغاز شده با شدت بیشتری ادامه دارد. جنبش مقاومت فلسطین موسوم به حماس از زمان پیروزی در انتخابات پارلمانی فلسطین در سال ۲۰۰۶ که منجر به تشکیل دولت دهم فلسطین به رهبری شهید اسماعیل هنیه شد، بر نوار غزه حکومت میکند. با این حال، شکاف سیاسی میان فتح و حماس در سال ۲۰۰۷ که منجر به حذف تشکیلات خودگردان فلسطینی (PA) از غزه شد، کنترل کامل این منطقه را در اختیار حماس قرار داد.
حماس اما در سالهای اخیر بهویژه در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۲، ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱، درگیریهای متعددی را با اسرائیل تجربه کرده است، اما نقطه اوج این درگیریها در عملیات طوفانالاقصی در سال ۲۰۲۳ و در قالب حرکتی که تحولات منطقهای و بینالمللی را به چالش کشید و مسئله فلسطین را دوباره در دستور کار جهانی قرار داد، ظهور و بروز یافت.
راهبردهای شکستخورده اسرائیل در غزه
در پی عملیات طوفانالاقصی و تشدید مناقشه و آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه، تلآویو به دنبال تحمیل خواستههای جدید با بهکارگیری چند راهبرد مختلف بود که البته هر کدام با چالشهای قابل توجهی مواجه بودند. هدف دولت اشغالگر در گام نخست، حمله به غزه و تحمیل حکومت مستقیم نظامی به این باریکه بود اما این طرح با مقاومت شدید فلسطینیان مواجه شد و دستیابی به کنترل پایدار اشغالگران بر غزه را عملاً غیرممکن کرد.
این واقعیتها که مثل بهمن بر سر مقامات تلآویو آوار میشد، اشغالگران را مجبور به تجدیدنظر و تغییر در راهبرد ابتدایی کرد و رژیم در تلاش برای تضعیف حکومت و جایگاه حماس، زیرساختهای اداری و خدماتی غزه ازجمله نهادهای دولتی، شهرداریها و تأسیسات عمومی را هدف قرار داد؛ سطح تخریب و ویرانی اما به حدی گسترده بود که مرکز ماهوارهای سازمان ملل متحد (UNOSAT) در گزارشی در اواخر سال ۲۰۲۴ اعلام کرد ۶۶درصد از ساختمانهای غزه بهشدت آسیب دیده یا ویران شده است؛ باوجود این ویرانی سیستماتیک، مقاومت ایستادگی کرده و با تکیه بر تجربه گرانبهای خود در مدیریت بحران، کنترل خود بر غزه را حفظ کرد.
تلآویو اما در ادامه تلاش کرد از شبکههای قبیلهای و خانوادگی غزه سوءاستفاده و از مشارکت خانوادهها و طایفههای برجسته برای ایجاد نهادهای اداری محلی بهرهبرداری کند؛ این رویکرد که تلاشی برای مشروعیت بخشیدن به اشغالگری و تکه تکه کردن بافت ملی فلسطین بود هم از سوی مردم غزه رد شد.
به موازات این اقدامات، تلآویو، واشنگتن و کشورهای عربی متحد آمریکا، تلاش برای یافتن جایگزین برای حکومت حماس را کلید زدند؛ در این میان گزینههایی مانند احیای تشکیلات خودگردان یا ایجاد یک دولت تکنوکرات با حمایت بینالمللی، مورد بررسی قرار گرفت؛ حتی تشکیلات خودگردان در ۱۶ ژانویه از قصد خود برای تشکیل یک هسته بحران برای کار در نوار غزه خبر داد اما در مقابل، حماس آمادگی خود را برای آغاز فوری اداره شهر پس از اجرای توافق آتشبس اعلام و تأکید کرد اجازه نمیدهد از آشوب و خلأ ناشی از جنگ سوءاستفادهشود. به این ترتیب این ابتکار صهیونیستی-آمریکایی هم به دلیل پیچیدگیهای وضعیت داخلی فلسطین، ضعف و محبوبیت نداشتن تشکیلات خودگردان و رد جمعی از سوی فلسطینیها و البته ایستادگی مقاومت، ابتر ماند.
دونالد ترامپ: مردم غزه بروند بقیه کشورها!
برخلاف دولت بایدن که معتقد بود غزه باید توسط یک تشکیلات خودگردان اصلاحشده اداره شود، دونالد ترامپ روز شنبه اظهار کرد مایل است اردن، مصر و سایر کشورهای عربی تعداد بیشتری از آوارگان فلسطینی از نوار غزه را بپذیرند، بهطوری که امکان تخلیه بخش بزرگی از جمعیت منطقه فراهم شود و بتوان غزه را «کاملاً پاکسازی کرد» و از نو ساخت!
«پاکسازی» غزه از فلسطینیها ممکن است به عنوان بخشی از اهداف راهبردی اسرائیل برای تغییر وضعیت جمعیتی و ژئوپلتیک منطقه تلقی شود. اما این ایده با مقاومت گسترده فلسطینیها و حتی جوامع بینالمللی روبهرو خواهد شد .این اظهارنظر ترامپ که باید گفت اساساً نوعی از راهحلهای افراطی است از چند منظر قابل بررسی است.موضع کشورهای عربی: پذیرش آوارگان فلسطینی توسط کشورهایی مانند اردن و مصر، بهویژه در مقیاس بزرگ، از نظر سیاسی بسیار حساس است. اردن که همین الان هم نیمی از جمعیتش فلسطینی هستند، پیش از این بارها اعلام کرده دیگر ظرفیت پذیرش آوارگان فلسطینی را ندارد، زیرا این موضوع تعادل جمعیتی و سیاسی در این کشور را تهدید میکند. مصر نیز دربرابر انتقال فلسطینیها به صحرای سینا همواره موضعی مخالف داشته و آن را به منزله تضعیف آرمان فلسطینیها میداند.
مسائل انسانی و حقوق بینالملل: این طرح میتواند به عنوان نوعی جابهجایی اجباری جمعیتی تلقی شود که در تضاد با قوانین بینالمللی و اصول حقوق بشر است. جامعه جهانی معمولاً چنین اقدامات یکجانبهای را نمیپذیرد، زیرا سبب افزایش تنشها و نارضایتیها میشود. اگرچه همین الان هم نظام بینالملل درباره حجم عظیم آوارگان فلسطین که توسط اسرائیل کوچانده شدهاند سکوت کرده است.
عملیاتی بودن طرح: تخلیه کامل نوار غزه که بیش از ۲میلیون نفر جمعیت دارد، هم از نظر لجستیکی و هم سیاسی تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. انتقال جمعیت به کشورهای دیگر نیازمند زیرساختهای گسترده، منابع مالی و همکاری کشورهایی است که معمولاً در چنین مواردی تمایلی به همکاری نشان نمیدهند. در کل، چنین طرحی بیش از آنکه امکانپذیر باشد، نوعی جنجالآفرینی سیاسی به نظر میرسد که ممکن است با هدف جلب حمایت جناحهای خاص یا تغییر گفتمان عمومی مطرح شده باشد. این موضوع میتواند به جای حل بحران، منجر به تشدید درگیریها و تنشهای منطقهای شود.
غزه و چالشهای پیشروی حاکمان آینده
باوجود ناکامی اسرائیل در نابودی حماس در پی حضور قوی این جنبش در میدان نبرد و در عرصه رسانه -که در جریان تحویل سه اسیر زن اسرائیلی در ازای ۹۰ اسیر فلسطینی، مشهود است- تجاوز گسترده رژیم صهیونیستی و ویرانیهای گسترده ناشی از آن، چالشهای مهمی را پیش روی غزه و حاکمان آینده آن قرار داده است.
بدیهی است ویرانی عظیم وارده بر نوار غزه، بازسازی زیرساختهای حیاتی این باریکه را در اولویت اصلی حاکمان آینده قرار میدهد؛ عملی که قطعاً نیازمند بودجه و حمایت بینالمللی قابل توجهی است و البته به شکل بالقوه نگرانیهایی را در مورد احتمال مداخله خارجی در حکومت آینده غزه ایجاد میکند.
علاوه بر این، تشدید محاصره نوار از سوی اسرائیل به مشکلات اقتصادی در غزه دامن زده است و فشار زیادی را به حماس برای یافتن راه حلهایی که ارائه خدمات اساسی به جمعیت تحت محاصره غزه را ممکن کند، وارد میکند. این در حالی است که حماس با فشار فزایندهای از سوی بازیگران منطقهای و بینالمللی برای موافقت با ترتیبات سیاسی آینده غزه مواجه است که ممکن است شامل پذیرش نظارت یک اداره بینالمللی یا استقرار نیروهای عربی برای مدیریت مرحله انتقالی حکومت در غزه باشد.
سناریو شکستخورده بازگشت تشکیلات خودگردان
سناریوهای متعدد در مورد حکومت آینده نوار غزه که اغلب انعکاسی از تأثیر متقابل تحولات داخلی و تأثیرات خارجی است در حالی مطرح میشود که حماس همچنان به توانایی خود برای اداره باریکه با وجود ویرانی و محاصره، اطمینان دارد؛ این جنبش از حمایت گسترده مردمی در منطقه و زیرساختهای سازمانی که باوجود جنگ گسترده هنوز دستنخورده باقی مانده بهره میبرد.در طرف مقابل اما تلاشهای تلآویو و حمایت برخی از بازیگران منطقهای برای بازگرداندن تشکیلات خودگردان به غزه ادامه دارد. با این حال، محمود عباس، رئیسجمهور فلسطین و رئیس فتح، به دلیل رهبری ضعیف و تلاشهای مشترکش در سرکوب مقاومت در کرانه باختری، با انتقادهای گسترده داخلی و خارجی مواجه است.حتی با فرض بازگشت دوباره تشکیلات خودگردان به نوار غزه، سناریو اخراج دوباره آن از این باریکه با توجه به تجربه سال ۲۰۰۴ دور از انتظار به نظر نمیرسد. نگاهی به نظرسنجیهای انجام شده در میان اهالی نوار غزه و حتی کرانه باختری، از محبوبیت بسیار زیاد گروه حماس و رهبران آن در میان اهالی فلسطین حکایت دارد. براساس نظرسنجی اخیر مرکز تحقیقات سیاسی و نظرسنجی فلسطین، ۹۰درصد از شرکتکنندگان خواستار استعفای محمود عباس از ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین شده بودند.
از سوی دیگر و در حالی که مصر و سایر ذینفعان منطقهای پیشنهاد ایجاد یک کمیته تکنوکراتیک متشکل از رهبران دانشگاهی و جامعه مستقل برای مدیریت غزه را ارائه دادهاند، این ایده از سوی تشکیلات خودگردان که آن را تهدیدی برای سلطه سیاسی خود میداند، رد شده است.
تشکیل یک دولت فراجناحی شامل تمام گروههای فلسطینی راه حل دیگری که درباره آینده حکومت غزه مطرح شده شامل تشکیل یک کمیته ملی مشترک متشکل از نمایندگان حماس، فتح و دیگر جناحهای فلسطینی است؛ سناریویی که مستلزم سطحی از اجماع سیاسی است که تاکنون دستنیافتنی بوده است. علاوه بر این، بازیگران خارجی از جمله ایالات متحده و متحدانش، تلاش خواهند کرد ترتیبات اتخاذ شده به هر شکلی با منافع راهبردی اسرائیل همسو باشد؛ مسئلهای که تلاشها برای دستیابی به راهحل تمام فلسطینی را پیچیده میکند.در همین زمینه «باسم نعیم» یکی از رهبران حماس در گفتوگو با تلویزیون الاقصی از تلاشها برای پایان دادن به تفرقه و تشکیل دولت وحدت ملی خبر داد و اعلام کرد ما به دنبال تشکیل یک دولت تکنوکرات (فراجناحی) مورد توافق همه گروههای فلسطینی برای مدیریت نوار غزه هستیم.
تحولات هفتهها و ماههای آینده نشان خواهد داد سرانجام کدام یک از بازیگران، اداره امور در غزه جنگزده را بر عهده خواهند گرفت، اما آنچه مشخص است در شرایط کنونی که غزه نیاز به بازسازی فوری، تأمین نیازهای عمومی، بازسازی شبکه بهداشت، آموزش، آب و... دارد، این مردم فلسطین و ساکنان غزه هستند که تصمیم خواهند گرفت چه کسی اداره امور آینده غزه را در دست بگیرد.