ابوالفضل حسنآبادی، پژوهشگر تاریخ و داور بخش مستندنگاری جایزه جلال به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: آثاری که به این بخش رسید، بیشتر در حوزه جنگ بود. به عبارتی تقریباً بیش از هفتاد درصد آثار مربوط به جنگ بود که تنوع موضوعی و محتوایی هم در همین زمینه وجود داشت.
او افزود: خاطراتی مربوط به شهدا از جمله آثاری درباره سردار حاج قاسم سلیمانی، شهید محمدابراهیم همت و سایر چهرههای شهید وجود داشت. نوع دیگری از آثار مصاحبه با افرادی بود که درباره شهید خاطراتی داشتند که این نوع آثار فراوان بود. حتی برخی از راویان تا سالهای گذشته زنده بودند، اما در زمان چاپ کتاب شهید شده بودند مثل شهدای مدافع حرم. بیشتر این کارها معمولاً در چند ارگان دولتی انجام شده بود؛ مانند حوزه هنری، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و … به عبارتی در کل، بیشتر پژوهشها حمایت شده بود.
این پژوهشگر تاریخ شفاهی بیان کرد: نکته قابل تامل، تنوع موضوعی در کارها بود که از جمله اثری که به عنوان شایسته تقدیر معرفی شد، نسبت به سالهای قبل کار متفاوتی بود. هر چند کلیه آثار چه در زمینه جنگ چه غیرجنگ ایرادهایی داشت که میتوان گفت ایرادهای عمومی بود.
حسنآبادی گفت: به نظرم با توجه به اینکه جایزه به نام جلال آلاحمد است، باید رویکرد به ساختار آثار جلال هم در آثار بخش مستندنگاری بیشتر بشود. به عبارتی در نوع مستندنگاری و سفرنامهنگاری، شیوه تاریخنگاری اجتماعی و مردمنگاری، مباحثی که در آثار جلال پررنگ است، در این نوع آثار هم مورد توجه قرار بگیرد. از این رو در این دوره تلاش شد آثار از این منظر هم دیده شود.
او ادامه داد: نکته دیگر، رویکرد بیشتر آثار حالت توصیف عمومی داشت که در این میان کارهای انتقادی اندک بود. در حالی که در آثار جلال رویه انتقادی خیلی اهمیت داشت.
این داور جایزه جلال عنوان کرد: در رویکرد کلی آثار، مکان خیلی جایی نداشت، حال آنکه از منظر آثار جلال، مکان اهمیت بسیار زیادی داشت؛ توصیف خانه، محله، شهر و رابطه آن با افراد بخش جذاب آثار جلال به شمار میرفت، اما در کلیه آثار بخش مستندنگاری مکان جایگاه خاصی نداشت و در مجموع توصیف ضعیفی از مکان صورت گرفته بود و این موضوع جزء نقاط ضعف آثار به شمار میرفت.
حسنآبادی گفت: در کتاب «خاک کارخانه» توصیف مکان و ارتباط افراد با آن خیلی اهمیت داشت و اینکه چگونه فرد در این مکان زندگی میکند.
او افزود: تخیل از دیگر نکاتی است که در آثار جلال اهمیت دارد، تخلیل و رابطهاش با واقعیت. معمولاً دو نوع مستندنگاری داریم؛ مستندنگاری درونی و بیرونی. مستندسازی درونی گویاسازی خود محتوای متن است و مستندسازی بیرونی توصیف مکان و ارجاعات است که فرد خودش ارجاعات را جدا از متن میزند. در مجموع آثاری که در حوزه مستند به دبیرخانه جایزه ارسال شده بود، قوی نبودند.
این پژوهشگر اظهار کرد: اشکالات عمده مستندنگاری عبارت بود از عدم استفاده درست از اسناد و عکسها، به عبارت دقیقتر منشا عکسها و اسناد مشخص نبود و کیفیت اسناد و عکسها پایین بود. در بیشتر آثار این ایراد وجود داشت در آثاری هم که کاندید این بخش شد، این ایراد کم و بیش دیده میشد که ایراد مهمی در مستندنگاری است.
حسنآبادی گفت: شکل و شیوه سفرنامهنگاری و اینکه چه مولفههایی در آن اهمیت دارد که در آثار جلال هم پررنگ است، در کارهای مربوط به سفرنامه دیده نشد، هر چند در این بخش چند سفرنامه بود که کیفیت آن بد نبود، اما در مجموع توقعی که انتظار داشتیم در آثار دیده نشد.
او ادامه داد: با توجه به دوره قبلی جایزه جلال و این دوره که ما در آن دخیل بودیم، به نظرم باید کارگاههایی برگزار و ایرادهای عمومی کارها گفته شود. در زمینه خاطرات زمانی که مصاحبهکننده و تدوینگر خاطرات دو نفر است، هر دو باید با یکدیگر تعامل داشته باشند، در غیر این صورت کار مشکلات عمده پیدا میکند. به نظرم هنوز آگاهانه در این حوزه کار نشده است.
این داور بخش مستندنگاری عنوان کرد: در زمینه مستندنگاری هنوز ضعف داریم به طوری که گاهی موضوع مستند موضوع خوبی بود، اما با پرداخت ضعیف، آنرا خراب کرده بود.
حسنآبادی گفت با توجه به تجربه بیش از دو دهه که در حوزه تاریخنگاری به ویژه تاریخ شفاهی دارم، موضوع خیلی از آثار برایم ملموس بود از جمله سوژه کتاب «خاک کارخانه» که مشابه آن را ۱۵ سال پیش در آستان قدس رضوی درباره کارخانه نخریسی انجام داده بودیم.
او ادامه داد: سالهاست با بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس کار میکنم و کارهای جنگ و ایرادهای آن را میشناسم و کارگاههای زیادی هم در رابطه با تاریخ شفاهی از جمله تدوین، شاخصهای نحوه استفاده از اسناد و … را برگزار کردیم، اما باز هم ایرادهای مشابه را در آثار مربوط به جنگ میبینم. به نظرم ما هنوز به صورت اساسی نتوانستیم در زمینه مبانی و مفاهیم تاریخ شفاهی درست کار کنیم و در این زمینه نیاز به کار بیشتری داریم تا بتوانیم ایرادهای دیگر را برطرف کنیم.
این پژوهشگر تاریخ شفاهی بیان کرد: با حضور در بخش داوری جایزه جلال خروجی آثار را به صورت گسترده دیدم؛ در حالی که قبلاً درگیر ورودی آثار بودم و حالا خروجی را دیدم. من با مولفان زیادی در این حوزه صحبت و کارگاههای زیادی برگزار کردم، اما حجم گسترده خروجی را که دیدم برایم جالب بود، چون تا حالا در این حد درگیر نبودم.
او ادامه داد: وقتی خروجی را دیدم متوجه برخی از ایرادها شدم که آثار مستندنگاری چه مشکلات عمدهای دارد و در کارگاههای آتی باید بر چه نکاتی تمرکز کرد.
∎