به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ کمتر از یک هفته پس از فرار شاه از ایران و سپردن اداره امور به بختیار، دوم بهمن ۱۳۵۷ از دفتر امام خمینی در پاریس خبر رسید که ایشان پس از ۱۵ سال تبعید، در ۵ بهمن به ایران مراجعت خواهند کرد.
تصمیم به موقعی که مشخصا به دنبال خنثی سازی طرح بختیار و البته طرح ژنرال رابرت هایزر برای اخلال در روند انقلاب و حتی انجام کودتا بود. با علم به همین واقعیت بود که پس از مشخص شدن تصمیم امام خمینی (ره) برای بازگشت به کشور، بختیار با اعلام اینکه دولت او نمیتواند امنیت لازم را برای حضور امام در ایران فراهم کند، دستور داد از روز چهار بهمن فرودگاههای کشور بسته میشوند تا صراحتا از مراجعت امام خمینی به کشور جلوگیری شود.
ناگهان فرودگاههای کشور بسته شد
از همین رو بود که بازگشت امام به ایران به تأخیری نامعلوم افتاد و منتظر جرقهای ماند تا شرایط را به نفع پیشبرد انقلاب تغییر دهد. تحصن روحانیون مبارز در دانشگاه تهران که روز هشتم بهمن ماه رخ داد، همان جرقهای بود که همگان انتظارش را میکشیدند.
مفهوم تحصن، یکی از شیوههای اعتراضی است که سابقهای دیرینه در تاریخ سیاسی ایران دارد و کارکرد بسیار و البته موثری هم داشته است. نمونه بارز تحصن موفق در تاریخ معاصر ایران را میتوان در انقلاب مشروطه پیدا کرد. در روزهای مبارزات مشروطه بود که مشروطهخواهان به رهبری آیات سید محمد طباطبایی و شهید سید عبدالله بهبهانی و شهید شیخ فضلالله نوری، در حرم حضرت عبدالعظیم (س) تحصن کردند و تا حدودی توانستند خواستههای خود را پیش ببرند؛ و مدتی بعد نیز به دلیل بیاعتنایی شاه به مطالبات، تحصنی بزرگتر این بار در قم برپا شد موثر واقع شد. با وقوع این تحصن و به دنبال آن اعتراض مردم به خالی شدن تهران از روحانیان و بزرگان، دولت قاجار مجبور شد متحصنان را بازگرداند و به خواستههای آنان تن دهد که همین تسلیم سرانجام به استقرار نظام مشروطه در کشور انجامید. حالا اعتراض در قالب «تحصن»، به عنوان یکی از شیوههای مبارزاتی در فرهنگ سیاسی ایران، جایگاه خود را تثبیت کرد تا ۷۲ سال بعد، این بار در بحبوحه مبارزات انقلابی مردم در سال ۵۷ نمایان شود. این بار هشتم بهمن ماه ۱۳۵۷، دانشگاه تهران میزبان تحصن روحانیون در اعتراض به سیاستهای دولت بختیار در بستن فرودگاهها و مانعزدایی از بازگشت امام به کشور بود.
نمایی از بستن فرودگاههای کشور برای ممانعت از ورود امام خمینی به ایران به دستور شاپور بختیار (۶ بهمن ۱۳۵۷)
وقتی سنگ بنای تحصن دانشگاه تهران گذاشته شد
تعدادی از روحانیهایی که در روزهای ابتدایی بهمن ماه و به منظور استقبال از امام خمینی (ره) خود را به تهران رسانده بودند، هفتم بهمن ماه و به دعوت شهید بهشتی در مدرسه رفاه گرد هم آمدند تا آنتیتز نیروهای انقلاب برای ایده بختیار را ارائه دهند.
مرتضی مطهری، سید محمد بهشتی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، محمدمهدی ربانی املشی، فضلالله محلاتی، سیدحسن طاهری خرمآبادی، اکبر هاشمی رفسنجانی، حسینعلی منتظری و مهمتر از همه سیدعلی خامنهای ستون فقرات این نشست بودند. نشستی که منجر به تحصن تاریخی دانشگاه تهران شد.
مشخصا اتخاذ تصمیم برای برگزاری تحصن نمیتوانست بدون پیش زمینه ذهنی و تجربه عینی انجام شود. تحصن علمای مشروطه سنگ بنای تحصنهای تاریخ معاصر ایران بود، اما قوه محرکه روحانیون برای برگزاری تحصن در دانشگاه تهران نبود. عاملی که باعث شد روحانیون مبارز انقلاب رأی به برگزاری تحصن در هشتم بهمن بدهند را باید در آذر ماه همان سال جستوجو کرد.
۲۳ آذر ماه ۱۳۵۷ بیمارستان امام رضا مشهد شاهد جنایت بی سابقه عمال رژیم در راستای سرکوب مبارزات انقلابی بود. جنایتی که احساسات عمومی شهروندان مشهد را جریحه دار کرد و باعث شد روحانیون مشهد با محوریت حضرت آیتالله خامنهای، در محوطه بیمارستان دست به تحصن گستردهای بزند. اقدامی که با استقبال اقشار مختلف مردم مواجه شد.
حضرت آیتالله خامنهای در خاطرات خود درباره چگونگی آغاز این تحصن میگوید: «به ذهنم خطور کرد تحصن کنیم. نشستم و اعلامیهای نوشتم. نوشتم که روحانیان امضا کنند تا تغییر فرمانده نظامی استان در بیمارستان تحصن خواهند بود. برخی از علما امضا کردند و برخی تردید به خرج دادند؛ مثل گذشته.»
کمتر از ۵۰ روز بعد، بار دیگر ایده تحصن، این بار در پایتخت ارائه شد. حضرت آیتالله خامنهای تجربه موفق تحصن در بیمارستان مشهد را از عوامل تشویق کننده تصمیم تحصن در دانشگاه تهران میدانند و میفرمایند: «فکر تحصن در تهران بىارتباط به تجربهى تحصن در مشهد نبود، یعنى تجربهى موفق تحصن بیمارستان مشهد تشویقکننده بود به این تحصنى که در تهران انجام گرفت.»
چرا دانشگاه انتخاب شد
با اجماع روحانیون در مورد تحصن، گام بعدی انتخاب محل تحصن بود که باید مورد بحث قرار میگرفت. یک نظر این بود تحصن در مکانی صرفاً مذهبی انجام بگیرد و مسجد شاه سابق برای تحصن معرفی شد. به این دلیل که مسجد در بازار قرار داشت و مردم زیادی در اطراف آن تردد داشتند و همین باعث میشد نظر مردم به تحصن جلب شود. نظر دیگر، اما این بود که تحصن در دانشگاه برگزار شود. نام دانشگاه، نامی جهانی بود و به همین دلیل هر اتفاقی در دانشگاه در در سطح جهانی مطرح میشد. به علاوه اینکه در مقایسه با مسجد شاه، برگزاری تحصن در دانشگاه تهران با قشر دانشجو و دانشگاهیان ارتباط و نزدیکی بیشتر ایجاد میکرد.
در نهایت این شهید بهشتی بود که نظر داد «باید تحصن در مسجد دانشگاه باشد که هم مسجد باشد و هم دانشگاه.»
اولین اعلامیه
صبح هشتم بهمن ماه ۵۷، مسجد دانشگاه تهران به محل تحصن روحانیون تبدیل شده بود. حضرت آیتالله خامنهای اولین اقدام روحانیون در روز تحصن را انتشار اعلامیه میدانند و میفرمایند: «ما رفتیم داخل مسجد و فوراً آن اتاقک سر مسجد را، آنجا را ستاد کارها قرار دادیم و بلافاصله یک اعلامیه منتشر کردیم؛ یعنی اولین کاری که کردیم یک اعلامیه نوشتیم.» در این اعلامیه تاکید شده بود: «اینجانبان به عنوان اعتراض به اعمال ضد انسانی دولت غیرقانونی بختیار ازساعت ۹ صبح روز یکشنبه ۸ بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی دام ظله به وطن و به آغوش پرمهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار میکنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حقطلبانهی خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند.»
از ۴۰ نفر تا ۲ هزار نفر
طبق گزارش وقت روزنامهها، این تحصن در ابتدا با ۴۰ نفر آغاز شد، در روز اول تعداد تحصن کنندگان به ۲۵۰ نفر رسید و در روز بعد به ۵۰۰ نفر افزایش یافت. استقبال گسترده اقشار مختلف مردم باعث شد تا روز ۱۰ بهمن ماه، روزنامه اطلاعات تعداد نفرات حاضر در تحصن را اینطور اعلام کند: «در حال حاضر بیش از دو هزار نفر در مسجد دانشگاه تهران گرد آمدهاند.»
نتیجهای زودتر از انتظار
تحصن روحانیون و مردم در دانشگاه تهران در اعتراض به ممانعت از ورود امام به ایران زودتر از آنچه که انتظار میرفت به ثمر نشست. دو روز از تحصن میگذشت که دولت بختیار اعلام کرد فرودگاهها فعالیت خود را از سر گرفتهاند و عصر همان روز، شورای انقلاب خبر داد که دوازدهم بهمن ماه، ایران میزبان امام خمینی (ره) خواهد بود.