بیانگیزه و کمرمق
چقدر استقلال را معمولی کردهاید
صاحبخبر - عبدالله دارابی: ۱۷ بازی، ۴ برد، ۷ تساوی، ۶ باخت، ۱۴ گل زده، ۱۹ گل خورده، تفاضل ۵، ۱۹ امتیاز و رتبه دهم. این کارنامه تیم استقلال مدل هلدینگ خلیجفارس تا پایان هفته هفدهم لیگ برتر است، نه تیمی دیگر! این روزها تیم استقلال شبیه آن دانشآموزی شده است که برای کسب نمره ۱۰ در امتحانات حاضر میشود، اگر حاصل شد که فبهاالمراد و اگر کمتر از ۱۰ هم آورد، شده است دیگر، چه میشود کرد؟ تلاش بیشتر برای کسب نمرهای بهتر، در قاموس وی جایی ندارد. روزی که استقلال با موسیمانه، الاهلی قدر را متوقف کرد و فولاد مدعی را شکست داد، امیدها به تحول و شکوفایی این تیم زنده شد اما تیم موسیمانه پس از بردن تیم فولاد، طعم ۳ امتیاز را در هیچ یک از ۶ بازی بعدیاش در لیگ برتر نچشیده و ۵ تساوی و یک باخت حاصل کار آبیپوشان پس از هفته یازدهم است! سوای آن ۲ بازی، آبیپوشان برابر سپاهان نیز فوتبال زیبایی را ارائه کردند و در سایر بازیهایشان آن را نیز به فراموشی سپردند، آنها در ۶ بازی اخیر هم فقط ۲ بار موفق به گلزنی شدهاند! ملوان در حالی استقلال را متوقف کرد که ۵ هفته گذشته را با شکست سپری کرده بود و در این بازی موفق به کسب امتیاز شد! بازی سرد و بیروح ملوان - استقلال در سنسیروس انزلی، با نام و اعتبار هر ۲ تیم تمایز فراوانی داشت، چرا که ۲ تیم با پیشینه قوی خود فاصله فراوانی دارند! این بازی فقط ۴ صحنه حساس در بر داشت: ۱- پاس عمقی اسلامیخواه درون ۱۸ قدم استقلال به برزای و توپی که او به بالای دروازه حسینی زد (دقیقه ۳۰) ۲- ضربه آزاد اسلامیخواه که حسینی در یک قدمی دروازهاش با پا دفع کرد (دقیقه ۳۷) ۳- سانتر اسلامیخواه و ضربه سر نورافکن که با واکنش سنگربان استقلال به کرنر رفت (دقیقه ۵۰) ۴- ضربه کوجو که به تور کنار دروازه ملوان نشست (دقیقه۶۶) لازم به ذکر است نخستین صحنه خطرناک این بازی دقیقه ۳۰ اتفاق افتاد و نخستین و تنها حمله جدی استقلال هم دقیقه ۶۶ بود. استقلال شوتی در چارچوب دروازه حریف نداشت و دروازهبان ملوان هم مجبور به هیچ سیوی نشد؛ مسعود جوما، باز بیاثرترین بازیکن زمین بود که ۵۷ دقیقه دیرتر تعویض شد، با او استقلال عملا ۱۰ نفره بود! در کویر بیبازیکنی استقلال، معلوم نیست چرا بلانکو را رد میکنند و جوما ضعیف و بیاثر حفظ میشود؟ حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! ۱۴ بازی از حضور موسیمانه روی نیمکت استقلال میگذرد و اکنون میتوان عملکرد او را به بوته نقد کشید؛ مربیای که در بدو حضورش و با تمرینات فشرده در اردوی دوبی، تیم و بویژه برخی بازیکنان را احیا کرد، تیمش امیدوارانه و زیبا بازی میکرد، کنار زمین جنب و جوش خاصی داشت و جوانان توسط او بخوبی دیده شدند و فرصت حضور در میدان یافتند اما اینک ردپایش در اوضاع بحرانی استقلال و بازیهای ضعیف آن قابل کتمان نیست. از تعطیلات نیمفصل بهره درست نمیبرد و به جای کار مضاعف، ۸ روز تمرینات تیم در بحران را تعطیل میکند، تیمش را با ۲ جلسه تمرین به مصاف ملوان میفرستد، کنار زمین آن جنب و جوش سابق را ندارد، مدتهاست تیمش با پیروزی بیگانه شده است و حتی خوب هم بازی نمیکند و بازیکنانی را جذب یا درخواست میکند که یکی از دیگری ضعیفتر هستند! ضعف نفرات به حدی شده که این روزها روزبه چشمی نیز که همواره نمایش یکنواختی داشت و در زمره بهترینهای استقلال بود، افت کرده است تا جایی که در این بازی جزو ضعیفترین نفرات تیم ضعیف استقلال بود و پس از مدتها تعویض هم شد! این استقلال، یادآور تیمهای بحرانزده رونالد کخ در فصل ۸۲-۸۱ و مرحوم حجازی و فیروز کریمی در فصل ۸۷-۸۶ است. چه کردهاید با باشگاه استقلال که به این روز افتاده است؟ ۳ مدیرعامل و ۲ سرمربی در کمتر از یک سال، تبدیل نایبقهرمان فصل قبل (که با نفراتی معمولیتر از نفرات تیم امسال تا دقایق پایانی لیگ برتر، امید کسب قهرمانی بود) به تیم دهم جدول در پایان هفته هفدهم و تیمی معمولی، بیانگیزه و کمرمق که محصول مثلث هلدینگ (مدیریت و منصوبانش)، کادر فنی و بازیکنان است!∎