مراقبتهای پیشگیرانه باعث کاهش احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب پس از زایمان میشود. افسردگی پس از زایمان ۱۰ تا ۲۰ درصد از زنان را تحت تاثیر قرار میدهد و خودکشی یکی از علل اصلی مرگ و میر مادران است.
به گزارش انتخاب و به نقل از psychologytoday؛ به دلیل احساس گناه و ننگ، بسیاری از زنان از درخواست کمک برای افسردگی پس از زایمان خودداری میکنند.
درمان شناختی رفتاری پیشگیرانه، خطر ابتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی پس از زایمان را کاهش میدهد.
این مقاله بهطور مشترک توسط نیکیتا باکسی و دکتر رابرت مولر نوشته شده است.
افسردگی پس از زایمان نوعی افسردگی بالینی است که ۱۰ تا ۲۰ درصد از زنان را پس از زایمان تحت تاثیر قرار میدهد. دادههای اخیر از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ نشان میدهند که شیوع این بیماری بهویژه در میان گروههای حاشیهای افزایش یافته است. بهطور نگرانکنندهای، مرگ بر اثر خودکشی یکی از علل اصلی مرگ مادران است که حدود ۲۰ درصد از مرگهای پس از زایمان را شامل میشود.
علائم افسردگی پس از زایمان
افسردگی پس از زایمان معمولاً با علائمی مانند بیعلاقگی به نوزاد، عدم ایجاد پیوند عاطفی با کودک، اضطراب درباره کودک، احساس اینکه مادر بدی هستید، ترس از آسیب رساندن به خود یا کودک، گریه کردن و احساس ناامیدی و بیارزشی همراه است. این وضعیت اغلب بر توسعه کودک نیز تاثیر منفی میگذارد. اختلالات اضطرابی اغلب همراه با افسردگی پس از زایمان بروز میکنند.
آنجلا بیشاپ، یک کارشناس اجتماعی ثبتشده و ارائهدهنده مجاز سلامت روان در دوران بارداری، میگوید: «زنان مبتلا به افسردگی و اضطراب پس از زایمان اغلب به دلیل ننگ موجود در سلامت روان، احساس گناه یا شرم بابت مشکلاتشان، و ترس از قضاوت از سوی دیگران و دیده شدن بهعنوان فردی ناکافی یا نامناسب، با چالشهایی برای جستجوی حمایت یا درمان روبهرو هستند.»
این زنان کمتر احتمال دارد که علائم افسردگی خود را گزارش کنند یا در ملاقاتهای پیگیری پس از زایمان از حمایت برخوردار شوند، چرا که احساس گناه و شرم دارند. گاهی اوقات نگرانیهای آنها بهطور جدی در نظر گرفته نمیشود یا با موانعی برای دسترسی به درمان مناسب مواجه میشوند.
پیشگیری از مشکل
بیشتر تحقیقات تا کنون بر روی روشهای درمان افسردگی پس از زایمان متمرکز بوده است. بهعنوان مثال، برای زنانی که درمان افسردگی پس از زایمان دریافت کردهاند، درمان شناختی رفتاری (CBT) یا داروهای ضدافسردگی روشهای معمول درمان هستند.
با این حال، توجه کمی به استراتژیهای ترویج سلامت روان شده است. مراقبتهای پیشگیرانه سلامت روان که بر کاهش احتمال ابتلا به اختلالات روانی و ترویج تابآوری تمرکز دارد، به طور فزایندهای به گام بعدی مهمی در خدمات سلامت روان تبدیل میشود.
تحقیقات در زمینه روشهای پیشگیرانه برای سلامت روان مادران باردار کم است. با این حال، مطالعهای که در سال ۲۰۲۴ توسط پاملا سورکان و همکارانش در دانشگاه جان هاپکینز منتشر شد، نشان داد که درمان شناختی رفتاری متمرکز بر اضطراب روشی موثر برای کاهش احتمال ابتلا به اختلالات اضطرابی و افسردگی پس از زایمان است.
در این مطالعه، زنان بارداری که علائم خفیف اضطراب داشتند و افسردگی بالینی نداشتند، جذب مطالعه شدند. این شرکتکنندگان انتخاب شدند زیرا اضطراب پیش از زایمان معمولاً پیشبینیکننده اضطراب، افسردگی و خطر خودکشی پس از زایمان است. سپس این زنان به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که شش جلسه درمان پیشگیرانه CBT دریافت میکردند و گروهی که مراقبتهای معمول دوران بارداری را دریافت میکردند.
زنان گروهی که درمان پیشگیرانه CBT را دریافت کردند، شش هفته پس از زایمان، به ترتیب ۸۱ درصد و ۷۴ درصد کاهش در احتمال افسردگی و اضطراب متوسط تا شدید داشتند. تنها ۱۲ درصد از زنان گروه دریافتکننده درمان پیشگیرانه CBT به افسردگی پس از زایمان مبتلا شدند، در حالی که این رقم در گروه کنترل که مراقبتهای معمول دوران بارداری را دریافت کرده بودند، ۴۱ درصد بود.
مقابله با عوامل خطر
نتایج این مطالعه نشان میدهند که اقدامات پیشگیرانه برای سلامت روان زنان باردار امیدوارکننده است و باید در خدمات مراقبتهای پیش از زایمان برای زنان دارای عوامل خطر افسردگی و اضطراب پس از زایمان به کار گرفته شود. بیشاپ میگوید که عوامل خطر شایع شامل سابقه اضطراب یا افسردگی، تغییرات هورمونی، کمبود حمایت اجتماعی قوی، وقایع استرسزا مانند تجربیات قبلی تولدهای تروماتیک، مشکلات مالی، مشکلات در روابط، و فشارهای اجتماعی برای برآوردن انتظارات جامعه است.
شناسایی این عوامل خطر امکان ارائه حمایت و مداخله هدفمند را فراهم میآورد. ادغام CBT با مراقبتهای پیش از زایمان موجود میتواند بهطور چشمگیری از شدت مشکلات سلامت روانی که مادران قبل و پس از زایمان تجربه میکنند، بکاهد.
با این حال، بیشاپ همچنین اشاره میکند که این رویکرد ممکن است برای کسانی که نیازهای پیچیده و سوابق خاص دارند، کافی نباشد. در چنین مواردی، میتوان از رویکردهای پیشگیرانه سلامت روان به همراه سایر روشها و استراتژیهای درمانی، مانند مراقبه و مداخلات اجتماعی، استفاده کرد.
دوران بارداری و پس از زایمان میتواند مرحلهای آسیبپذیر در زندگی یک زن باشد که در آن نگرانیهای سلامت روان میتوانند تاثیر زیادی بر سلامت مادر و نوزاد داشته باشند.
برنامهریزی پیشگیرانه برای دوران پس از زایمان بسیار مهم است تا سلامت روان و جسمی تقویت شود. رویکردی پیشگیرانه در مراقبتهای سلامت روان مادرانه میتواند به ایجاد یک سیستم حمایتی قوی کمک کند و در مدیریت استرسهای پیش رو موثر باشد.