سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): مجموعه پنج جلدی سرزمین ملایر نوشته حسنرضا رفیعی آذر ماه امسال با حضور رئیس بنیاد ایرانشناسی، فرهیختگان و علاقمندان به تاریخ و فرهنگ این مرزوبوم رونمایی شد.
با توجه به اهمیت این مجموعه تاریخی به نام سرزمین ملایر طی، گزارشهایی به معرفی جداگانه پنج جلد این مجموعه میپردازیم تا علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ کهن شهر ملایر نیز بیشتر با این مجموعه نفیس آشنا شوند.
در اولین مرحله به معرفی سرزمین ملایر در شاهنامه فردوسی میپردازیم.
آخرین پژوهش چاپ شده حسنرضا رفیعی مجموعه پنج جلدی تاریخ و جغرافیای تاریخی سرزمین ملایر در دو هزار و ۳۶۱ صفحه با استفاده از ۸۱۹ منبع مستند است که توسط انتشارات سفیر اردهال به چاپ رسید.
این مجموعه در بنیاد ایران شناسی به عنوان اثر برگزیده سال ۱۴۰۳ نیز انتخاب شده است.
جلدهای پنج گانه این مجموعه شامل: سرزمین ملایر در شاهنامه فردوسی، پژوهشی ادبی - تاریخی در نامیابی کهندژ گوراب و دشت ملایر در داستان ویس و رامین، سرزمین ملایر از پس هزارهها، سرزمین ملایر خاستگاه تاریخی و مبدا پراکندگی جغرافیایی زندیه و سرزمین ملایر در دوره قاجار است.
سرزمین ملایر در شاهنامه فردوسی
با توجه به اینکه که فردوسی در مورد شاهنامهاش میگوید:
تو این را دروغ و فسانه مدان
به یکسان روش در زمانه مدان
ازو هرچه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز و معنی برد
فردوسی یقین دارد که شاهنامه، شناسنامه هویتی سرزمین و ملت ایران است. از سویی ملایر عنصری جدانشدنی از سرزمین پهلو، خاستگاه فرهنگ پهلوانی و زبان پهلوی است که شاهنامه سخنگوی این فرهنگ و زبان است. بر همین اساس نویسنده به دنبال شناسایی ردی مشخص از ملایر در شاهنامه برآمده که در این پژوهش رد چهار داستان از داستانهای گردآورده شده توسط فردوسی در این محدوده جغرافیایی یافته شده است.
نخست داستان عروسیابی فریدون برای پسرانش سلم و تور و ایرج، پدران سه شاخه نژاد آریایی: اروپاییان، تورانیان و ایرانیان است.
او دستیارش جندل را مامور اینکار میکند و جندل در گشت و گذار خود سرو شاه یمن را مییابد که سه دختر به نامهای آرزو، آزاده خو و سهی دارد و آنها را برای سه پسر فریدون خواستگاری میکند.
فریدون جنیدی از معدود کسانی است که در سالیان اخیر به اندکی از راز و رمزهای شاهنامه پی برده است.
وی در مورد یمن مینویسد: منظور از یمن همین یمن امروزی نیست، بلکه اشاره به سرزمینی بسیار نزدیکتر است و اشاره دارد. یمن داستان فریدون باید محلی نزدیک به لرستان در خوزستان بوده باشد. خوشبختانه نگارنده این یمن را نه در خوزستان و لرستان بلکه در ملایر و در حد فاصل روستاهای قلعه خلیفه و مرویل پیدا کرد، با این حساب ملایر زادگاه و خاستگاه مادران هر سه شعبه نژاد آریایی است.
در داستان کیکاووس آمده است که این شاه بلند پرواز از پایتختش اصفهان دو حمله به مازندران و هاماوران داشته است. در زامیاد یشت اوستا آمده است که مردم سامن نهاوند او را در این سپاه کشی همراهی و یاری کردهاند.
در شاهنامه نیز آمده که اتراقگاه سپاه کاوس دشتی در دامنه کوه اسپروز (به زبان یونانی زاگرس) بوده است.
همه میدانند که سامن سکونتگاهی تاریخی و شناخته شده در ملایر است و محل توقف و استراحت سپاه کیکاوس باید دشت ملایر در میان رشته کوه زاگرس یا همان اسپروز شاهنامه باشد.
در داستان کیخسرو آمده که سپاهیانش پند او نشنیدند و در سرمای شدید و برف و بوران تلف شدند.
نام کوه لشکردر ملایر و داستانهای سینه به سینه رایج در میان مردم گویای آن است که سپاهیان این شاه کیانی در این کوه از بین رفتهاند.
هم اکنون آثاری از قبر گیونیای بزرگ گودرزیهای موجود در ملایر و بروجرد در زیارت در روستای کهن مانیزان مورد تقدیس و احترام مردم ملایر است.
داستان چهارم مربوط به بهرام چوبین قهرمانترین پهلوان دوره ساسانی است که خسرو، پرویز را از تخت شاهی به زیر کشید و خود با عنوان بهرام ششم یک سال در کاخ شاهی تیسفون بر ایران فرمانروایی کرد.
سرانجام پرویز با یاری رومیان در دامنه رومیاداغه (کوه رومیان) روستای کردخورد ملایر در آخرین نبرد او را شکست داد و بهرام چوبین به ناچار به چین گریخت و با توطئه بعدی پرویز در آن دیار دور کشته شد.
امروزه خاندانهای پر، تعداد، چوبین، چوبینه و بهرام چوبینه بازماندگان این سردار دوره ساسانی در ملایر هستند و شهر امروزی ملایر بر ویرانههای دهکده چوبین پایگاه بهرام در این منطقه بنا نهاده شده که در اوایل دهه ۱۳۴۰ خورشیدی توسط دیوید استروناخ کاشف دژ معبد نوشیجان برچیده شد.
∎