سیدجلال ساداتیان، کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به سفر احتمالی رئیسجمهوری آمریکا به خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: دونالد ترامپ هم در کمپینهای انتخاباتی خود و هم در فضاسازی پس از انتخابات ریاستجمهوری مدام بر این اصل تاکید کرد که به دنبال برقراری صلح و ختم جنگ در تمام دنیا است و از سوی دیگر به دنبال آن بوده تا به نوعی نشان دهد از سایر رؤسای جمهوری آمریکا یک پله بالاتر است و بر همین اساس چهار سال دوم ریاست جمهوری خود را یک دوره طلایی برای ایالات متحده قلمداد کرد. او اعلام کرد که در خاورمیانه باید صلح برقرار شود و این در حالیست که جو بایدن نخواست یا نتوانست آن را عملیاتی کند و تا آخرین روزهای دولت خود آن را در حاشیه نگه داشته بود و با وجود آنکه دیوان کیفری بین المللی علیه مقامهای اسرائیل حکم بازداشت صادر کرده بود ولی دموکراتها مجدداً این پرونده را با عزم خود، مسکوت نگه داشتند. بهرغم تلاشهای مصر و قطر در برقراری آتشبس غزه باید توجه شود که تهدیدهای ترامپ و اعمال فشار نماینده وی در امور خاورمیانه موجب شد تا نتانیاهو آتشبس را بپذیرد و حتی همین موضوع باعث شد که کابینه ائتلافی اسرائیل با مشکلاتی مواجه شود که یکی از آنها استعفای ایتمار بن گویر، وزیر امنیت داخلی اسرائیل بود.
وی ادامه داد: این تحولات نشان میدهد که دونالد ترامپ از طریق فضاسازی به دنبال رسیدن به اهداف خود است اما در این بین باید توجه شود که مسأله جنگ اوکراین هم در دستور کار او قرار دارد. ترامپ اعلام کرده که کمکها به ناتو و اروپا باید کاهش پیدا کند و از سوی دیگر اوکراین هم نباید عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی شود. این مواضع مورد تایید پوتین قرار گرفته اما در مقابل اروپاییها از این موضوع ناراضی هستند ولی ترامپ در این فضا به دنبال اعمال تعرفههای بیشتر است. همین موضع ترامپ باعث شد تا رئیس کمیسیون اروپا به نوعی اعلام کند که کشورهای قاره سبز میتوانند به غیر از آمریکا با دولتهای دیگر هم به مذاکره و برقراری روابط تجاری بپردازند که باید این اظهارات را یک تهدید آشکار علیه ایالات متحده دانست. معتقدم تیمی که در کنار ترامپ مشغول به کار روی پروندههای مختلف به خصوص خاورمیانه است، برخی از پروندهها را با اعمال فشار مشهود به سرانجام خواهد رساند و برخی دیگر را با اهرم دیپلماسی وارد خروجی مورد نظر خود میکنند.
این دیپلمات پیشین کشورمان تصریح کرد: این سیاست ترامپ در حالی اجرایی میشود که مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده پس از اخذ رأی اعتماد از نمایندگان کنگره آمریکا اعلام کرد که ایران نباید به هیچ وجه به سلاح هستهای دسترسی پیدا کند همین مسأله نشان میدهد که تیم ترامپ به دنبال بزرگ کردن و استفاده نهایی از ابزار اعمال فشار در سیاست خارجی هستند. با این وضعیت، بخشی از راهبردهای جدید ایالات متحده در خاورمیانه به موضوع هستهای، منطقهای و حتی موشکی ایران مربوط است و دنبال آن هستند تا تهران را در این ورطه بترسانند که بتوانند در نهایت امتیاز مورد نظر خود را کسب کنند. در مورد هستهای قبلا هم اعلام کردیم که با وجود خروج دولت اول ترامپ از برجام، مجدداً به تعهدات خود پایبند بودیم اما رفتار واشنگتن به گونهای بود که ایران را تحت فشار گذاشتند. آنچه در این رابطه و به خصوص در مورد نوع نگرش ترامپ به خاورمیانه باید گفت که به نظر میرسد او در صدد تکمیل پیمان ابراهیم با حضور فعال عربستان سعودی است. ترامپ به خوبی میداند که اگر ریاض روابط خود با اسرائیل را در این مدت عادی کند بدون شک سایر کشورهای عربی و اسلامی هم به دنبال آن روابط خود با تلآویو را عادی میکنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: باید توجه شود که ترامپ در شرایطی به خاورمیانه چشم دوخته و به دنبال سفر کردن به آن است که اساساً جابهجایی قدرت در سوریه را باید یک مؤلفه بسیار مهم قلمداد کنیم. از سوی دیگر در لبنان و عراق هم مدل دیگری از این تحولات در حال رخ دادن است و این در حالیست که توافق آتش بس با محوریت غزه به امضا رسیده و تاکنون هم دو دور تبادل اسرا میان حماس و اسرائیل انجام شده است. از سوی دیگر پنتاگون در حال نقل و انتقال نیروها و تسلیحات نظامی خود در خاورمیانه و به خصوص دو کشور سوریه با عراق است. همین مسأله میتواند گویای آن باشد که ایالات متحده سیاست خارجی خود را بر بر پایه فشار و همچنین تعامل کنترل شده بنا نهاده است. نکته مهم این است که عملاً ترامپ سعی دارد تا کشورهای عربی منطقه را به نوعی با عربستان برای صلح با اسرائیل هماهنگ کند و در اینجاست که دیده میشود در بیروت نخستوزیر و رئیسجمهوری جدید انتخاب میشوند و کار خود را شروع میکنند. این در حالیست که اروپاییها از تحولات سوریه و بازیگری ترکیه در این کشور چندان خرسند نیستند و از سوی دیگر آمدن ترامپ به کاخ سفید هم برای کشورهای قاره سبز چندان خروجی مثبتی نخواهد داشت و به همین دلیل است که به نظر میرسد اروپا تا حدودی در مذاکره با ایران کوتاه آمده یا حداقل برخی از شروط را به صورت دیگر بیان میکند.