اطلاعات نوشت: تداوم کاهش آب دریای خزر موجب بیاستفاده شدن بندرهای شمالی کشور شده وبه علاوه ، منبع رطوبتی کاهش یافته و موجب افزایش تغییرات اقلیمی درشمال میشود
دریای خزر که گاهی بزرگترین دریاچه جهان و گاهی کوچکترین دریای خودکفای کره زمین طبقهبندی میشود، بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی است. طول آن حدود ۱۰۳۰ تا ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۹۶ تا ۴۳۵ کیلومتر است؛ سطح دریای خزر در حدود ۲۸ متر پایینتر از سطح دریاهای آزاد است.
دریای خزر همواره منبع تامین زندگی مردم ساکن درسراسر خشکی آن در شمال ایران بوده و رونق زندگی برای مردم به همراه داشته است و اگرچه زمانی یکی از پر آب ترین پهنه های آبی جهان محسوب میشد اما اکنون برای ادامه حیات با چالش جدی روبرو شده است.
به گفته محمد رضا کاویانپور، رئیس موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو ،روند کاهش سطح تراز آب دریای خزر از سال ۱۳۶۵ شروع شده است؛ این روند کم و بیش ادامه یافت تا آن که در سال ۱۳۷۴ روند کاهشی تغییر جهت داد و افزایش یافت به طوری که این دریا 5/2 متر افزایش سطح تراز آب را تجربه کرد. اما فقط همان سال روند افزایشی بود زیرا از سال ۱۳۷۵ تحت تاثیر تغییرات اقلیمی ،فرایند کاهش سطح تراز آب دریای خزر مجدد آغاز شد و این روند تاکنون ادامه یافته است.
این روند کاهشی سطح تراز آب دریای خزر درحالی است که به گفته رئیس موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو ،دریای های آزاد جهان با افزایش سطح تراز آب روبرو خواهند شد.
کاویانپور دلیل این افزایش را آب شدن برف در نیمه کره شمالی زمین ناشی از افزایش گازهای گلخانه ای دانست که پیش بینی شده سطح تراز دریاها را تا یک متر افزایش دهد؛ اما دریای خزر شاید در انتظار مرگی تدریجی ناشی از کاهش سطح تراز آب است.
این مقام مسئول با تأکید بر اهمیت دریای خزر و وضعیت حساس آنها میگوید: دریای خزر بهعنوان بزرگترین دریاچه بسته جهان، از نظر جغرافیایی و زیستمحیطی اهمیت زیادی دارد.
وی ادامه می دهد: در دهههای اخیر، تغییرات تراز آب دریای خزر، از جمله افزایش تراز در سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۵ و کاهش مجدد آن پس از این سالها، خسارات زیادی به سواحل و فعالیتهای دریایی کشور وارد کرده است.
رئیس موسسه تحقیقات آب خاطرنشان می کند: این کاهش تراز در سالهای اخیر نیز ادامه داشته و چالشهای متعددی را در زمینه سکونتگاههای ساحلی، اسکلهها، و فعالیتهای شیلات و گردشگری ایجاد کرده است.
درکنار این، ایجاد چالش در زیرساختها، اختلال در روند فعالیت بنادر و دریانوردی، صید و صیادی و به گِل نشستن زیرساختها و تاسیسات آبی مستقر در ساحل، خشک شدن ذخایر آبی وابسته به دریای خزر مانند تالاب ها و خلیج ها، افزایش عرصه ساحل، دخل و تصرف انسانی به حریم دریا، برهم خوردن تعادل زیستی در این پهنه و آثار منفی بر آبخوانهای ساحلی برخی از تبعات عقبنشینی دریای خزر است.
به اعتقاد کارشناسان، پس روی های پیدرپی آب خزر به یک چالش چند بُعدی برای کشورهای حاشیه این دریا تبدیل شده و شدت این پس روی ها در صورت نیافتن راه علاج میتواند به یک تهدید جدی برای تجارت دریایی، گردشگری و زیست محیطی در منطقه تبدیل شود.
دراین باره ،مهدی رهنما ، رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو درباره عوامل موثردر پسرفت آب دریای خزرطی سالهای اخیر اظهار می کند: این وضعیت هم عامل انسانی و هم عامل طبیعی دارد. عمیقترین بخش دریای خزر به سمت ایران است بنابراین تاثیر رودخانه ولگا و سدهای آن بر ایران بهقدری نیست تا به عنوان یک عامل موثر بر کاهش سطح دریا در سمت کشورمان از آن نام ببریم.
وی اضافه می کند: بررسیها نشان میدهد از دهه ۵۰ شمسی تا اواخر سال ۱۴۰۲ سطح آب دریای خزر دوره نوسانی داشته است. لذا با مقایسه آن با عوامل طبیعی میبینیم تغییرات اقلیمی عامل مهمی در پسرفت آب دریای خزر بوده است.
رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو ادامه می دهد: کمترین سطح آب دریای خزر حدود سال ۵۶ شمسی ثبت شد و تقریبا منفی ۳۰ متر بود. سطح آب این پهنه آبی از سال ۵۷ افزایش یافت و بیشترین میزان آن دهه ۷۰ ثبت شد. از این زمان دوباره روند کاهشی آن آغاز شد. فقط طی دو سال افزایش یافت. الان به حدودمنفی ۲۷ متر کاهش سطح آب رسیدهایم.
وی درباره علل کاهش سطح آب دریای خزر می گوید: میزان آب ورودی به این دریا کاهش یافته است. مستحدثاتی روی رودخانههایی مانند سفیدرود و سایر رودخانه های که از رشته کوه البرز سرچشمه میگیرند و وارد دریای خزر میشوند، احداث شده است که با آن جریان آب رودخانه ها را ذخیره میکنیم؛ بنابراین ورودیهای آب دریای خزر را کاهش دادهایم.
رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو ادامه می دهد: همچنین میزان جمعیت ساکن در سواحل دریای خزر به دلیل رشد جمعیت وهمچنین مهاجرتهای صورت گرفته به این منطقه افزایش زیادی پیدا کرده که موجب افزایش مصرف آب بهویژه منابع آب زیرزمینی - که ارتباط مستقیم با آب دریا دارد- شده است.
رهنما اضافه می کند: این عوامل در کنار تغییرات اقلیمی، کاهش بارش و افزایش دما موجب کاهش سطح آب دریای خزر شده است. بر اساس مطالعات انجام شده افزایش دما و کاهش بارش مهمترین عوامل در این زمینه هستند.
وی درباره تبعات پسرفت آب دریای خزرتصریح می کند: تداوم این وضعیت موجب بیاستفاده شدن بندرهای شمالی کشور میشود ولذا باید آنها را به عمق بیشتر دریای خزر منتقل کنیم .علاوه بر آن منبع رطوبتی برای منطقه کاهش مییابد و موجب افزایش شدت تغییرات اقلیمی میشود. به عنوان نمونه زمانی که دریاچه ارومیه وضعیت عادی داشت، به عنوان یک منبع رطوبتی به افزایش میزان بارش در منطقه کمک میکرد.
رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو تاکید می کند: تداوم پسرفت دریای خزر در برخی مناطق نظیر بخشهای شرقی دریا مانند خلیج گرگان میتواند این پهنه را به کانون گرد و غبار تبدیل کند.
وی درباره تاثیر همکاری کشورهای حاشیه خزر برای حصول تراز آبی مطلوب این پهنه آبی می گوید: تشکلهای بینالمللی اگر در حد موافقنامه باشد، موجب بروز اتفاق خاصی در حوزه دریای خزر نمیشود. سالهاست که سطح آب دریای خزر با نوساناتی همراه است و بیشترین تاثیر را روی روسیه گذاشته است و موجب شده این کشور بسیاری از تاسیسات کنار دریا را از دست دهد. تا موقعی که به این نتیجه نرسیم در منفعت و ضرر این اکوسیستم آبی شریک هستیم به نتیجه مناسبی دست نخواهیم یافت.
رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو می افزاید: یک برنامه جامع مدیریتی با ضمانت اجرایی برای دریای خزر لازم است تا همه کشورهای حاشیه خزر متعهد شوند و بر اساس آن عمل کنند. به عنوان نمونه همه کشورها باید حقآبه زیستمحیطی دریای خزر را پرداخت کنند. علاوه بر آن باید از نظر پژوهشی همکاری هایی شکل گرفته و بانکی از پژوهشهای انجام شده درباره دریای خزر ایجاد و بر اساس آن برای این پهنه آبی تصمیم بگیریم.
رهنما خاطرنشان می کند: میتوانیم براساس سازوکار مشخصی که مورد قبول کشورهای حاشیه دریای خزر باشد صندوق مالی مشترک ایجاد کنیم که هزینه پژوهشها در باره راه های کاهش تراز دریای خزر را نیز تامین کند.
اطلاعات نوشت: تداوم کاهش آب دریای خزر موجب بیاستفاده شدن بندرهای شمالی کشور شده وبه علاوه ، منبع رطوبتی کاهش یافته و موجب افزایش تغییرات اقلیمی درشمال میشود
دریای خزر که گاهی بزرگترین دریاچه جهان و گاهی کوچکترین دریای خودکفای کره زمین طبقهبندی میشود، بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی است. طول آن حدود ۱۰۳۰ تا ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۹۶ تا ۴۳۵ کیلومتر است؛ سطح دریای خزر در حدود ۲۸ متر پایینتر از سطح دریاهای آزاد است.
دریای خزر همواره منبع تامین زندگی مردم ساکن درسراسر خشکی آن در شمال ایران بوده و رونق زندگی برای مردم به همراه داشته است و اگرچه زمانی یکی از پر آب ترین پهنه های آبی جهان محسوب میشد اما اکنون برای ادامه حیات با چالش جدی روبرو شده است.
به گفته محمد رضا کاویانپور، رئیس موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو ،روند کاهش سطح تراز آب دریای خزر از سال ۱۳۶۵ شروع شده است؛ این روند کم و بیش ادامه یافت تا آن که در سال ۱۳۷۴ روند کاهشی تغییر جهت داد و افزایش یافت به طوری که این دریا 5/2 متر افزایش سطح تراز آب را تجربه کرد. اما فقط همان سال روند افزایشی بود زیرا از سال ۱۳۷۵ تحت تاثیر تغییرات اقلیمی ،فرایند کاهش سطح تراز آب دریای خزر مجدد آغاز شد و این روند تاکنون ادامه یافته است.
این روند کاهشی سطح تراز آب دریای خزر درحالی است که به گفته رئیس موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو ،دریای های آزاد جهان با افزایش سطح تراز آب روبرو خواهند شد.
کاویانپور دلیل این افزایش را آب شدن برف در نیمه کره شمالی زمین ناشی از افزایش گازهای گلخانه ای دانست که پیش بینی شده سطح تراز دریاها را تا یک متر افزایش دهد؛ اما دریای خزر شاید در انتظار مرگی تدریجی ناشی از کاهش سطح تراز آب است.
این مقام مسئول با تأکید بر اهمیت دریای خزر و وضعیت حساس آنها میگوید: دریای خزر بهعنوان بزرگترین دریاچه بسته جهان، از نظر جغرافیایی و زیستمحیطی اهمیت زیادی دارد.
وی ادامه می دهد: در دهههای اخیر، تغییرات تراز آب دریای خزر، از جمله افزایش تراز در سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۵ و کاهش مجدد آن پس از این سالها، خسارات زیادی به سواحل و فعالیتهای دریایی کشور وارد کرده است.
رئیس موسسه تحقیقات آب خاطرنشان می کند: این کاهش تراز در سالهای اخیر نیز ادامه داشته و چالشهای متعددی را در زمینه سکونتگاههای ساحلی، اسکلهها، و فعالیتهای شیلات و گردشگری ایجاد کرده است.
درکنار این، ایجاد چالش در زیرساختها، اختلال در روند فعالیت بنادر و دریانوردی، صید و صیادی و به گِل نشستن زیرساختها و تاسیسات آبی مستقر در ساحل، خشک شدن ذخایر آبی وابسته به دریای خزر مانند تالاب ها و خلیج ها، افزایش عرصه ساحل، دخل و تصرف انسانی به حریم دریا، برهم خوردن تعادل زیستی در این پهنه و آثار منفی بر آبخوانهای ساحلی برخی از تبعات عقبنشینی دریای خزر است.
به اعتقاد کارشناسان، پس روی های پیدرپی آب خزر به یک چالش چند بُعدی برای کشورهای حاشیه این دریا تبدیل شده و شدت این پس روی ها در صورت نیافتن راه علاج میتواند به یک تهدید جدی برای تجارت دریایی، گردشگری و زیست محیطی در منطقه تبدیل شود.
دراین باره ،مهدی رهنما ، رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو درباره عوامل موثردر پسرفت آب دریای خزرطی سالهای اخیر اظهار می کند: این وضعیت هم عامل انسانی و هم عامل طبیعی دارد. عمیقترین بخش دریای خزر به سمت ایران است بنابراین تاثیر رودخانه ولگا و سدهای آن بر ایران بهقدری نیست تا به عنوان یک عامل موثر بر کاهش سطح دریا در سمت کشورمان از آن نام ببریم.
وی اضافه می کند: بررسیها نشان میدهد از دهه ۵۰ شمسی تا اواخر سال ۱۴۰۲ سطح آب دریای خزر دوره نوسانی داشته است. لذا با مقایسه آن با عوامل طبیعی میبینیم تغییرات اقلیمی عامل مهمی در پسرفت آب دریای خزر بوده است.
رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو ادامه می دهد: کمترین سطح آب دریای خزر حدود سال ۵۶ شمسی ثبت شد و تقریبا منفی ۳۰ متر بود. سطح آب این پهنه آبی از سال ۵۷ افزایش یافت و بیشترین میزان آن دهه ۷۰ ثبت شد. از این زمان دوباره روند کاهشی آن آغاز شد. فقط طی دو سال افزایش یافت. الان به حدودمنفی ۲۷ متر کاهش سطح آب رسیدهایم.
وی درباره علل کاهش سطح آب دریای خزر می گوید: میزان آب ورودی به این دریا کاهش یافته است. مستحدثاتی روی رودخانههایی مانند سفیدرود و سایر رودخانه های که از رشته کوه البرز سرچشمه میگیرند و وارد دریای خزر میشوند، احداث شده است که با آن جریان آب رودخانه ها را ذخیره میکنیم؛ بنابراین ورودیهای آب دریای خزر را کاهش دادهایم.
رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو ادامه می دهد: همچنین میزان جمعیت ساکن در سواحل دریای خزر به دلیل رشد جمعیت وهمچنین مهاجرتهای صورت گرفته به این منطقه افزایش زیادی پیدا کرده که موجب افزایش مصرف آب بهویژه منابع آب زیرزمینی - که ارتباط مستقیم با آب دریا دارد- شده است.
رهنما اضافه می کند: این عوامل در کنار تغییرات اقلیمی، کاهش بارش و افزایش دما موجب کاهش سطح آب دریای خزر شده است. بر اساس مطالعات انجام شده افزایش دما و کاهش بارش مهمترین عوامل در این زمینه هستند.
وی درباره تبعات پسرفت آب دریای خزرتصریح می کند: تداوم این وضعیت موجب بیاستفاده شدن بندرهای شمالی کشور میشود ولذا باید آنها را به عمق بیشتر دریای خزر منتقل کنیم .علاوه بر آن منبع رطوبتی برای منطقه کاهش مییابد و موجب افزایش شدت تغییرات اقلیمی میشود. به عنوان نمونه زمانی که دریاچه ارومیه وضعیت عادی داشت، به عنوان یک منبع رطوبتی به افزایش میزان بارش در منطقه کمک میکرد.
رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو تاکید می کند: تداوم پسرفت دریای خزر در برخی مناطق نظیر بخشهای شرقی دریا مانند خلیج گرگان میتواند این پهنه را به کانون گرد و غبار تبدیل کند.
وی درباره تاثیر همکاری کشورهای حاشیه خزر برای حصول تراز آبی مطلوب این پهنه آبی می گوید: تشکلهای بینالمللی اگر در حد موافقنامه باشد، موجب بروز اتفاق خاصی در حوزه دریای خزر نمیشود. سالهاست که سطح آب دریای خزر با نوساناتی همراه است و بیشترین تاثیر را روی روسیه گذاشته است و موجب شده این کشور بسیاری از تاسیسات کنار دریا را از دست دهد. تا موقعی که به این نتیجه نرسیم در منفعت و ضرر این اکوسیستم آبی شریک هستیم به نتیجه مناسبی دست نخواهیم یافت.
رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو می افزاید: یک برنامه جامع مدیریتی با ضمانت اجرایی برای دریای خزر لازم است تا همه کشورهای حاشیه خزر متعهد شوند و بر اساس آن عمل کنند. به عنوان نمونه همه کشورها باید حقآبه زیستمحیطی دریای خزر را پرداخت کنند. علاوه بر آن باید از نظر پژوهشی همکاری هایی شکل گرفته و بانکی از پژوهشهای انجام شده درباره دریای خزر ایجاد و بر اساس آن برای این پهنه آبی تصمیم بگیریم.
رهنما خاطرنشان می کند: میتوانیم براساس سازوکار مشخصی که مورد قبول کشورهای حاشیه دریای خزر باشد صندوق مالی مشترک ایجاد کنیم که هزینه پژوهشها در باره راه های کاهش تراز دریای خزر را نیز تامین کند.