به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به زودی، به منظور گفتوگو با هیئت حاکمه سرپرستی افغانستان به کابل سفر خواهد کرد. در نظر است در این سفر یکروزه که نخستین سفر وزیر خارجه به کابل از زمان حضور در این جایگاه است، طیفی از موضوعات و مباحث مورد علاقه یا نگرانی دو طرف مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به منظور بررسی اهداف این سفر و مباحثی که احتمالا مورد بحث و بررسی دو طرف قرار خواهدگرفت با عبدالمحمد طاهری، کارشناس مسائل افغانستان گفتوگو کردیم:
رابطه با افغانستان برای ایران حائز اهمیت است
وزیر امور خارجه برای نخستین بار در دولت چهاردهم عازم افغانستان خواهد بود؛ با توجه به اینکه از زمان روی کار آمدن دولت طالبان، تهران چالشهای متعددی از جمله حق آبه، موضوعات امنیتی و بحث مهاجرین را با هیات حاکمه سرپرستی افغانستان تجربه کرده است، فکر میکنید دستور کار این سفر باید چه مواردی را شامل شود؟
به طور معمول زمانی که سفری دیپلماتیک در سطح وزرای امور خارجه و به شکل دولت های رسمی صورت میگیرد، تفاهمنامههایی از طریق سفارت خانهها در هماهنگی با وزارت امور خارجه کشور میزبان آماده میشود. با این حال نمیدانم دولت فعلی افغانستان تا چه میزان توانایی فعالیتهای دیپلماتیک داشته باشد. محور اصلی گفتوگوهای ما با دولتهای افغانستان که همیشه وجود داشته و کماکان نیز وجود دارد، نخست مسئله امنیت مرزها است که به جهت عدم کنترل مرز مشترک از سوی حکومت افغانستان، شاهد ورود غیرقانونی شهروندان افغانستان هستیم، این موضوع قطعا یکی از سوژه های گفت و گوی وزیر خارجه در کابل خواهدبود.
مساله دوم، موضوع حق آبه و مساله سوم مبادلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که متاسفانه این مورد از زمان روی کار آمدن طالبان به فراموشی سپرده شده است و متاسفم که هنوز دولتمردان افغانستان متوجه اهمیت این موضوع نشدهاند. البته این مساله اختلاف قدیمی میان ایران و پشتون ها بوده است. آنها متاسفانه نسبت به عملکرد جمهوری اسلامی ایران ذهنیت منفی دارند، هرچند که ما در دوران ریاست جمهوری آقای کرزی، دوره اول و دوم که ۸ سال بود، همه نوع فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را حتی در مناطق سنینشین این کشور علاوه بر مناطق شیعه نشین داشتیم و به معنای واقعی تفاوتی میان مناطق قائل نبودیم.
البته شیعیان در غرب کابل همیشه مورد ظلم و ستم قرار گرفته بودند و به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران هم نگاه ویژهتری به آن مناطق داشت. با این وجود مناطق سنی نشینی هم که دارای فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بودند مانند قندهار، هلمند، غزنی و پکتیا نیز از خدمات جمهوری اسلامی ایران بهره مند میشدند. با این حال همیشه آن نگاه منفی پشتونها نسبت به اقدامات ایران در افغانستان به قوت خود باقی بودهاست.
امیدوارم که ما بتوانیم با حضور پررنگ آقای عراقچی، وزیر محترم خارجه، روابط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیمان را مورد بازسازی مجدد قرار بدهیم چرا که به هر حال افغانستان برای ما حائز اهمیت است و حالا که آمریکاییها هم حضور ندارند، این خلاء را هیچ کشوری بهتر از جمهوری اسلامی ایران به دلیل اشتراکات فرهنگی، زبانی و دینی نمیتواند پر کند.
ایران در مساله احیای حقابه اهرم فشارهایی دارد
در چند سال اخیر بخصوص پس از بازگشت طالبان به قدرت مساله حقآبه ایران به یکی از مهمترین چالشها تبدیل شده است. فکر میکنید در این سفر تا چه اندازه میتوان به تفاهمی در این خصوص دست یافت؟
مساله حقآبه، مسئله بسیار جدی است که من احساس میکنم زمان آن فرارسیده تا در برخی موارد از اهرم فشار نیز در قبال حکومت طالبان استفاده شود تا حق مردم سیستان و بلوچستان و شهرهای شرقی ایران را بپردازند چرا که آنها در مسیر دیپلماتیک حاضر نیستند توافق های میان دو کشور را اجرایی کنند.این موضوع نیز حتماً باید در اولویت صحبتهای وزیر محترم خارجه باشد.
مسئله سوم، امنیت مرز مشترک است. ناتوانی طالبان در اعمال قدرت در مرزهای مشترک منجر به ورود موج عظیمی از پناهندگان بصورت غیرقانونی به سمت ایران شده که مشکلات عدیده ای را برای ایران ایجاد کرده است.
در همه این زمینه های مورد اختلاف باید بگویم که حکومت افغانستان باید بپذیرد که ،فارغ از نوع نگاه طالبان، تنها کشوری که میتواند حافظ منافع مردم افغانستان باشد، جمهوری اسلامی ایران است. حکومت طالبان باید در قبال ایران به عنوان همسایه مهم خود یک دیپلماسی روشن را مدنظر قرار دهد تا اعتماد کمرنگ شده و یا از میان رفته میان دو طرف ترمیم شود. متاسفانه تا امروز شاهد بودیم که طرف افغانستانی تعهدات خود به ایران را به فراموشی میسپارد که به نظر میرسد باید برای این موضوع چاره اندیشی شود.
هرگونه توافق جامع با طالبان به ضمانت اجرایی نیاز دارد
پیش از این آقای عراقچی به عنوان معاون سیاسی وقت وزارت امور خارجه پیگیر امضای توافقی جامع با افغانستان بودند که تمامی موضوعات مورد دغدغه طرفین را در برمیگرفت؛ آیا چنین توافقی قابلیت مذاکره با حکومت طالبان را دارد؟
این مسئله بسیار مهمی است. ذهنیت من نسبت به آقای اشرف غنی منفی بود، هرچند من نیروی رسمی وزارت امور خارجه نبودم اما در مدت حضورم در افغانستان متوجه شدم که اشرف غنی ذهنیت درستی از جمهوری اسلامی ایران ندارد که آن هم از مساله پشتونیسم سرچشمه میگرفت، بنابراین در صورت توافق درباره یک توافق جامع هم بعید میدانم که دولت پیشین آن را به درستی اجرایی میکرد. اکنون نیز در پی تحولات افغانستان، این ذهنیت پشتونیسم گستردهتر شده است.
در حال حاضر برای شکل گیری یک توافق باید موضوع ضمانت اجرا نیز مورد تاکید قرار بگیرد چرا که در همین مقطع نیز شاهد عدم اجرای توافق های پیشین از سوی حکومت های مختلف افغانستان هستیم. هیات حاکمه سرپرستی افغانستان نیز اگر به دنبال به رسمیت شناخته شدن از سوی سایر کشورها است اول باید پایبندی خود به توافق های دوجانبه و بین المللی را نشان دهد. متاسفانه حکومت سرپرستی طالبان به هیچ کدام از این سه حوزهای که پیش تر به آن ها اشاره کردم وقعی نگذاشتند.
باید از دیپلمات های کارکشته ایرانی که در میز افغانستان وزارتخارجه اطلاعات جامعی از این کشور دارند استفاده شود تا این بار در حضور وزیر امور خارجه تمامی قصوراتی که از سمت این کشور صورت گرفته به حکومت سرپرستی یادآوری و نسبت به پاسخگو کردن این حکومت تمهیداتی اندیشیده شود.
ایران اقتدار خود در برابر افغانستان را حفظ کند
اخیرا شاهد تحولاتی در رابطه با کابل در دستگاه دیپلماسی بودیم و سرپرست سفارت ایران در این کشور تغییر کرد؛ ارزیابی شما از این تحول جدید چیست؟
من بسیار بسیار از این تحول جدید خوشحال شدم چرا که آقای بیکدلی را از نزدیک میشناسم و میدانم که بسیار توانمند هستند و دیپلماسی را میشناسند. انتخاب ایشان نشان میدهد موضوع افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران از اهمیت بالایی برخوردار است؛ مسئله افغانستان یک مسئله بسیار جدی است و کارشناسان زبده و بسیار عمیق و مجرب نیز باید مسئولیت آن را به عهده داشته باشند.
فکر می کنید مهم ترین اولویت های سیاست خارجی ایران در افغانستان تحت سیطره طالبان با توجه به تهدیدهای امنیتی که از جانب این کشور می تواند متوجه کشورهای همسایه شود چیست؟
من بارها بر این نکته تاکید کردهام که نگرش من نسبت به برخی از عناصری که در هیات حاکمه سرپرستی افغانستان هستند منفی است. این افراد در دامان القاعده پرورش پیدا کردند و موسسین داعش خراسان هستند، سالها زندانی بودند و به هر حال نیرویی هستند که همیشه تنشآفرین بودند. این جریانات میتوانند تهدیدی برای همه همسایگان افغانستان باشند.
مساله ایزوله شدن افغانستان نیز به رشد این جریانات کمک میکند و جامعه جهانی باید در این کشور حضور داشته باشند. جمهوری اسلامی ایران باید اقتدار خود را در قبال این همسایه حفظ کند و حضور مقتدرانه در افغانستان داشته باشد. در غیر اینصورت افغانستان به مامن تروریست ها تبدیل میشود و آنها نیز در این فرصت برای ایجاد ناامنی استفاده میکنند. ظهور و گسترش تروریسم در افغانستان دامن مرزهای ما را هم خواهد گرفت و این باید یکی از محورهای مهم دیپلماسی ایران باشد.