شناسهٔ خبر: 70997285 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

راز سر به مُهر دلار؛ از روایت برخی رسانه‌ها تا واقعیت‌های اقتصادی

نوسانات اخیر نرخ ارز، به‌ویژه صعود پیوسته دلار، بار دیگر اقتصاد ایران را در معرض چالش‌های جدی قرار داده است. عبور از کانال ۸۵ هزار تومانی و احتمال افزایش بیشتر آن در سایه تحریم‌های احتمالی جدید، زنگ خطری برای وضعیت معیشتی مردم به شمار می رود.

صاحب‌خبر -

عبور دلار از کانال ۸۵ هزار تومانی و احتمال افزایش بیشتر آن در سایه تحریم‌های احتمالی جدید، نه تنها زنگ خطری برای وضعیت معیشتی مردم به شمار می‌رود، بلکه ابعاد پیچیده‌تری از مناسبات اقتصادی و سیاسی کشور را نیز آشکار می‌سازد.این یادداشت تلاش دارد با نگاهی جامع، ابعاد گوناگون این مسئله را بررسی کرده و با الهام از رهنمودهای امام خمینی (ره) در خصوص ضرورت هوشیاری در برابر نفوذ دشمن، راهکارهایی برای برون‌رفت از وضعیت کنونی ارائه دهد.

دلار، آینه‌ای در دست رسانه‌ها: نرخ دلار، به‌مثابه یک شاخص کلیدی، نقشی تعیین‌کننده در بازنمایی وضعیت اقتصادی کشور ایفا می‌کند. افزایش افسارگسیخته آن، نه تنها تأثیر مستقیم بر سفره مردم می‌گذارد، بلکه دستاویزی برای رسانه‌های معاند فراهم می‌آورد تا با بزرگنمایی مشکلات، تصویری مخدوش از وضعیت کشور ارائه دهند. روایت غالب این رسانه‌ها، القای ناتوانی دولت در مدیریت اقتصاد و بحرانی نشان دادن اوضاع است. این در حالی است که ریشه‌های واقعی این نوسانات، نیازمند تحلیل دقیق‌تر و فراتر از تبلیغات رسانه‌ای است.

پالس‌های ضعف یا زمینه‌سازی برای تغییر؟: اظهارات گاه متناقض و مبهم برخی مقامات دولتی در خصوص وضعیت اقتصادی، بر دامنه نگرانی‌ها افزوده است. این اظهارات، به‌جای ایجاد آرامش و اطمینان، به تقویت دیدگاه بدبینانه و تردید در کارآمدی سیاست‌های اقتصادی دامن زده، برخی تحلیلگران این وضعیت را نوعی زمینه‌سازی برای پذیرش فشارهای خارجی و تغییر رویکردهای داخلی، مشابه آنچه در سال ۹۲ رخ داد، تفسیر می‌کنند. این فرضیه، هرچند نیازمند بررسی دقیق‌تر است، اما نمی‌توان آن را به‌طور کامل نادیده گرفت.

راز نهفته در افزایش تصنعی دلار و خطر نفوذ: همانگونه که پیش‌تر نیز اشاره شد، صرفاً با اراده‌ی سیاسی جدی می‌توان مشکلات اقتصادی، به‌ویژه در حوزه‌ی نرخ ارز و تورم را حل کرد. شواهد نشان می‌دهد اراده‌ای برای حل ریشه‌ای این مسائل وجود ندارد. افزایش عمدی نرخ ارز توسط دولت، با هدف ایجاد بستری برای مذاکره‌ی مجدد با آمریکا، فرضیه‌ای قابل تأمل است. این فرضیه، نه تنها با شواهد موجود همخوانی دارد، بلکه با منافع برخی گروه‌های ذینفع، از جمله شرکت‌های بزرگ و اتاق بازرگانی، نیز مرتبط است. این گروه‌ها از افزایش نرخ ارز سود می‌برند، خواه به‌صورت مستقیم از طریق افزایش سودآوری و خواه به‌صورت غیرمستقیم از طریق فراهم کردن زمینه برای امتیازگیری‌های سیاسی. در این میان، باید به هشدارهای امام خمینی (ره) در خصوص نفوذ دشمن توجه ویژه داشت. ایشان تأکید داشتند که «امریکا و استکبار در تمامی زمینه‌ها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند» و این افراد با ابزارهای گوناگون، از جمله برچسب‌زنی و نفوذ در مراکز تصمیم‌گیری، تلاش می‌کنند اهداف استکبار را پیش ببرند. این هشدارها، به‌ویژه در شرایط کنونی که بحث افزایش تصنعی نرخ ارز مطرح است، اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند.

ضرورت اتخاذ تصمیمات قاطع و شفاف و هوشیاری ملی: چنین شرایط خطیری، اتخاذ تصمیمات قاطع، شفاف و مبتنی بر منافع ملی، بیش از هر زمان دیگری ضروری است. دولت باید با اجرای سیاست‌های پولی و مالی منسجم، به تثبیت بازار ارز و کنترل تورم بپردازد. شفاف‌سازی در خصوص برنامه‌ها و اقدامات اقتصادی، می‌تواند به کاهش نگرانی‌ها و افزایش اعتماد عمومی کمک کند. همچنین، مقابله جدی با رانت و فساد، به‌ویژه در حوزه‌ی تجارت خارجی و بازار ارز، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در کنار این اقدامات، هوشیاری ملی در برابر دسیسه‌های دشمن و شناخت عوامل نفوذی، از ضروریات است. همانگونه که امام خمینی (ره) فرمودند، باید مراقب «مقدس‌نماها» و کسانی که با ظاهری فریبنده به دنبال منافع خود و بیگانگان هستند، باشیم.

نگاهی امیدوارانه به آینده: با وجود چالش‌های موجود، نباید تسلیم بدبینی و ناامیدی شد. تاریخ نشان داده است که ملت بزرگ ایران همواره در برابر دشواری‌ها ایستادگی کرده و با تکیه بر توان داخلی، و بهره گیری از سخنان حکیمانه رهبری معظم ، راه‌های برون‌رفت را یافته و در شرایط کنونی نیز می توان ، با اتخاذ تصمیمات درست، همدلی و مشارکت مردم و بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی، از این گردنه نیز عبور کرده و آینده‌ای روشن‌تر را رقم زد.

تمرکز بر تولید داخلی، توسعه‌ی صادرات غیرنفتی، تقویت اقتصاد دانش‌بنیان و اصلاح ساختارهای اقتصادی، می‌تواند زمینه‌ساز رشد و شکوفایی پایدار باشد. در پایان ، مسئله‌ی نرخ ارز و نوسانات آن، صرفاً یک پدیده‌ی اقتصادی نیست، بلکه ابعاد سیاسی و اجتماعی عمیقی نیز دارد. حل این مسئله نیازمند نگاهی جامع، تصمیماتی قاطع، عزمی ملی و هوشیاری در برابر نفوذ دشمن است. با عبور از نگاه‌های کوتاه‌مدت و تمرکز بر منافع بلندمدت کشور، می‌توان از این چالش به عنوان فرصتی برای تحول و پیشرفت استفاده کرد.