به گزارش گروه بین الملل «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محمدجواد ظریف، معاون غیرقانونی راهبردی رئیس جمهور، در سخنرانی خود در اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس، سوئیس، بار دیگر مواضع و اظهاراتی را مطرح کرد که میتواند به چالشهایی جدی برای سیاست داخلی و خارجی ایران منجر شود. رفتار ظریف در این نشستها به وضوح بازتابدهنده رویکردی است که در سالهای گذشته همواره در مواجهه با مسائل داخلی ایران در عرصه بینالمللی مطرح کرده است. با توجه به سابقه و روندهای مشابه در اظهارات و رفتارهای ظریف، تحلیل و نقد سخنان اخیر او میتواند به درک بهتری از چالشها و آسیبهایی که چنین رویکردهایی برای ایران ایجاد میکنند، منجر شود.
مطرح کردن مسائل داخلی در فضای بینالمللی
یکی از نکات قابل توجه در سخنان ظریف، استفاده از بسترهای بینالمللی برای مطرح کردن مسائل داخلی و اختلافات سیاسی است. ظریف به طور مداوم در جلسات جهانی، به جای تمرکز بر سیاست خارجی و تعاملات بینالمللی، به مسائل داخلی کشور اشاره کرده و گاهی آنها را به سوژهای برای انتقاد از رقبای سیاسی خود تبدیل کرده است. این رفتار، به ویژه زمانی که در زمینههای حساس و پرتنش صورت میگیرد، میتواند به طور جدی به اعتبار ایران آسیب بزند.
در اجلاس داووس، او به مسئله تابعیت فرزندان خود اشاره کرد و این موضوع را به نوعی برای دفاع از خود و حمله به مخالفان داخلی استفاده نمود. او مدعی شد که این موضوع کاملاً در چارچوب قوانین است و هیچ نقضی صورت نگرفته است. اینگونه واکنشها میتواند تبعات منفی برای ایران در سطح بینالمللی داشته باشد. زیرا در فضایی که کشورهای خارجی به دنبال بهرهبرداری از اختلافات داخلی ایران هستند، چنین اظهاراتی میتواند به عنوان فرصتی برای تشدید فشارهای بینالمللی علیه ایران عمل کند. اینگونه رفتارها نه تنها موجب ایجاد شکاف داخلی میشود، بلکه زمینهساز استفاده از مسائل داخلی کشور توسط بیگانگان میشود. در حقیقت، اینگونه اظهارات تبدیل به ابزاری میشود که دشمنان ایران میتوانند با آن علیه منافع ملی کشور استفاده کنند.
گردنکشی در برابر قانون
یکی از مهمترین بخشهای اظهارات ظریف در این نشست، اشاره به «تفسیر متفاوت» او از قانون بود. او از مسئله انتصاب غیرقانونی خود به عنوان معاون راهبردی رئیسجمهور دفاع کرده و آن را با تفسیر خود به نوعی موجه نشان داد. این اقدام نشاندهنده گردنکشی و عدم احترام به اصول حاکمیت قانون است. او در حالی که نمیتواند نظر مجلس شورای اسلامی و دیگر مقامات نظارتی را نادیده بگیرد، از «تفسیر متفاوت» خود صحبت میکند. این نوع رفتار میتواند برای کشور در عرصه بینالمللی پیامدهای منفی به همراه داشته باشد، چرا که تصویر ایران را به عنوان کشوری که در آن قوانین به راحتی نادیده گرفته میشود، تقویت میکند.
ظریف در این نشست بهطور مستقیم به اظهارات مخالفان خود در داخل کشور پاسخ داد و سعی کرد تا با نشان دادن تفسیر خود از مسائل قانونی، مشروعیت اقداماتش را اثبات کند. در حالی که نظرات مخالفان داخلی درباره این موضوع کاملاً مشخص است و مقامات مختلف، از جمله رئیس مجلس شورای اسلامی، به طور صریح اعلام کردهاند که انتصاب وی به عنوان معاون رئیسجمهور برخلاف قانون بوده است، او همچنان بهطور علنی از این تفسیر متفاوت دفاع کرده است. این در حالی است که برای هر سیاستمداری که در پستهای کلیدی کشور قرار دارد، احترام به قانون و فرآیندهای قانونی از اولویتهای اساسی است.
این نوع رفتار میتواند تهدیدی جدی برای وحدت و انسجام داخلی باشد. زمانی که مقامات ارشد دولتی از تفسیرهای متفاوت از قانون استفاده میکنند و آن را در عرصههای عمومی مطرح میسازند، ممکن است باعث کاهش اعتماد عمومی به نهادهای اجرایی و تصمیمگیری در کشور شود. حتی اگر چنین تفسیرهایی در درون دولت پذیرفته شود، اینگونه اظهارات میتواند به شکافهایی در داخل ساختار سیاسی منجر شود و در نهایت تأثیر منفی بر ثبات کشور داشته باشد.
تکرار اشتباهات گذشته در سیاست خارجی
ظریف در این نشست به مسأله برجام اشاره کرد و به انتقاد از برخی گروههای داخلی پرداخت که بهطور مداوم بر سر راه احیای برجام سنگاندازی کردهاند. او همچنین از سیاستهای واشنگتن در دوران ترامپ انتقاد کرد و در دفاع از برجام تلاش کرد تا ترامپ را در موقعیتی کمتر منفی نشان دهد. به گفته او، آمریکا در سیاست خود در قبال ایران دچار اشتباهاتی بوده و اکنون باید توجه بیشتری به شرایط ایران داشته باشد.
ظریف در حقیقت با این سخنان، تلاش دارد تا مسئولیت مشکلات موجود در توافق هستهای را از دوش خود و دولت سابق روحانی بردارد و آن را به گردن طرفهای غربی و آمریکا بیندازد. این در حالی است که برجام به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم به شمار میرفت و نتیجهای که در نهایت به دست آمد، بیشتر به عنوان یک تجربه پرهزینه برای ایران ثبت شد. تحلیلهای مختلف حاکی از آن است که ایران به دلیل تکیه بر وعدههای طرفهای غربی، نتوانست منافع اقتصادی خود را از این توافق به دست آورد و بسیاری از امیدها به این توافق به شکست انجامید.
ظریف با بیان این که کشورهای غربی هیچگاه به تعهدات خود در برجام پایبند نبودهاند، در واقع از عدم موفقیتهای خود در این زمینه به نوعی دفاع میکند. به نظر میرسد او به جای پذیرش انتقادها و اشتباهات خود در روند مذاکرات، به جای تحلیل منصفانه این موضوع، تلاش میکند تا فشارهای خارجی را به عنوان عامل اصلی شکست برجام معرفی کند. در حالی که بسیاری از تحلیلگران و حتی مقامات داخلی ایران به این نتیجه رسیدند که برجام نتوانست منافع اقتصادی کشور را تأمین کند و با رفتارهای غیرقابل پیشبینی طرفهای غربی، مشکلات زیادی برای ایران ایجاد شد، ظریف هنوز نتوانسته است بهطور شفاف مسئولیت مشکلات برجام را بپذیرد.
ایجاد شکافهای داخلی با مطرح کردن مسائل داخلی در عرصه جهانی
در کنار این مسائل، ظریف همواره در موقعیتهای مختلف به انتقاد از سیاستهای داخلی کشور و سیاستمداران دیگر پرداخته است. در گذشته و در دوران مذاکرات هستهای، وی بهطور مکرر انتقادهایی از مواضع داخلی و افرادی مانند محمود احمدینژاد مطرح کرده بود. در حالی که موضوعات داخلی و اختلافات سیاسی باید در چارچوب قانونی و در داخل کشور حل و فصل شوند، ظریف آنها را به عرصه بینالمللی منتقل میکند و از این فرصتها برای نقد و حمله به رقبای سیاسی خود استفاده میکند.
اینگونه برخوردها نه تنها باعث تضعیف انسجام داخلی میشود، بلکه در عرصه جهانی نیز این تصویر را ایجاد میکند که ایران کشوری ناپایدار است که در آن مسئولان خود در برابر یکدیگر دچار تنشهای شدید هستند. این مسئله میتواند منجر به کاهش اعتبار ایران در زمینههای دیپلماتیک و اقتصادی در سطح جهانی شود.
رفتار ظریف در انتقال مسائل داخلی به سطوح بینالمللی موجب ایجاد فضایی میشود که دشمنان ایران میتوانند از آن برای وارد کردن فشار به کشور استفاده کنند. به جای آنکه سیاستمداران ایرانی در داخل کشور مسائل خود را حل کنند و در مجامع بینالمللی متحد و یکپارچه حضور یابند، به نظر میرسد که ظریف تمایل دارد تا در نشستهای جهانی از این فرصتها برای نقد و حمله به رقبای داخلی خود بهرهبرداری کند. اینگونه رفتارها میتواند در کوتاهمدت به منافع شخصی او کمک کند، اما در بلندمدت به شدت به منافع ملی آسیب خواهد رساند.
روند تکراری و سهلاندیشی در سیاستهای خارجی
با نگاه به تاریخ اظهارات ظریف، میتوان متوجه شد که او همواره به نوعی از مسیرهای اشتباه در سیاستهای خارجی دفاع کرده است. همانطور که پیش از این در جریان مذاکرات هستهای و با روی کار آمدن دولت روحانی، او به شدت بر ضرورت اعتماد به غرب تأکید کرده و امید داشت که توافق هستهای ایران با کشورهای غربی به رفع تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی کشور منجر شود، اکنون میتوان دید که این سیاستها نه تنها به نتیجه مطلوب نرسید، بلکه به ایجاد مشکلات جدیدی برای ایران منجر شد.
ظریف در اظهارات اخیر خود نیز نشان داده است که از اشتباهات گذشته درس نگرفته و همچنان به همان روشها و نگاههای قدیمی پایبند است. در حالی که ایران باید به دنبال سیاستهایی باشد که بر مبنای قدرت داخلی و همبستگی ملی استوار باشد، ظریف همچنان در تلاش است تا با تکیه بر توافقات بینالمللی، مشکلات داخلی کشور را حل کند. این دیدگاه نه تنها با واقعیتهای داخلی ایران همخوانی ندارد، بلکه میتواند برای کشور هزینهبردار باشد.
نتیجه گیری
اظهارات اخیر محمدجواد ظریف در مجمع جهانی اقتصاد و سایر سخنرانیهای بینالمللی او، بار دیگر نشاندهنده رویکردی است که بهطور مداوم در قبال مسائل داخلی و خارجی ایران اتخاذ کرده است. این سخنان نه تنها به منافع ملی ایران آسیب میزنند، بلکه موجب تضعیف انسجام داخلی و کاهش اعتبار کشور در عرصه بینالمللی میشوند. ظریف باید به این حقیقت توجه کند که سیاستهای بینالمللی و داخلی ایران باید با یکپارچگی و هماهنگی پیش بروند و از مطرح کردن مسائل داخلی در عرصه جهانی باید اجتناب شود. در غیر این صورت، ایران نه تنها در عرصه جهانی، بلکه در داخل کشور نیز با بحرانهای جدی روبرو خواهد شد.
گزارش از امیر صفره