سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حیدر کاشف: صحرا مختاری خود را «مربی هوش هیجانی و ذهنآگاهی» معرفی میکند و فعالیت اصلیاش را «تنظیم شدن هرچه بهتر در مدار تقوا» میداند. تقوا به گفته او به معنای «قرار دادن کانون توجه بر خوبیها، زیباییها و نکات مثبت و درست زندگی؛ چه در حیات و چه در ممات» است.
مختاری که سالهاست در حوزه هوش هیجانی فعالیت میکند، بهتازگی کتاب جدیدی برای کودکان منتشر کرده که دوزبانه است و نامش «مار جیرینگ جیرینگی» است؛ کتابی که به گفته نویسنده، پیامش صلح و دوستی برای کودکان است. همین بهانهای شد که پای صحبتهایش درباره دنیای ذهنی، ایدههای پشت کتاب و هدفش از نوشتن بنشینیم.
جرقهای به نام صلح
او در خصوص طرح اولیه این داستان به خبرنگار ایبنا در بوشهر گفت: وقتی برای اولین بار طرح اصلی داستان را در ذهنم مرور کردم، تنها کلیدواژهای که برایم آشکار شد، «صلح» بود؛ اما نه صلح به معنای سادهاش، بلکه آشتی با خود، دیگران و جهان اطراف، در عین پذیرش تفاوتهایمان؛ چه کودک باشیم و چه بزرگسال، در هر مرحله از زندگیمان، این حس دوستی است که مسیر سفر زندگی را برایمان شیرینتر و آسانتر میکند. بدون آن، جهان به جایی بیروح و بیثبات تبدیل میشود، جایی که رنگها و معنا کمرنگ میشوند.
قصه یک مارِ ستارهخور
صحرا مختاری در مورد داستان این کتاب هم توضیح داد: کتاب درباره ماری است که گرسنگی عجیبی به خوردن ستارهها دارد. این میل او را به آسمان میکشاند؛ جایی که تصمیم میگیرد خلبان شود و ماجراهای بینظیری را تجربه کند؛ اما این داستان تنها روایت یک ماجراجویی ساده نیست؛ بلکه سفری است به دنیای بیپایان تخیل کودکان. دنیایی که آن را به بهشت تشبیه میکنم؛ فضایی بیقضاوت، بیبرچسبهای اجتماعی و فارغ از ارزشهای بیرونی. همین رهایی و آزادی است که به تصاویر ذهنی کودک قدرت میدهد و هماهنگی زیبایی میان روح، ذهن، و جسم او ایجاد میکند.
وی تاکید کرد: میدانید چرا کودکان میتوانند شادی را تجربه کنند، حتی اگر دقایقی قبل گریه کرده باشند؟ چون جسم، روح و ذهنشان با یکدیگر در هماهنگی هستند. این هماهنگی همان جادویی است که نتیجهاش شادی و آرامش است. داستان این مار ستارهخور نیز از همین هماهنگی سرچشمه میگیرد؛ از توانایی کودکانهای برای خلق جهانی پر از شگفتی، امید و رویا.
نوشتن برای کودکان، آشتی با کودک درون
مختاری با اشاره به شیرینی نوشتن برای کودکان گفت: وقتی برای کودکان مینویسم، انگار پلی میسازم میان دنیای امروز و کودک درونم؛ همان بخشی از وجودمان که نماد اصلی روح الهی و خالص انسان بودن ماست. خوراک اصلی رسیدن به این کودک درون، شجاعت، شفقت و پیوند است. شجاعتِ بیان احساسات، بیآنکه از قضاوت شدن بترسیم؛ شفقت برای پذیرفتن خودمان، با تمام نقصها و ضعفها و در عین حال باور به اینکه همین «منِ ناقص» ارزشمند است و پیوندی که از ویژگیهای مشترک انسانی سرچشمه میگیرد؛ اینکه بدانیم همه ما انسانیم و این واقعیت، ما را به هم متصل میکند.
این مربی هوش هیجانی و نویسنده حوزه کودک بیان کرد: هر بار که قلم برمیدارم و قصهای برای کودکان مینویسم، حس میکنم با این سه عنصر جادویی، به دنیای ساده و صمیمی کودکی برمیگردم. دنیایی که در آن نقصها عیب نیستند، احساسات بیقضاوت پذیرفته میشوند و پیوندها بر پایه دوستی و عشق شکل میگیرند. این نوشتنها نه فقط برای کودکان، که برای خودم هم نوعی درمان است؛ فرصتی برای همدلی و یکی شدن با تمام انسانیت.
پیامی برای قلبهای کوچک
مختاری درباره بزرگترین آرزویش گفت: بزرگترین آرزویم این است که هر کودکی که این کتاب را میخواند، قلبش شاد شود و بتواند قصه را آنطور که خودش میخواهد، معنا کند. کودکان قلبهای بزرگی دارند و من میخواستم این پیام صلح را به زبانی گستردهتر با آنها در میان بگذارم. به همین دلیل، کتاب را به دو زبان نوشتم. چراکه صلح یک اتفاق درونی است و دوستی و عشق، پاداش شیرین این اتفاق درونی.
به گزارش ایبنا؛ کتاب «مار جیرینگ جیرینگی» در تیراژ ۳۰۰ نسخه به همت انتشارات «سمت روشن کلمه» منتشر شده است.
∎