جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، به بازخوانی مواضع زندهیاد آیت الله سید محمود طالقانی، در فاصله آزادی از واپسین زندان تا پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته است. این پژوهش از سوی میرزا باقر علیاننژاد انجام شده و انتشار سوره مهر، آن را روانه بازار کتاب ساخته است. تارنمای ناشر در توصیف محتوای این کتاب، نکات پی آمده را از نظر دور نداشته است: «مرد شماره دو انقلاب اسلامی! این تعبیر را رسانهها و گروههای مبارز، به آیت الله سیدمحمود طالقانی اختصاص داده بودند. او از نامدارترین مبارزان دوران پهلوی به شمار میرفت. مبارزاتش را از دوران رضاشاه آغاز کرده بود و در کوران رقابتهای احزاب و گروههای متعدد و مختلفی که با ایدهها و مرامهای چپی و راستی در شهرها جولان میدادند به همراه اندک دلسوزان روحانی و مذهبی، بار تبلیغ دین را در میان جوانان بر دوش میکشید. او در دوره پس از سقوط رضاشاه و خروجش از کشور، فضا را بیش از گذشته مناسب برای تبلیغ دین و آیین دانست و با تشکیل کانون اسلام در تهران، دانشگاهیان را به سمت خود کشاند. آیتاللهطالقانی همپای تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه، به پیش میرفت و متناسب با جریانات و وقایع روز، واکنشهای لازم را از خود بروز میداد. چه در دوره ملی شدن صنعت نفت و چه در دوره کودتای امریکایی انگلیسی ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و چه در ماجرای رفراندوم انقلاب سفید. او در دوره آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی از خود توانمندیهایی، نشان داد که در نهایت منجر به دستگیری و محکومیت ۱۰ سالهاش شد. طالقانی پس از آزادی در آبان ۵۷ تا پایان حیات، از ستونهای آرامش جامعه بود که برای رفع تنشها و سوء تفاهمات، لختی نیاسود و از حرکت باز نایستاد. امامخمینی طی پیامی در سوگ او نوشت: آقاى طالقانى یک عمر در جهاد و روشنگرى و ارشاد گذراند. او یک شخصیتى بود که از حبسى به حبس و از رنجى به رنج دیگر در رفت و آمد بود و هیچگاه در جهاد بزرگ خود، سستى و سردى نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکى پس از دیگرى از دست بدهم. او براى اسلام، به منزله حضرت ابوذر بود. زبان گویاى او، چون شمشیر مالک اشتر بود، برنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت. رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزکاران بود و بر روان خودش که بازوى تواناى اسلام. من به امت اسلام و ملت ایران و عائله ارجمند و بازماندگان او، این ضایعه بزرگ را تسلیت مىدهم. رحمت بر او و بر همه مجاهدان راه حق...».
در بخشی از این پژوهش، توصیف آیتالله طالقانی از شرایط جامعه در دوره آزادی خویش، اینگونه روایت شده است: «همین که در آن وقت شب از زندان بیرون آمدم، آنچه را درباره تولد تازه و حرکت خروشان مردم در روزنامهها خوانده بودم، یا به وسیله اشخاص که به زندان میآمدند شنیده بودم، به چشم خودم دیدم. در همان لحظه احساس کردم با مردمی دیگر روبهرو هستم، مردمی به حرکت در آمده، لباس غفلت و سستی قرون از تن به در آورده و عازم به سوی هدف، ازمبدأ الله در مسیر لاالهالاالله و در پشت سر سالک آگاه به راه روح الله. موج جمعیت اختیار را از من سلب کرد. مرا با خود برد، آرزوی ۴۰ سالهام برای به میدان آمدن مردم، بیش از انتظارم تحقق مییافت...».