شناسهٔ خبر: 70956980 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

در گفت و گو با دانشجو :

عضو جامعه روحانیت مبارز : ترور شخصیت‌ها، انگیزه‌های اجتماعی و سیاسی را تقویت می‌کند / شهادت بزرگان انقلاب، وحدت اجتماعی را مستحکم می‌سازد/ ترورها می‌توانند به تقویت روحیه مقاومت تبدیل شوند

حجت الاسلام جلالی رئیس دفتروعضو جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: ترور‌های سیاسی و اجتماعی همواره یکی از ابزار‌های دشمنان برای تضعیف انقلاب اسلامی و روحانیت بوده است. با وجود این، هر ترور می‌تواند فرصتی برای تقویت وحدت و مقاومت در جامعه باشد

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ حجت الاسلام سید محمد جواد جلالی، عضو و رئیس دفتر جامعه روحانیت مبارز در گفت و گویی تفصیلی به سوالات خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو پاسخ داد که مشروح این مصاحبه در ادامه آمده است:

سوال: چرا روحانیت همواره یکی از اهداف اصلی ترور‌های سیاسی و اجتماعی بوده است؟

پاسخ: یک واقعیت هست که روحانیت در تاریخ نهضت‌های ایران نقش بی‌بدیلی داشته است. چه در نهضت‌های مقابله با استکبار و دخالت‌های خارجی و چه در نهضت‌های آزادی‌بخش علیه جریان‌های استبدادی، روحانیت همواره نقش موثر و محوری داشته است. این نقش معمولاً در هدایت فکری، هدایت اجتماعی و سیاسی و همچنین مشروعیت‌بخشی به نهضت‌ها تجلی پیدا کرده است.

جهت این تاثیرگذاری هم این بوده که روحانیت در دوره‌های گذشته به واسطه شبکه اجتماعی گسترده‌ای که داشت، ارتباط مستقیمی با مردم برقرار کرده بود و این ارتباط، پیوندی بین دین و مسائل روزمره مردم و مسائل سیاسی آنان ایجاد می‌کرد که می‌توانست نقشی محوری را برای روحانیت فراهم کند.

در دوره معاصرنیز، شما از نهضت مشروطه بگیرید تا ملی شدن صنعت نفت و دیگر نهضت‌ها در مناطق مختلف، روحانیت همین نقش را ایفاء کرده است. نهایتاً تأثیرات این نقش در جریان انقلاب اسلامی نمود پیدا کرد که به عنوان یک جریان ضد استکباری، استقلال‌طلب و آزادی‌خواه شکل گرفت. جمهوری اسلامی در ادامه بسیاری از ناکامی‌های گذشته مردم ایران با تفکر منسجم سیاسی امام خمینی به عنوان یک رو حانی ایرانی و شیعه شکل گرفت و روحانیت تبدیل به نماد هویت ملی و اسلامی شد؛ و اضافه بکنیدبه موارد بالابرای انگیزه‌های ترور؛ موضوع فراتر رفتن حوزه تاثیر گزاری رو حانیت را از مسایل محلی و ملی. امروز بسیاری از نهضت‌های جوانمردانه و انسان دوستانه تحت الهام بخشی و قیادت کسانی مثل سید حسن نصر الله قرار دارد که مرز‌های مذهب و ملیت را در نوردیده‌اند و در راس الهام بخشی به همه این جریانات جمهوری اسلامی قرار دارد.

بنابراین، طبیعی است که اگر دشمنان بتوانند این نماد را سرکوب کنند یا تخفیف دهند، و قطعا به تضعیف آن خواهند پرداخت و از هیچ تلاشی در این زمینه دریغ نمی‌کنند. به همین دلیل، روحانیت معمولاً یکی از اهداف اصلی ترور بوده است. این ترور‌ها شامل ترور‌های فیزیکی، ترور‌های شخصیتی، ترور‌های جمعی اجتماعی و ترور‌های علمی است که به‌طور خاص در انقلاب اسلامی مشاهده می‌شود.

سوال: ترور شخصیت‌ها و افراد انقلابی و دینی در ایران چه تاثیری بر انسجام اجتماعی می‌گذارد؟ آیا ترور‌ها باعث تقویت روحیه مقاومت در جامعه خواهند شد؟

پاسخ: طبیعتاً وقتی تروری اتفاق می‌افتد، ابتدا یک شکست موضعی در یک ناحیه احساس می‌شود. این احساس که ترور توسط گروه‌های تروریستی یا ایادی خارجی موفقیت‌آمیز بوده، ممکن است در کوتاه‌مدت احساس ناخوشایند شکست را در جامعه ایجاد کند. اما در عین حال، این احساس شکست در کنار فقدان آن شخصیت، به‌ویژه اگر آن فرد از محبوبیت اجتماعی برخوردار باشد، بیشتر محسوس خواهد بود. در جامعه انقلابی، مثلاً همان‌طور که بعد از شهادت شخصیت‌هایی مثل شهید مطهری یا شهید بهشتی یا اخیرا شهید عزیز سید حسن نصرالله چنین احساسی به وجود آمد، ممکن است در ابتدا احساس شکست و افسردگی ایجاد شود.

اما نکته مهم این است که پس از چنین رویدادهایی، وظیفه رسانه‌ها، اصحاب تریبون و تأثیرگذاران سنگین‌تر می‌شود. وظیفه این افراد این است که به درستی، چرایی این ترور‌ها را تبیین کنند.

اگر هدف این ترور‌ها و پشت پرده آن را تبیین کرد، آن را در جهت تضعیف و سرکوب مردم در پی قدرت یافتن یک اندیشه و نهضت اصیل و آزادی‌خواهانه دانست و بیان کرد که ترور راهیست به جهت فرار از استیصال بوجود آمده برای دشمن، می‌توان از این رویداد‌ها برای تقویت وحدت و مقاومت استفاده کرد.

برای مثال، در بعد از ترور‌هایی همچون شهادت شهید مطهری یا شهید بهشتی، به جای ایجاد تفرقه، شاهد تقویت روحیه وحدت و مقاومت در جامعه بودیم. در مورد سید حسن نصرالله هم، ترور و تهدیدات علیه او باعث تقویت روحیه مقاومت در میان مردم و بازآفرینی توان در نیرو‌های انقلابی شده است.

سوال: چگونه می‌توان از ترور‌ها برای تقو یت همبستگی اجتماعی استفاده کرد، به جای اینکه به تفرقه دامن زد؟

پاسخ: اگر ما یک روایت دقیق و شفاف از اهداف و پشت پرده‌های ترور بیان کنیم، و در عین حال معیار‌های ارزشی خود را در دفاع از آرمان‌هامان تبیین کنیم، می‌توانیم از این موقعیت‌ها به‌درستی استفاده کنیم. به این معنا که یک مدیریت رسانه‌ای درست را با همراهی تخبگانی را در این برهه انجام دهیم. رسانه‌ها و افراد تأثیرگذار باید با آگاهی‌رسانی درست، جلوی احساس شکست را بگیرند و به تقویت احساس غرور و عزت در میان مردم بپردازند.

اگر نخبگان جامعه در این زمینه به هم‌افزایی بپردازند، می‌توانند در مسیر ایجاد یک هویت ملی بیشتر و تقویت همبستگی اجتماعی موثر باشند.

سوال: معمولاً چه اهدافی پشت اقدامات تروریستی وجود دارد؟

پاسخ: در خصوص اهداف پشت پرده ترورها، باید بگویم که در ابتدا، در اوایل انقلاب، ترور‌ها معمولاً برای ایجاد رعب و وحشت یا خیال اخلال در مدیریت انقلاب بودند. به‌ویژه در ترور‌های سازمان‌یافته‌ای که منافقین انجام می‌دادند، ترور‌های عمومی علیه مردم بی‌گناه و افرادی که ارتباطی کلان با مسائل سیاسی نداشتند.

اما با گذشت زمان و تغییر شرایط، وطی دوره تثبیت ترور‌ها هدفمندتر شدند. وقتی که به سمت ترور‌های نخبگانی رفتند، این ترور‌ها به دنبال ایجاد احساس شکست در میان نیرو‌های انقلابی و کارآمد بودند. جمهوری اسلامی امروز دیگر در مرحله‌ای است که با بسیاری از قدرت‌ها در سطح جهانی رقابت می‌کند و هماورد می‌طلبد. در چنین شرایطی، ترور برای ایجاد حس ناامنی، شکست در میان نیرو‌های انقلاب و گسست اجتماعی بین مردم انجام می‌شوند و سعی نا فرجامی دارند تا نارضایتی‌های اجتماعی را القا کنند. این ترور‌ها می‌توانند با سکوتی که در پس آن از سوی طراحان در به عهده گرفتن آن‌ها صورت می‌گیرد که در برابر عملیات‌ها صرفاً ابراز خوشحالی می‌کنند، نارضایتی‌های اجتماعی را به سمت ایجاد اختلافات قومی، مذهبی یا قبیله‌ای هدایت کنند. به‌عنوان مثال، پس از شهادت آقای رازینی، چنین روند‌هایی در جامعه مشاهده می‌شود.

سوال: سازمان تروریستی مجاهدین خلق چگونه از ترور برای مقابله با انقلاب اسلامی استفاده کرده است؟

پاسخ : در خصوص این گروهک تروریستی سخن بسیار گفته شده که البته امروزبه میزبانی کشور‌های اروپایی در حال ضربه زدن به مردم استقلال طلب و آزادی خواه ایران هستند وسابقه ایشان در انجام قتل عام منافع ایران، خیانت، انجام ترو رهای داخلی، و روش‌های فجیع در شکنجه افراد عادی بر کسیده پوشیده نیست.

زمانی این کار با عضو گیری رسمی تشکیلاتی. آموزش، تبلیغات، طراحی مستقیم عملیات، اجرا و در نهایت به عهده گرفتن آن صورت می‌گرفت و این را افتخاری برای خودشان می‌دانستند. امروز، اما از اسر استیصال از عدم کارایی روش‌های گذشته که منجر به ایجاد تنفر اجتماعی و عمومی شد و هم چنین محذورات مناسبات بین المللی در شیوه‌ای جدیدو مکارانه‌تر در فضا‌های مجازی و حقیقی، عمومی و اجتماعی حضور دارند و کار رسانه و عملیات مدیریت ذهن می‌کنند و در مواقع مقتضی نسبت به ارتباط گیری و در دست گرفتن هدایت فکری افرادی که دسترسی‌هایی را در کشور دارند اقدام می‌کنند و هدایت عملیاتی ان هارا به عهده می‌گیرند و از جهت اجتماعی از ایجاد تنفری که از پس گردن گیری بوجود می‌آِید احتراز می‌کند و به پیگیری اهداف ترور در قالب عملیات رسانه‌ای ادامه می‌دهد.

در نهایت امروز گروهگ تروریستی منافقین به عنوان پیمانکار در اختیار سروس‌های اطلاعاتی دنیا قرار دارند و ره به جایی نخواهند برد.