شناسهٔ خبر: 70947231 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در هفتادوچهارمین برنامه انجام خواهد شد؛

کتاب «سنافور» میهمان باشگاه «بچه‌کتابخون‌ها»

باشگاه بچه‌کتابخون‌ها کتاب «سنافور» را در هفتاد و چهارمین برنامه خود با تخفیف ۵۰ درصدی در اختیار مخاطبان نوجوان قرار داده است.

صاحب‌خبر -

تکتم نجفی‌منش، مدیر امور کتابخانه‌ها و ترویج فرهنگ کتابخوانی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا از برگزاری هفتادوچهارمین هفته باشگاه «بچه کتابخون‌ها» خبر داد و عنوان کرد: برای مطالعه در این هفته، داستانی از یحیی سنوار در کتاب «سنافور» را در اختیار مخاطبان نوجوان قرار داده‌ایم، کتابی با ترجمه اسماء خواجه‌زاده مشتمل بر چهار فصل که داستان زندگی یحیی سنوار را روایت می‌کند.

وی با بیان اینکه این کتاب توسط انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است، ادامه داد: این کتاب الکترونیکی با پیگیری باشگاه بچه‌کتابخون‌ها و هماهنگی اپلیکیشن فراکتاب با ۵۰ درصد تخفیف در دسترس نوجوانان قرار گرفته است.

نجفی‌منش افزود: تاکنون ۷۳ کتاب در باشگاه کتاب بچه‌کتابخون‌ها معرفی شده و افراد علاقه‌مند می‌توانند با عضویت در کتابخانه‌های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از تمامی این آثار بهره‌مند شوند.

به‌گفته وی، نوجوانان و دانش‌آموزان مدارس مقطع تحصیلی متوسطه دوره اول و دوم می‌توانند با ارسال عدد ۱۰۰ به سامانه پیامکی ۲۰۰۰۱۸۳۷ لینک ثبت‌نام باشگاه را دریافت کرده و با تکمیل مشخصات خود و دریافت کارت عضویت دیجیتال از سایت bk.farhangsara.ir از خدمات و تسهیلات ویژه این باشگاه استفاده کرده و از صفحه کاربری خود کتاب را تهیه کنند.

در بخشی از کتاب «سنافور» می‌خوانیم:

«مدتی از شروع کارم در انبار آلمینیوم یافا می‌گذشت. صبح یکشنبه ۲۰/۵/۱۹۹۰ با شروع هفته کاری جدید، غرق کار بودم که خبر آن کشتار وحشتناک را شنیدم. اخبار واضح و کامل نبود، اما همین قدر فهمیدم که صهیونیست‌ها آتش تفنگ‌های اتوماتیک‌شان را به روی گروهی از کارگران عرب در ایستگاه کارگران منطقه «عیون قاره» گشوده‌اند. جایی که به عبری به آن «ریشون لِتسیون» یعنی اولین صهیونیست می‌گفتند.

در واقع کشتن تدریجی ما به مثابه یک ملت نه تنها گروهی از یهودیان را سیر نمی‌کرد، بلکه خواهان مرگ سریع ما بودند. در عرض چند لحظه تعدادی از برادران من با گلوله «نفرتِ هار» صهیونیست‌ها شهید شده بودند، آن هم فقط به این دلیل که با چنگ و دندان مبارزه می‌کردند تا بتوانند از چنگال خون آشامان، منقار کلاغ‌ها و جغدها و آرواره این جانور وحشی یعنی صهیونیسم غاصب یک لقمه نان برای فرزندان شان بیرون بیاورند. آخر جرم آن‌ها چه بود و چه گناهی مرتکب شده بودند؟ مطمئن بودم هیچ کدامشان گناهی نکرده که مجازاتش قتل باشد، چون خود من یکی از آن کارگران در بخش های مختلف کارخانه‌ها، شرکت‌ها و کارگاه های اشغالگر هستم که به خاطر یک لقمه نان، دولت غاصب را می‌سازیم و تمدنش را مستحکم می‌کنیم.

یادم نمی‌آید هیچ وقت در ریختن خون یا حتی زخمی کردن انسانی، چه عرب و چه یهود شریک بوده باشم، با این وجود از وقتی سرزمین ما آن‌ها را شناخت، دست به این قبیل کارها زدند و خون‌های زیادی بر زمین ریختند. صهیونیست‌ها این جنایت را انجام دادند چون آنها جزء ملتی بودند که قیام کرده و اشغالگر را نپذیرفته بودند.»