شناسهٔ خبر: 70945912 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

کارگردان فیلم اقتباسی «سایه‌های موازی» مطرح کرد؛

سیمرغ فیلمنامه اقتباسی، بر اساس فضای کلی فیلم‌های جشنواره فجر مشخص می‌شود

اصغر نعیمی درباره سیمرغ اقتباسی فجر گفت: درواقع جایزه سیمرغ اقتباسی را بر اساس فضای کلی تولیدات باید مشخص کرد.تعداد اقتباس‌ها در سینمای ایران آنقدر اندک و انگشت‌شمار است که اگر این جایزه را همیشگی کنند ممکن است سال‌های طولانی این سیمرغ اصلاً بلا وجه و بلا محل باشد

صاحب‌خبر -

اصغر نعیمی کارگردان فیلم اقتباسی «سایه‌های موازی» در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در پاسخ به این پرسش که در سال‌هایی در جشنواره فیلم فجر ما شاهد اهدای سیمرغ بلورین فیلم‌نامه اقتباسی هستیم و آیا اگر این سیمرغ اقتباس همیشه تعریف شود، فیلم‌سازان رغبت بیشتری به ساخت فیلم اقتباسی پیدا می‌کنند؛ گفت: درواقع جایزه سیمرغ فیلمنامه اقتباسی را بر اساس فضای کلی تولیدات باید مشخص کرد. تعداد اقتباس‌ها در سینمای ایران آنقدر اندک و انگشت‌شمار است که اگر این جایزه را همیشگی کنند؛ ممکن است سال‌های طولانی این سیمرغ اصلاً بلا وجه و بلا محل باشد و سیمرغ وجه رقابتی‌اش را از دست خواهد داد.‌

وی درباره تعریف اقتباس، عنوان کرد: هر نوع الهام یا تاثیرپذیری خیلی مستقیم و وفادار به متن بابت نوشتن فیلم‌نامه و ساختن فیلم اسمش اقتباس است. اقتباس یعنی ما از یک مدیوم هنری استفاده کنیم برای اینکه داستان یا فیلم نامه فیلم را بنویسیم و به تصویر بکشیم.

نعیمی در پرسش به این پاسخ که آیا شما خودتان فیلم اقتباسی ساخته‌اید یا نه؟ گفت: بله من یک فیلم اقتباسی ساخته‌ام. فیلم «سایه‌های موازی» که براساس داستان «نازنین» نوشته فئودور داستایوسکی است. فیلمنامه این فیلم را سعید عقیقی نوشته و من بازنویسی کرده‌ام.

کارگردان فیلم «دو روز دیرتر» درباره این‌که نوشتن فیلم‌نامه اقتباسی آسان تراست یا فیلمنامه اورجینال، توضیح داد: به نظرمن نوشتن فیلمنامه خوب و ساختن فیلم خوب، در هر شکلش سخت است. ما نمی‌توانیم تفکیک قائل بشویم و بگوییم که چون از یک منبع اقتباس می‌کنیم پس کارمان راحت‌تر است و یا اگر بر اساس تخیل خودمان بنویسیم کار دشوارتری انجام داده‌ایم. تنها تفاوتی که ممکن است در نوشتن فیلم‌نامه اقتباسی با نوشتن بر اساس تخیل خود نویسنده وجود داشته باشد؛ این است که در اقتباس مسیر تا مقدار زیادی روشن‌تراست ولی این به معنای آسان تر بودن کار نیست و حتی در مواقعی پیچیدگی‌های خاص خودش را پیدا می‌کند و سخت تر از نوشتن بر اساس ایده شخصی می‌شود.

وی افزود: یکی از مسائلی که کار را دشوار می‌کند، آداپته کردن زبان ادبیات به زبان تصویر و زبان فیلمنامه است. انطباق زمان و مکان داستان کتاب با زمان و مکان فیلم می‌تواند خیلی چالش برانگیز و دشوار باشد. بنابراین من نمی‌توانم بگویم کدامش راحت‌تر و کدامش سخت تر است. هر کدام در واقع دشواری های خاص خودش را دارد.

کارگردان فیلم «بی‌وفا» درباره علت اینکه چرا فیلم‌سازها در ایران کمتر فیلم اقتباسی می‌سازند در صورتیکه در هالیوود و تمام دنیا ساخت فیلم اقتباسی یا ساخت فیلم از روی یک کتاب بسیار مرسوم است؟ عنوان کرد: نمی‌دانم، شاید اگر که به شوخی بخواهم جواب این سوال را بگویم؛ جواب این است که آن‌هایی که فیلم اقتباسی نمی‌سازند شاید به اندازه‌ای که لازم باشد کتاب نمی‌خوانند. در غیر این صورت، بسیاری از فیلم‌سازان مولف ما مثل ناصر تقوایی یا داریوش مهرجویی، اغلب آثارشان اقتباسی بوده و فیلم‌های خیلی موفقی هم ساخته‌اند که وجه مولف گونه هم داشته‌است.

وی افزود: اگر کسی فیلم اقتباسی نمی‌سازد، باید دلیل خاصی داشته باشد. خود من که همیشه از اقتباس استقبال کرده‌ام. نکته‌ای که در رابطه با اقتباس می‌توان گفت این است که وقتی شما به سراغ ادبیات می‌روید به راحتی متوجه می‌شوید که ادبیات یک منبع بسیار بسیار غنی است. اتفاقاً الان اگر بخواهم به سوال دوم شما برگردم اقتباس چون کار بسیار بسیار پیچیده‌ای است و چالش‌های خیلی زیادی دارد؛ شاید خیلی افراد ترجیح بدهند که این چالش‌ها را در ارتباط با ایده‌های خودشان داشته باشند.