جوان آنلاین: حضور گروههای جهادی در مناطق محروم و توجه به نیازها و کمبودهای آنها باعث شده است طی سالهای اخیر اقدامات خوبی در این مناطق رقم بخورد و بخش زیادی از آنها با محرومیت خداحافظی کنند. در این میان، تخصصی شدن گروههای جهادی نقطه قوت این حرکتها به شمار میآید. حالا وقتی گروهی در روستا یا منطقهای محروم اردو میزند هم جهادگران و هم مردم خوب میدانند چه خدماتی در چه حوزههایی ارائه خواهد شد.
میلاد جلالی، ساکن شوش دانیال استان خوزستان و مدیر گروه جهادی شهید «حسین بندوی» است. البته این جهادگر سالهای سال عضو پایگاه مقاومت بسیج نبی اکرم (ص) حوزه مقاومت بسیج «دانش» شهرستان شوش است.
خودش میگوید سال ۱۳۸۰ عضو بسیج شده و فعالیتهایش را در زمینههای فرهنگی و جهادی آغاز کرده است. وقتی از اهداف این جهادگر فعال برای خدمت به جامعه مطلع میشویم، کاملاً مشخص است که سالها با دغدغههایش زندگی کرده تا روزی بتواند طرحها و ایدههایش را عملی کند. حس از بین بردن محرومیت و فقرزدایی از روستاهای ضعیف و مناطق کم برخوردار موجب شده او هیچوقت احساس خستگی نکند. بعد از اینکه چندین ماه به صورت انفرادی مایحتاج خانوادههای نیازمند را تأمین میکرده، تصمیم میگیرد یک گروه جهادی تشکیل دهد.
ابتدا جهادگران این گروه تمام هم و غم خود را برای آمادهسازی بستههای معیشتی گذاشته بودند، اما به مرور عرصه فعالیت و خدمات گروه جهادی شهید حسین بندوی تخصصیتر و در حوزه سلامت، بهداشت، درمان و تأمین نیازهای اعضای خانواده متمرکز شد و برنامهریزیها به این سمت رفت.
اولین اتفاقی که شما را به سمت تأسیس گروه جهادی کشاند، چه بود؟
روزهای سخت کرونایی بود که باعث شد با بچهها برای کمک به هموطنان وارد میدان شویم.
زمانی که احساس کردم بسیاری از مردم و مسئولان از ترس شیوع این بیماری ناخودآگاه در خانههایشان پناه گرفتند، متوجه شدم در میان آنها خانوادههای کم برخورداری وجود دارد که باید نیازهایشان مورد توجه قرار گیرد و تأمین شود. از یک طرف حجم ورود بیماران کرونایی به بیمارستانها و از طرف دیگر حجم زیاد متوفیان کرونایی بود که باید برایشان فکری میشد.
وقتی این خلأ را احساس کردم، به دوستان بسیجی گفتم اینجا دقیقاً همان جایی است که باید پای کار نظام، انقلاب و مردم بیاییم. از همان موقع فعالیتم را شروع کردم. در قدم اول، ما به صورت تخصصی تیم رهگیری بیماران کرونایی، تیمهای پخش لوازم بهداشتی از قبیل ماسک و مواد ضدعفونی کننده، تیمهای ارائه واکسن و تیمهای تغسیل اموات را با کمک شبکه بهداشت و درمان در شهرستان شوش برپا کردیم. در این میان سپاه استان، مردانه به میدان آمد و کمک قابل توجهی به ما کرد تا بتوانیم باری از روی دوش مردم برداریم.
در آن شرایط سخت کرونایی چطور توانستید دوستانتان را دور هم جمع کنید و یک شبکه جهادی تشکیل دهید؟
اجازه دهید این بخش از عرایضم را با کلامی از مقام معظم رهبری پاسخ دهم. رهبر انقلاب، بارها فرمایش داشتند که ما صرفاً با کار اداری نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم. حضرت آقا نکته جالبی را فرمودند که هر کجا انقلابی عمل کردیم، پیش رفتیم، هر جا از کار جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم. اگر با نگاه جهادی و کار تشکیلاتی مناسب پیش رفتیم و مردم توانستند آثار و خیر و برکات این کار را درک کنند، آنها هم همپای بچههای جهادی وارد میدان میشوند و از هیچ تلاشی برای نیل به هدفی که در پیش است مضایقه نمیکنند.
هدف مشخص ما در این اردوهای جهادی و برنامههایی که در زمینه ویزیت رایگان و خدمات بهداشتی و درمانی در روستاهای کم برخوردار، محروم و دور افتاده وجود دارد این است که بتوانیم در حوزه ارتقای سلامت و رفع محرومیتهایی که در این بخش وجود دارد، گام برداریم.
ما سعی کردیم به صورت ابداعی، تیم گروه پزشکانمان را که شامل هشت پزشک متخصص، متخصص زنان، اطفال، داخلی، قلب و عروق، مغز و اعصاب و چشم پزشک و تیم دارویی است برای خدمترسانی در قالب یک گروه جهادی منسجم و فرایند خدماترسانی را کامل کنیم.
مثلاً علاوه بر اینکه یک بیمار در یک روستا ویزیت رایگان میشود، بعد از تجویز دکتر دارویش را همزمان همانجا از تیم دارویی تحویل و در روند درمان قرار بگیرد. این چرخه، در بازههای زمانی مختلف به پایش تأثیر مداوای بیماران میپردازد و تا زمان بهبودی ادامه دارد.
چقدر نهادهای متولی و مسئول در خلال این فعالیت خودجوش در کنار شما ایستاده و همراهی کردند؟
ما علاوه بر حضور در تیم جهادی، در حال رایزنی با نهادهای متولی از جمله بخشداری و شبکه بهداشت و درمان بودیم. مذاکرات و گفتوگوهایی که در این زمینه انجام شد، نتیجهبخش بود و توانستیم بخشدار شهرستان را به تیم گروه جهادی اضافه کنیم.
بخشدار هم به عنوان عضوی از گروه جهادی با تمام همکاران و تیمش در کنار ما حاضر شده و به بقیه مشکلات مردم از نزدیک رسیدگی میکرد.
همانطور که میدانید، پزشکان متخصـــص در مطبهایشان درآمدهای خوبی دارند، شما چطور توانستید یک تیم پزشکی را مجاب کنید با شما همراه باشند؟
تا الان چهار سال است که ما این رویه را ادامه میدهیم، اما اینکه ما چطور توانستیم ارتباط بگیریم، خودش فوت کوزهگری است. در اولین گام با پزشکان جلسه گذاشتیم و فعالیتهایمان را شرح دادیم که ما میخواهیم این کار را برای مناطق محروم انجام دهیم. در روستاهای مناطق دور افتاده و محرومی که حتی توان خرید یک قرص استامینوفن را ندارند. هدف کار جهادی و نظام برنامههایمان را به خوبی به پزشکان عزیز شرح دادیم. جالب اینکه دوستان پزشک ما پیشقدم شدند و چند پزشک دیگر را برای فعالیتهای جهادی دعوت کردند. همین که به پزشکان توضیح دادیم که این فعالیت از نظر اعتقادی یک کار خداپسندانه و انسان دوستانه است، خودشان طالب حضور و فعالیت در کارهای جهادی و اقدامات ویژه شدند. البته این برای من خیلی مهم بود که ببینیم اگر خواستیم یک گروه پزشکی تشکیل دهیم، به چه صورت ورود و چطور با آنها صحبت کنیم. روش ارتباطگیری خیلی مهم است. از طرفی شناسایی افراد مؤمن، متخصص، متعهد و انقلابی که پای کار هستند از همه مهمتر است.
ظاهراً بعضی از داروخانههای شهر شوش را هم برای پشتیبانی از این حرکت خیرخواهانه به میدان آوردید؟
بله، داروخانههایی را به عنوان بخش پشتیبان داریم که واقعاً همیشه لطفشان شامل حال مردم محروم بوده است. چون در حوزه دارو، هم گرانی و هم کمبود وجود دارد ولی ما خوشبختانه توانستیم با گفتوگو با داروخانهها و سفارش پزشکان جهادی برخی از داروها را تأمین کنیم.
در شهرستان شوش داروخانههایی هستند که در حوزه تأمین دارو همیشه کمک حال ما و خانوادههای کم برخوردار هستند. همچنین جز ویزیت رایگان، ما توانستیم در ورودی محل یک تیم اورژانس مستقر کنیم که اگر خدایی ناکرده مریض بدحال داشتیم سریع به شهرستان اعزام کنیم و به بیمارستان انتقال دهیم.
به یاری خدا در سال ۱۴۰۲ توانستیم ۹ اردوی جهادی برگزار کنیم و امسال نیز این روند را با انرژی بیشتری پیگیری میکنیم.
فرایند برگزاری اردوی گروه جهادی شما به چه صورت است؟
در مرحله اول ما روستاها را بر اساس اولویت آسیبشناسی و فراوانی بیماریها و میزان خطرناک بودن آنها ارزیابی میکنیم. در مرحله دوم برای پزشکان عزیز فراخوان میزنیم و تیم دارویی را آماده میکنیم. میزان جمعیت روستا، فاصله از شهرستان، شیوع بیماریها و میزان خطر بیماریهای اهالی همه در بارمبندی و اولویتبندی ما سهم بسزایی دارد.
وقتی یک تیم پزشکی به روستای محروم میبریم احساس میکنیم این دارویی که ما تهیه میکنیم و به دست نیازمند میرسد و آن شخص استفاده میکند و سلامتیاش را به دست میآورد، برکات و ثمراتی دارد که آثارش را ما در زندگی بهعینه میبینیم.