شناسهٔ خبر: 70922385 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

یادداشت/

گفت‌وگو، مذاکره و آتش بس

در این فضا که دشمن در توهم است هیچ عقل سالمی حکم به مذاکره نمی‌دهد.

صاحب‌خبر -

پایگاه خبری جماران: محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی اختصاصی برای جماران نوشت:

1) بشر برای زیست انسانی خود، ملزم به گفت‌وگو به مثابه فهم پیرامونی خود و نیز ادراک مطابق با واقع است. انسان‌ها برای حل اختلافات خود ناگزیر از مذاکره و تفاهم هستند و بالأخره در جنگ‌ها و نزاع‌ها برای توقف و هزینه‌ها به آتش بس و گاهی به صلح پایدار می‌رسند. آنچه طی یک سال و دو ماه گذشته در غرب آسیا با شروع طوفان الاقصی رخ داد، جهان را تحت تأثیر قرار داد. بشریت طی این مدت به تماشای یک جنگ تمام عیار که موضوع اصلی آن اشغال و مقاومت بود، ایستاد.

رژیم صهیونیستی می‌خواست مقاومت یک ملت را زیر آواری از خاک و خاکستر و آتش و دود دفن کند. اما ملت فلسطین و جبهه مقاومت در مبارزه‌ای مثال زدنی پیروز شد و دشمن در حالی که زانو زده بود، به التماس روی به مذاکره آورد و نهایتا به آتش بس تن در داد. حزب الله و حماس تمام شروط خود را به دشمن تحمیل کرد و هوشمندانه کسانی روی میز مذاکرات نشستند که می‌دانستند چه می‌خواهند، چه چیز باید بگیرند و چگونه با زمان‌بندی مشخص به اهداف خود برسند.

مذاکره و آتش بس فی نفسه نه خوب است و نه بد، بستگی دارد دو طرف بدانند داشته‌هایشان چیست و کدام یک از نداشته‌هایشان را می‌خواهند با مذاکره تأمین کنند.

2) حماس در غزه ماند و حزب الله در لبنان همچنان راهبرد مقاومت در غرب آسیا را نمایندگی می‌کند. از همه مهم تر جبهه مقاومت سرزنده‌تر از همیشه به حیات خود ادامه می‌دهد، اما در سرزمین‌های اشغالی رهبران صهیونیست عزا گرفته‌اند و ترسی در کابینه وزرای آن به خاطر شکست فاحشی که خوردند گریه کردند!!! این در حالی بود که موجی از جشن و شادی در لبنان و غزه و کرانه باختری و همه کشورهایی که برای پیروزی ملت فلسطین دعا می‌کردند، در پنج قاره جهان پدید آمد.

انسان‌های مقاومی که در غزه و لبنان با زیست مؤمنانه رکوردی از مقاومت را در تاریخ معاصر به نمایش گذاشتند، جهانیان را به شگفتی و تحسین انداختند. آن‌سوتر در سوریه به دلیل خنجری از پشت که اسلام آمریکایی بر جبهه مقاومت فرود آورد و از سویی کسانی در ارتش و حاکمیت سوریه بودند که نمی‌خواستند بپذیرند هزینه مقاومت کمتر از سازش و تسلیم است. یک ننگ تاریخی را در مبارزات مردم در غرب آسیا رقم زدند. پیروزی در غزه و لبنان نشان داد هزینه مقاومت ده‌ها برابر کمتر از هزینه تسلیم و سازش است. این پیروزی نشان داد که شکست رژیم صهیونیستی در نبرد حماسی طوفان الاقصی «ترمیم ناپذیر» بود. حقیقتی که بارها امام خامنه‌ای آن را بیان کرده بود.

3) حماس و حزب الله طی دو دهه اخیر نبردهای طولانی و موقت با رژیم صهیونیستی داشته‌اند و هر بار که پای مذاکره و آتش بس می‌نشستند یک پیروزی بزرگ و حماسی را رقم می‌زدند و هر بار رژیم صهیونیستی چند گام عقب‌تر می‌نشست.

جمهوری اسلامی نیز در دستیابی به اهداف خود بارها با آمریکا مذاکره و گفت‌وگو داشته است. سؤال این است که چرا این گفت‌وگوها و مذاکرات به نفع ملت ایران نبوده و توفیقی برای حاکمیت نداشته است؟ از مذاکرات برای آزادی گروگان‌ها در زمان امام گرفته تا همین مذاکرات اخیر در مورد برجام خاطره خوبی در ذهن ملت ایران ننشسته است. قرار بود ما گروگان‌ها را آزاد کنیم و آمریکایی‌ها هم به مداخله در امور داخلی ایران خاتمه دهند، پول‌های بلوکه شده ایران را آزاد  کنند و... اما قبل از اینکه آمریکایی‌ها به تعهدات خود عمل کنند، ما گروگان‌ها را آزاد کردیم و آنها هرگز به تعهدات خود عمل نکردند. پس از آن هم چند توافق با آمریکایی‌ها داشتیم و هر بار آنها در انجام تعهداتشان دبه کردند. آخرین بار هم در توافق برجام ما به تعهدات خود عمل کردیم و هفت بار آژانس گزارش داد ایران به تعهدات خود عمل کرده، اما آمریکا و سه کشور شرور اروپایی به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکردند؛ حتی تحریم‌ها را چند برابر کردند.

این تجربه به ما می‌گوید اگر مذاکره کننده پیامبر اکرم(ص) باشد با صلح حدیبیه حتی امتیازاتی که به کفار می‌دهد بعدا معلوم می‌شود یک امتیاز برای مؤمنان می‌شود. اما اگر مذاکره کننده شریح قاضی باشد در جنگ صفین، دیدگاه امام علی(ع) نادیده گرفته می‌شود و رسوایی تحویل حکومت با یک ترفند و فریب به معاویه صورت می‌گیرد.

مذاکره کننده در توافق اخیر در لبنان و غزه اگر جنگاوران و پهلوانان عرصه میدان باشند، می‌دانستند قطره چکانی چه بدهند و همزمان انبوهی از امتیازات را نقد بگیرند. اما اگر مذاکره کننده قرار بود امثال ظریف باشد، اول گروگان‌های اسرائیلی را آزاد می‌کند بعد منتظر می‌ماند ببیند آیا چکمه پوشان رژیم از اشغال غزه کی خارج می‌شوند؟! یا در انتظار آزادی زندانیان شکنجه شده فلسطینی که سال‌ها زخمی افتاده‌اند، همچنان می‌ماندند تا 10 بار صلیب سرخ اعلام کند همه اسرای اسرائیلی آزاد شده‌اند.

4) خوب با این اوصاف و با این تجربیات بالأخره با آمریکا مذاکره کنیم؟

  • آمریکایی‌ها هیچ تمایلی به مذاکره ندارند چون خود را ر موضع قدرت می‌بینند.
  • آمریکایی‌ها فکر می‌کنند اسرائیلی‌ها یا ترسیده‌اند یا ضعف دارند که اشتیاق به مذاکره دارند.
  • آمریکایی‌ها فکر می‌کنند تحریم‌ها اثر کرده است.
  • آمریکایی‌ها با علامت‌هایی که برخی در داخل می‌دهند، به ویژه رسانه‌های مشکوک، فکر می‌کنند ایرانی‌ها برای مذاکره به التماس افتاده‌اند.

لذا در این فضا که دشمن در توهم است هیچ عقل سالمی حکم به مذاکره نمی‌دهد.

5) مذاکره دو طرف دارد. یک طرف تکلیفش معلوم است اما طرف دیگر حرفش معلوم نیست؛ در آمریکا هر لایه حکومتی یک ادعایی علیه ایران دارد. هیچ‌گاه تمام لایه‌ها در مذاکرات حضور ندارند. ممکن است با یک لایه توافق کنیم اما لایه‌های دیگر همچنان مدعی باقی بمانند. توافق برجام نشان داد کاخ سفید یک چیز می‌گوید، کنگره چیز دیگر پنتاگون، سیا و وزارت خارجه حرفی دیگر دارند. از این هم بگذریم سه کشور شرور اروپایی یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس هر کدام ادعایی دارند. توافق با این لایه‌ها سال‌ها طول می‌کشد؛ تازه اگر به توافق برسیم در اجرا دبه می‌کنند!

6) مذاکره ممکن است به شرطی که هوشمندانه ما شرط بگذاریم. آن شروط این است که:

  • تحریم‌ها و تهدیدها یک سویه به هر بهانه‌ای وضع شده قبل از توافق برداشته شود.
  • آمریکا و سه کشور شرور اروپایی به ماجراجویی در خاورمیانه خاتمه دهند.
  • تکلیف رژیم نامشروع صهیونیستی را در یک رفراندوم با نظارت سازمان ملل به عنوان منبع بحران و تهدید صلح جهانی مشخص کنند.
  • پایگاه‌های نظامی در اطراف ایران و غرب آسیا برداشته شود.
  • و...

خواهید گفت: ایران چه باید بکند؟ ایران قبل از اینکه اینها این کار را بکنند کار خود را کرده است. ایران اسلامی بمب اتم نساخته، نمی‌سازد و نخواهد ساخت. همه بهانه غرب برای فشارها دروغ بزرگ ساختن بمب است.

اخبار مرتبط

انتهای پیام