به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جستار، قالب نوشتاری محبوب این روزهاست. شیوهای از نوشتن که نه از آفرینش ادبی و التذاذ ادبی بیبهره است و نه از نگاه عینی به واقعیت دور میماند. در جهان جستارها، اصالت بر نگاه شخصی نویسنده است. ما مشتاقیم تا تعاملات و ارتباطات شخصی او را با موضوع اصلی بدانیم. حالا کتابی را توی دست گرفتیم که ۱۵ نویسنده گفتوگوهای ذهنی خود را درباره یک سوژه روایت میکنند درباره تهران. شهری عمر شناسنامه تاریخیاش به اندازه شیراز و شوش و همدان نیست. به اندازه رشت و بوشهر و خرمآباد مورد لطف طبیعت قرار نگرفته است. اما از سال پیش به عنوان قلب ایران شناخته میشود. شهری که هر چه بیشتر میگذرد، دره بین خود و دیگریهایش عمیقتر میشود.
مکرمه شوشتری و مهدی قزلی دو نویسنده نام آشنا عالم ادبیات، نشستهاند و از بین «روایت» های شرکت داده شده در «پنجمین جایزه تهران» ۱۵ زندگی برگزیدند و در این کتاب کنار یکدیگر جمع کردند. ۱۵ قصه واقعی از مهاجران ساکن تهران. مهاجرانی که هر چند سه نسل از پایتخت نشینیشان گذشته باشد، باز هم خودشان را تهرانی نمیدانند. هر کدام از پس ماجرایی به تهران آمدهاند و عجیب اینکه هیچکدام این دلایل شبیه به یکدیگر نیست. درست همانگونه که خود تهران جمعی از اضداد را در درون خود جای داده است. از همان نخستین روزهایی که ادبیات داستانی داشت پا میگرفت و رشد میکرد.حرف زدن درباره تهران شروع شد. «تهران مخوف»، شهری که مهمانان خود را میبلعد و مجالی به سادگی و بکارت روستایی آنها نمیدهد. شهری که اگرچه خانه سیاستمداران بزرگ است و شبهایش مثل روز روشن اما همیشه به مسلخ شخصیت اصلی مبدا میشود. حالا اما چند صباحی است که روایت داستان و سینما از «تهران فاجعه» فاصله گرفته و با مادرخوانده خود کمی مهربانتر شدهاند. کتاب «تهران جان» کتابی است که اگرچه نتوانسته چشمش را بر خطاها و کاستی تهران ببندد اما او را بخشیده و کمی هم دوستش دارد. جستارهای این کتاب تهران را به عنوان یک «دیگری» درنظر گرفتهاست. دیگری که فعالانه روز و روزگار نویسندگان را تحت تاثیر قرار میدهد.
برخی از نویسندگان این روایتها درباره آیین یا مناسک تهران و تهرانیها نوشتهاند؛ در جستار «تُرناخوران» از آیین کمتر شنیده شدهای میگوید که در قهوهخانههای دروازه غار تهران اجرا میشود. در جستارهای دسته دوم تهران «نقش مکمل» را ایفا میکند. زمینهای برای درمیان گذاشتن یک حس دیگر. بهانهای برای تعریف کردن قصهها. تهران شهری همیشه بیدار است تا شبروهای جستار «وینکرز فور وینر» را در خود پناه دهد. نویسندگان در یادداشت «آدم درختی» و «دختری روی ابرها» روایت مهاجرت عزیزانشان را روایت میکنند.
بام تهران و خیابان انقلاب و خیابان نیاوران نمایی از ایران است. ایرانی که مهاجران با همراه دوستان و خانوادهشان پشتسر میگذارند.اما دسته سوم درباره خود تهران حرف میزنند. تهران شهر هزار رنگ و اقلیم. تهرانی که میشود به خاطر آسمان کوتاه خاکستری و سر و صدایش دوستش نداشت یا از آن متشکر بود؛ به خاطر کلاسها و کتاب فروشی ها و دانشگاه هایش که سکویی برای پربار کردن هستند. تهران سوژهای است که زندگی نویسنده را تغییر داده است، او را از شهر و خانوادهاش دور کرده. نویسندگان این جستارها مانند خانواده «آبها که از آسیب بیفتد برمیگردیم»؛ از شهر و دیار مادریشان به تهران پناه آوردند. یا مانند وکیل جوان روایت «همه جا تهران است» برای کار و زندگی به پایتخت کوچ کردهاند. تهران برای آنها تجسمی از فرصتها و چالشهای توامان است. تهران شهری است که با همه بزک و دوزکهایش نمیتواند جای خالی آسمان آبی را برای دختر نوجوان «شاه بیت» پر کند
مطالعه کتاب تهران جان، برای ساکنان تهران لطفی دیگر دارد. تماشا این شهر روی پرده عریض و پر جزییات لطفی دیگر دارد. اینکه تهران و فرصتهای تحصیلی و شغلیاش چطور سبک زندگی های خاص خود را بهوجود آورده است. پانسیونها، زندگی دور از خانواده، تفریحات بهخصوص، رفت و آمدهای هفتگی و متناوب. شوشتری و قزلی کوشیدهاند در انتخاب جستارها بدیع بودن ایده اصلی و تنوع نوع نگاه را رعایت کنند اما کیفیت جستارها هم یکسان نیست. بعضی درباره مسائلی عمیق و همگانی صحبت میکنند و در بعضی دیگر دال مرکزی جستار سطحی و بدون پرداخت باقی میماند.
کتاب «تهران جان» مجموعهای از ۱۵ جستار به انتخاب مکرمه شوشتری و مهدی قزلی که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است.
∎