شناسهٔ خبر: 70902985 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

حسین فصیحی

به عمل کاربرآید

دولت‌ها و مجلس‌ها همواره عزمشان را جزم کرده‌اند، اما مشخص نیست برای چه کاری! آنها مدام در قاب رسانه‌ها جابه‌جا می‌شوند و حرف‌های تکراری می‌زنند و فراموش کرده‌اند گوش بدنه اجتماعی از شنیدن این حرف‌ها پر است.

صاحب‌خبر -

دولت‌ها و مجلس‌ها همواره عزمشان را جزم کرده‌اند، اما مشخص نیست برای چه کاری! آنها مدام در قاب رسانه‌ها جابه‌جا می‌شوند و حرف‌های تکراری می‌زنند و فراموش کرده‌اند گوش بدنه اجتماعی از شنیدن این حرف‌ها پر است. حقیقت این است آنقدر فاصله‌هایشان از بدنه اجتماعی زیاد شده که هر کدام در جهان دیگری سیر می‌کنند، جهانی که بدنه اجتماعی حیرت‌زده است که چرا آنها درکی از معضلاتی که جامعه را درگیر کرده، ندارند و هرچه فریاد می‌زنند صدایشان به آنجا نمی‌رسد! انگار که هرچه معضلات پیچیده‌تر شود، منافع آنها بیش از گذشته تأمین می‌شود! نتیجه این همه عزم و جزمشان هم دلار را از مرز ۸۰ هزار تومان عبور داده، قیمت‌ها را پروازی کرده و آسیب‌های اجتماعی را به اوج رسانده است. هر آسیب از پس آسیب دیگری از راه می‌رسد، اما انگار نه انگار اتفاقی روی داده است. مرگ ۵۲ معدنچی در معدن طبس منجر به سامان شدن کدام معدن شد؟ اصلاً چرا باید حادثه‌ای چنین هولناک در جامعه رقم بخورد؟ آیا کسی از دولتمردان حاضر است با حقوق ۷، ۸ میلیونی برای استخراج زغال‌سنگ به عمق ۵۰۰ متری زمین برود؟ چرا هیچ متولی در این حوزه وجود نداشت که ببیند چرا از کارگران معادن بهره‌کشی می‌شود؟ آیا حالا و روز کارگران معدن بهتر شده است؟ وزارت بهداشت بگوید چرا حادثه هولناک نابینایی بیماران در بیمارستان نگاه تهران اتفاق افتاد و ۹ بیمار به یک‌باره در آنجا کور شدند؟ یا اینکه چرا کارکنان بیمارستان بین‌المللی تبریز داروی بیماران سرطانی را در بازار سیاه فروختند و بیماران را راهی گور کردند؟ همین‌طور سؤال شود چرا حادثه چای دبش اتفاق افتاد و روان جامعه از پیامد‌های آن آنگونه به‌هم ریخت که برقراری هیچ محکمه‌ای نمی‌تواند آن را آرام کند وزارت کشور ببیند از مجرای دروازه‌های گشوده برای اتباع، جامعه به چه آسیب‌هایی مبتلا شده و این آسیب‌ها و بیشتر از آنها مدام در بستر اجتماعی تولید می‌شود و آسیب‌های آن به بازتولید آسیب‌هایی دیگر منجر می‌شود و ساختار اجتماعی را تا سال‌های زیاد مبتلا نگه می‌دارد. یکی از پاسخ‌هایی که از بدنه مدیریتی شنیده شده، این است که این اتفاق‌ها در هر جای دنیا امکان بروز دارد که این شیوه پاسخگویی بیشتر از اینکه پاسخ به مطالبه‌های عمومی باشد راهی برای فرار از مسئولیت‌هایی است که منافع آن به جیب حوزه‌های تصمیم‌گیر و آسیب‌های آن به بدنه اجتماعی می‌رسد. 
کسانی که در فضای حقیقی و نه توهمی نفس می‌کشند، می‌دانند راه برون‌رفت از هر آسیبی توجه به پیامد‌هایی است که منجر به بروز آسیب می‌شود. ساختار‌های مدیریتی جامعه مکلف هستند به جای حرافی به وظایف قانونی و انسانی خود عمل کنند. وقتی مافیای خودرو، خون مصرف‌کننده را در شیشه می‌کند و منافع آن را سر می‌کشد، یعنی ساختار قانونی کشور کنار همان مافیا ایستاده است، وگرنه سال‌ها قبل در دفاع از حقوق مصرف‌کننده ترمز بی‌کیفیتی‌شان را کشیده بود. در همین تهران شهرداری مدتی است بنر‌هایی مقابل ساختمان‌های ناامن می‌زند و به مالکان دولتی و خصوصی هشدار می‌دهد که ملزم به ایمن‌سازی ساختمان‌ها هستند.
 این روز‌ها همزمان با هشتمین سالروز حادثه هولناک ساختمان پلاسکو که در جریان آن ۲۱ نفر از جمله ۱۶ آتش‌نشان جان باختند دستگاه عدلیه بگوید چرا در هشتمین سالروز این فاجعه، قانون باید قربانی منافع مالکان ساختمان‌های ناامنی مثل علاءالدین شود. در نظر بگیرید همین امروز حادثه‌ای آتشین در این ساختمان رقم بخورد، آن وقت روشن می‌شود چه پیامد‌هایی از بروز این حادثه رقم خواهد خورد! مردم این آسیب را از چشم قانون و کارگزاران قانون می‌ِبینند که با بی‌تفاوتی از کنار چنین اتفاق‌هایی که هر لحظه امکان بروز دارد، می‌گذرند و با گذر از آن خسارت‌های بیشتری به سرمایه اجتماعی وارد می‌کنند.