به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، بنابرآنچه ایکنا روایت میکند، محسن اسماعیلی، حقوقدان و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در یادداشتی با عنوان درسی از نهجالبلاغه نوشت؛
به نادیده گرفتن خطاهای دیگران و اهانتهایی که میکنند، «تغافل» گفته میشود و این با «غفلت» فرق میکند. غفلت آن است که آدمی نفهمد و متوجه نباشد؛ برخلاف تغافل که چشمپوشی و نادیده گرفتن عمدی چیزی است که فهمیدهایم و متوجه شدهایم؛ مثل جهل و تجاهل که اولی نادانی است و دومی خود را به نادانی زدن.
همه ما هر روز با صدها نفر روبهرو میشویم، گفتوگو و احتمالاً همکاری میکنیم در هر دیدار و گفتوگو و همکاری نیز دهها جمله رد و بدل میشود و شاهد حرکات و رفتار یکدیگریم. طبیعی است که در این شمارِ بالا از تعاملات روزمره چیزهایی خواهیم دید یا شنید که مورد پسند ما نیست و یا در خور شأن و شخصیت خود نمیدانیم.
عاقل آن است که تا میتواند خطاهای دیگران را نبیند و توجیه کند (برای این کار هم تا بخواهید بهانه و احتمال وجود دارد) اما اگر هم گریزی نبود و توجیهی نداشت، اکنون وقت نادیده گرفتن چیزهایی است که دیدهایم وگرنه تنها زندگی را بر خود تلخ خواهیم کرد و دنیا را تاریک خواهیم دید؛ بدون آنکه گزندی به طرف مقابل رسد یا چیزی در عالم خارج تغییر کند.
حضرت مولا فرمود «نیمی از کار خردمند احتمال است و نیم دیگرش تغافل» چون «هر کس، بسیاری از چیزها را نادیده نگیرد، زندگی و آسایش خویش را تباه کرده است». زیباییِ بالاترِ این صفت، نزدیکتر کردن ما به صفات و اسمای پروردگار است که اگر میخواست متناسب با کردار و خطاها با ما رفتار کند، جنبندهای بر زمین باقی نمیماند.
اینگونه است که «بندگانِ واقعی خدای رحمان کسانی هستند که بر روی زمین با متانت و فروتنی راه میروند و چون نادانان (به شیوهای ناروا) با آنها روبهرو شوند با مسالمت و آرامش، سلام گویند و چون (گفتار یا کردار) بیهوده و لغو ببینند، بزرگوارانه از کنار آن میگذرند» البته دلهایی چنین دریایی، نصیب هرکس نمیشود و به بردباری و بزرگواری نیازمند است. باید باور داشت که «از شریفترین کردارِ مردِ بزرگوار آن است که از آنچه میداند غفلت کند».