شناسهٔ خبر: 70891243 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

زبان‌های بومی و محلی گیلان در پستوخانه فراموشی

رشت - ایرنا - آنکه دیروز به دیگری گفت‌: «لهجه‌ات را عمل کن» نمی‌دانست که لهجه عمل کردنی نیست این تفکر است که باید تغییر کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا، لهجه، زبان و قومیت نمی‌تواند بهانه‌ای برای تمسخر چه به شوخی و یا جدی باشد زیرا همه ما ملتی با زبان مشترک، تمدن، فرهنگ و اصالتی هستیم که هویتمان را شکل می دهد و مایه تفاخر ماست و باید بدان افتخار کنیم.

اگر امروز زبان فارسی ما به قدمت و تاریخ چند هزار ساله خود اصالت و قوام دارد و هویت بخش مردمانش است، این قوام به زبان‌ها و گویش‌های محلی موجود در جای، جای این سرزمین است.

زبان‌هایی که چه بسا در سال‌های گذشته به ورطه فراموشی سپرده شده‌اند و امروز هم کم نیستند آنهایی که در خطر و معرض زوال هستند که هریک از آنها خود یک فرهنگ و بخشی از هویت و اصالت‌ ماست.

امروزه در ایران‌زمین به اذعان کارشناسان بیش از ۵۰، ۶۰ و به بیان برخی دیگر تا ۸۰ زبان و گویش محلی وجود دارد که به عنوان مقوم زبانِ معیار و رسمی این سرزمین(یعنی زبان فارسی) بوده و در غنا و ماندگاری آن هم تاثیر و در عین حال اثرپذیری متقابل دارند.

از جمله آنها زبان‌ها و گویش‌های رایج در سرزمین شالی و باران، جنگل و دریا، شعر و شاعرانگی یعنی گیلان است، زبان‌هایی چون گیلکی، تالشی، کردی، تاتی و .. که هر یک بویژه گیلکی و تالشی به عنوان زبان های غالب با گویش‌های گونه‌گون در این خطه مبنای گفتمان مردمانش است.

در گیلان ۲ زبان؛ نخست گیلکی و در وهله بعد تالشی زبان‌های غالبی است که عمده جمعیت ۲ میلیون ۵۵۰ هزار نفری این بخش از ایران زمین بدان‌ها گویش می‌کنند که در میان زندگی مدرن امروزه؛ مغفول مانده و چه بسا بی‌مهری‌های بسیاری بدان‌ها روا شده و می‌شود و نسل امروز به جای تفاخر به آنها می‌کوشند خود را از این زبان‌ها و لهجه‌ها جدا کنند و در واقع کمتر به این گویش‌ها و زبان‌های محلی توجه و اعتبار داده می‌شود.

اما باید بدانیم که پیوند و ارتباط ما با زبانمان محور هویتی ماست، آنگونه که «هایدگر» فیلسوف آلمانی می‌گوید: «اگر زبان ملّتی از بین برود آن ملت از صحنه هستی خارج شده است.»

در این رابطه گفت و گویی مفصل با دکتر محرم رضایتی کیش خاله، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان انجام دادیم تا از نگاه یک کارشناس این حوزه مروری بر وضعیت موجود این زبان‌ها بیندازیم.

وقتی با دکتر محرم رضایتی کیش‌خاله تماس گرفته و طرح موضوع کردم با بیانی گرم که لهجه تالشی آن غالب بود دعوتم را برای حضور در ایرنا پذیرفت و ۲ روز بعد در میان کلاس ها و کارهای بسیارش جایی باز کرد و حضورش در ایرنا فرصتی مغتنم شد تا داشته‌ها و یافته‌هایش را در حوزه زبان و ادبیات فارسی و زبان‌های بومی و محلی بویژه در خطه گیلان، نقش و رابطه آنها با زبان اصلی و میزان اثرپذیری‌شان از هم و بی‌مهری‌های امروزی به آنها حتی زبان پارسی را به تفصیل برایمان تشریح کند.

او نیز به مانند همه حافظان اصالت و هویت؛ از زبان و جایگاهش در میان اقوام و مردمان سرزمین‌ها و نقش هویتی آن می‌گوید.

زبان فارسی عتیقه‌ای زنده و هویت بخش با قدمتی بیش از ۲ هزار سال

استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان با این عبارت که بازرترین نماد هویت هر قوم زبانش است، عنوان می‌کند: در واقع بخشی از فرهنگ اصیل، کهن و تاریخی ما در قالب زبان تجلی یافته است.

دکترمحرم رضایتی کیش‌خاله می گوید: عتیقه‌های برجای مانده از گذشته برای ما ارزشمند است و در موزه‌ها با لحاظ تمامی نکات ایمنی در ساختمان‌هایی مقاوم در برابر زلزله، سیل و غیره نگهداری می‌شوند.

وی برای آنکه اهمیت این جایگاه را ملموس‌تر کند، می‌افزاید: هر یک از ما نیز اگر در خانه‌مان شیئی قدیمی‌تر و تاریخی داریم حتی اگر عتیقه هم نباشد با اینکه جسمی بی‌جان است از آن به خوبی محافظت می‌کنیم و برای آن ارزش قائلیم در حالی که زبان فارسی با قدمتی بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ سال از زمان هخامنشیان تا امروز همراه ماست اما ارج‌ نمی‌نهیم.

وی تصریح کرد: زبان‌های بومی و محلی چون گیلکی و تالشی که اقوام ساکن استان به آن گویش می‌کنند، عتیقه‌اند البته نه زیرخاکی بلکه عتیقه‌های روی خاک و زنده‌اند و عمر ۲، ۳ هزارساله دارند.

زبان‌های بومی و محلی چون گیلکی و تالشی که اقوام ساکن استان به آن گویش می‌کنند، عتیقه‌اند البته نه زیرخاکی بلکه عتیقه‌های روی خاک و زنده‌اند و عمر ۲، ۳ هزارساله دارند. وی ادامه می دهد: سایر زبان‌های ایرانی نیز عمرشان از تاریخ زبان فارسی کمتر نیست، زبان‌هایی که بچه‌ها و موالید زبان فارسی نیستند بلکه نسبت‌شان با زبان فارسی در حکم خواهرخواندگی است، زبان های تالشی، گیلکی، کردی، ترکی، بلوچی و غیره.

استاد ادبیات فارسی دانشگاه گیلان می افزاید: در واقع همه زبان‌های ایرانی به موازات و هم‌عرض هم تاریخی‌کهن دارند چنانکه نشان‌هایی از زبان تالشی امروز در فارسی باستان ۲۵۰۰ سال قبل بوده است.

وی می گوید: در زبان گیلکی هم نشانه‌هایی از زبان پهلوی ۱۷۰۰ سال قبل می‌بینیم در واقع این زبان‌ها عتیقه‌های زنده روی خاک هستند و بخشی از هویت اقوام این سرزمین را تشکیل می‌دهند و از نشانه‌های هویت‌ساز هستند.

وی معتقد است‌: این زبان‌های محلی اعم از گیلکی، تالشی، کردی و .. پشتوانه‌های زبان فارسی و رابطه‌شان با این زبان خواهر خواندگی است و همه اعضای یک پیکرند و هر یک از آنها نباشد عملا پیکره زبان فارسی دچار نقص و آسیب می‌شود.

زبان‌های بومی و محلی گیلان در پستوخانه فراموشی

زبان فارسی بدون زبان های بومی و محلی ضعیف و ناتوان است

دکتر رضایتی کیش‌خاله می‌افزاید: اگر زبان فارسی را بدون این حدود ۵۰، ۶۰ زبان محلی و بومی تصور کنیم یک زبان ضعیف و ناتوان خواهد بود که دیری نپاید در مواجهه با زبان‌های قوی دنیا نابود شود.

وی می‌گوید: زبان فارسی برای دوام، قوام و ماندگاری خود نیاز دارد زبان‌های بومی را به عنوان پشتوانه همراه داشته باشد و از آنها واژه‌ها را به امانت گرفته و به عاریت هم بدهد.

استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان عنوان می‌کند: وقتی واژه‌های اجنبی وارد زبان فارسی می‌شود می‌توان با تحقیق معادل آن را از زبان های دیگر ایرانی به عاریت گرفت و جایگزین کرد و در واقع بهتر است این داد و ستد با زبان‌های بومی و محلی باشد تا زبان‌های اجنبی که هیچ سنخیت و قرابتی با زبان فارسی ندارند.

وی تصریح می‌کند: فارسی، زبانی فراقومی است و هر چند از نظر تاریخی و زمانی به قومی به نام پارسی تعلق دارد اما در حقیقت این زبان از سطح زبان قومی به زبان ملی ارتقا یافته و متعلق به همه اقوام ایرانی است و همه آنها در رشد، شکوفایی، گسترش و تاریخ هزار ساله ما و این زبان سهیم بوده‌اند.

وی می افزاید: در واقع گسترش زبان فارسی با آفرینش این همه آثار ادبی و تاریخی که موجب تفاخر ماست، همراه بوده است.

وی اظهار می کند: فارسی؛ زبان استاندارد، رسمی، معیار و زبان علمی و فرهنگی مشترک ایرانیان است و هیچ زبان ایرانی نمی تواند به دیوار حصین این زبان آسیب بزند اما در عین حال بهم وابسته هستند.

اگر زبان فارسی را بدون حدود ۵۰، ۶۰ زبان محلی و بومی تصور کنیم یک زبان ضعیف و ناتوان خواهد بود که دیری نپاید در مواجهه با زبان‌های قوی دنیا نابود شود.

با از بین رفتن یک زبان محلی باید عزا گرفت

دکتر رضایتی کیش خاله در توصیف نسبت و جایگاه زبان فارسی با سایر زبان‌های محلی و قومی ایرانی می‌گوید: باید بدانیم که اگر زبان‌های محلی چون تالشی، گیلکی، کردی، لری، بلوچی و غیره تقویت شود در درازمدت باعث تقویت زبان فارسی می‌شود.

او اینگونه تشریح می کند: این‌گونه‌ها منشعب از زبان فارسی نیستند بلکه خویشاوند و با هم در حکم خواهر هستند و تفاوت‌شان فقط آن است که یک خواهر؛ قوی‌تر و قدرتمندتر بوده و سپاه، ادوات، نیرو و تاج و تخت دارد اما بقیه آنها نه. اگر یک زبان ایرانی از بین برود زبان فارسی باید عزا بگیرد و به سوگ بنشیند.

وی عنوان می کند: این زبان‌های محلی پشتوانه زبان فارسی هستند و حفظ آنها ضرورتی اساسی است.

وی می گوید : وقتی بحث فرهنگ و زبان اقوام می شود در یک ظرف فرهنگ ملی و زبان ملی را می بینیم که می تواند به انسجام، دوام، همدلی و تفاهم ما کمک‌کند و درسوی دیگر زبان ها و فرهنگ محلی که به قوت و غنای آن می انجامد.

مشترکات بسیار زبان های بومی و محلی با فارسی

به گفته این استاد زبانشناس؛ زبان فارسی مشترکات فراوانی با زبان های بومی و محلی ایرانی دارد و می افزاید: زبان‌های ایرانی را به دو گروه ایرانی شمال غربی شامل؛ تالشی، گیلکی، مازندرانی، کردی، تاتی، لکی، حتی زبان بلوچی که منشا آن شمال بوده و نیز زبان های جنوب غرب شامل؛ لاری، فارسی با لهجه های و گونه های مختلف، زبان بشاگردی، رودباری کرمانی و غیره تقسیم کرده اند.

به بیان وی، زبان‌های ایرانی حتی در گرجستان و روسیه هم وجود دارد.

حال در میانه این گروه‌های زبانی گذری می‌کنیم بر زبان‌های بومی و محلی رایج در خطه گیلان که در گوشه، گوشه آن، زبانی و فرهنگی خاص رایج است و در عین این تفاوت ها بسیار بهم پیوسته‌اند.

گیلان سرزمینی با تنوع زبانی

کارشناس زبان و ادبیات فارسی در این رابطه با مروری بر زبان‌های رایج در این سرزمین می‌گوید: در خطه گیلان همانطور که تنوع زیستی بسیار داریم تنوع زبانی هم کم نیست چنانکه که چندین زبان از دیرباز در آن رایج بوده که در میان همه آنها وسعت، قلمرو و گستره، زبان گیلکی و سپس تالشی بیشتر و گسترده‌تر است.

گیلکی و تالشی؛ زبان های غالب گیلان

استاد دانشگاه گیلان می‌گوید: در این خطه ۲ زبان عمده و شاخص یعنی گیلکی در گسترده وسیعی از استان عموما در شرق حتی تا مرزهای غربی مازندران چون چالوس رایج است و مرز این زبان از استان گیلان خارج شده است همانطور که مرز زبان تالشی هم به جمهوری آذربایجان و استان اردبیل‌ کشیده شده است.

به گفته وی، در اردبیل؛ تالشی عنبرانی در ۲ بخش شهرستان نمین و عنبران رایج است و در شاهرود وخلخال بخش عمده مردم خود را تالشی دانسته و برخی پژوهشگران زبان آنان را گونه ای از تالشی جنوب می دانند.

در خطه گیلان همانطور که تنوع زیستی بسیار داریم تنوع زبانی هم کم نیست چنانکه که چندین زبان از دیرباز در آن رایج بوده که در میان همه آنها وسعت، قلمرو و گستره، زبان گیلکی و سپس تالشی بیشتر و گسترده‌تر است. اصالت زبان گیلکی در مناطق روستایی بیشتر است

وی می‌افزاید: گیلکی و تالشی دارای تنوع گویشی هستند، گیلکی شرقی‌که در شرق استان شامل؛ شهرهای رودسر، لاهیجان، لنگرود و چابکسر رایج است با گیلکی فومن، صومعه سرا و انزلی متفاوت است.

به گفته وی، گیلکی رشت با هر دوی آنها متفاوت است و از گیلکی اصیل رشتی اطلاع چندانی نداریم زیرا مهاجرت‌های مختلف و گسترده از نواحی مختلف استان به این شهر و غیره موجب شده که این زبان در تعامل با گونه‌های مختلف زبانی اختلاط یافته و زبان رایج کنونی معجون و آمیزه‌ای از گونه‌های مختلف گیلکی استان باشد.

وی ادامه می‌دهد: در سایر مناطق شهری این زبان کمتر تحول یافته و در مناطق روستایی نیز این تغییرات زبانی‌ کمتر است و در واقع شرق و غرب استان به نسبت مرکز استان اصالت خود را بیشتر حفظ کرده و در روستاها به نسبت شهرها این اصیل بودن بیشتر است.

اما زبان های بومی و محلی گیلان به این دو زبان محدود نمی شود که به تناسب قومیت‌ها زبان های متعدد دیگری هم در بین مردمان استان رواج دارد.

به گفته دکتر رضایتی، زبان رایج دیگر ترکی است که زبان بومی منطقه نیست اما به دلایل تاریخی، فرهنگی و سیاسی در جای، جای استان حتی در مرکز استان متداول است وعموما در بخشی از غرب استان بدان گویش می شود.

وی می گوید: البته در کنار اینها زبان دیگری هم داریم با نام تاتی که بیشتر در منطقه رودبار گویشور دارد.

به گفته وی، از نظر تاریخی تاتی یک معنی دارد آنکه زمانی به تمام زبان هایی که در حوزه جغرافیایی ترک‌زبان‌ها رایج بوده، تاتی می‌گفتند.

وی توضیح می دهد: ترک‌ها به زبان رایج در جوارشان تاتی می‌گفتند اما از نظر زبانی معنی آن متفاوت است و الان به مفهوم گونه‌های باقی مانده از زبان هایی است که در حوزه آذربایجان قدیم رایج بوده و امروز از بین رفته‌اند و از نظر تاریخی به آن‌ها آذری گفته می‌شود که اندکی در آذربایجان و خلخال هم وجود دارد.

وی عنوان می کند: زبان تاتی در رودبار به شدت در حال دگرگونی و استحاله در زبان گیلکی است. گیلکی بر روی زبان تاتی رودبار اثرگذاشته و بسیاری از ویژگی‌های نحوی، واژگانی و ساختاری آن را در هم ریخته و این گونه زبان تاتی را از سایر انواع آن اعم ازتاکستان قزوین یا تاتی شاهرود، خلخال و آذربایجان و نیز تاتی مناطق مرکزی ایران جدا و متمایز کرده است.

وی ادامه می دهد: به نظر می رسد این تاتی در آینده در گونه‌ای از زبان گیلکی حل شود و تمایزات خود را از دست بدهد به طوری که برخی زبان‌شناسان این تاتی را امروز گونه‌ای از گویش گالشی یا دیلمی از گونه های زبان گیلکی می‌دانند که در مناطق کوهپایه‌ای اشکورات رایج است.

این کارشناس زبان و ادبیات فارسی در ادامه یک زبان دیگر رایج در استان را کردی کرمانجی ذکر کرد و افزود: این زبان مهاجر است و در مناطق رودبار، رستم آباد، تالش و خلخال گویش می شود همانگونه که در خراسان شمالی و رضوی و نیز ترکیه هم این گویش وجود دارد.

او می افزاید: کرمانجی جزو زبان های ایرانی است که امروز در ترکیه بیشتر رایج است و ما هنوز در بخش‌هایی از کشور از جمله سه استانی که ذکر شد آن را داریم.

وی عنوان کرد: گونه‌های مختلف زبانی با هم تعامل دارند و آن دسته که در مناطق مرکزی استان و شهرها دچار تغییر و تحولات بیشتر شده‌اند، موجب می شوند که یکدستی گونه‌های روستایی و اصالت آنها کاهش یابد.

وی معتقد است: زبان هم یک موجود زنده است و همانطور ما انسان ها و محیط پیرامونی مان تغییر می‌کند، زبان نیز همگام با تغییرات ما ومحیط اطرافمان دچار تحول می شود.

در واقع به نسبت این تحول رابطه ما نیز با این زبان ها و نیز تعصب و علاقه مان نیز با آنها کاهش می یابد. چنانکه در تحولات زندگی شهری و غالب شدن جمعیت شهری بر روستائیان، تعصب بر لهجه و زبان هم دگرگون شده و چه بسیار افرادی که از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به بزرگ می روند می کوشند که به زبان فارسی سخن بگویند و گویش به زبان و لهجه محلی خود را در پستوی ذهن می‌نهند و جلوه بیرونی بیان و گفتارشان زبان فارسی آن هم تا حد امکان بدون لهجه است.

زبان هم یک موجود زنده است و همانطور ما انسان ها و محیط پیرامونی مان تغییر می‌کند، زبان نیز همگام با تغییرات ما ومحیط اطرافمان دچار تحول می شود. در واقع ارتباط با زبان های محلی و بومی مان به تناسب رشد شهرنشینی و زندگی مدرن بویژه در چند دهه گذشته روز به روز کاهش یافته که عموما هم عمدی بوده تا دیگران متوجه اصالت ما نشوند.

البته این سالها این حس و نگاه حداقل در نسلی که امروز وارد دوره میانسالی زندگیشان شده اند، کمرنگ‌تر شده اما همچنان هست و اینبار چه بسیار در نتیجه همین نسل به عنوان والدین و تلاش برای آموزش زبان فارسی سلیس آن هم با لهجه تهرانی به فرزندانشان نمود یافته است.

دکتر رضایتی با بیان اینکه نسل امروز خیلی با زبان های بومی و محلی‌شان ارتباط نمی‌گیرند و خیلی بر روی آنها عِرق ندارند، گفت: هر چند هستند جوانان و خانواده هایی که خیلی به حفظ زبان های محلی و بومی خود اهتمام دارند اما تعدادشان زیاد نیست.

او عنوان کرد: در گذشته خودسانسوری زیاد بود چنانکه حتی خانواده‌هایی که صحبت کردن بین خودشان به گیلکی و تالشی برایشان مهم بود وقتی در جمع قرار می گرفتند ترجیح می دادند به فارسی سخن بگویند اما امروز این نگرش اندکی تغییر یافته و نه تنها در رشت که در تهران تالشی و گیلکی سخن می گویند و تلقی حقارت نیست.

وی عنوان کرد: این خود از نقاط و ویژگی‌های امیدوار کننده است قبلا خودسانسوری خیلی قوی‌تر وجود داشت اما الان در یکی دو دهه اخیر در بین گویشوران تالشی و گیلکی چنین موردی را کمتر می بینیم.

آیا امیدی به دوام و ماندگاری زبان‌های محلی در گیلان هست؟

وی ادامه داد: امروز عموما نسل جدید و نیز خانواده ها بیشتر اهتمام‌شان به آموزش زبان فارسی و در وهله بعد انگلیسی است که با این وضعیت بعد از ما و نسل ما، زبان فارسی نسبت به زبان انگلیسی حکم زبان محلی می‌یابد.

استاد دانشگاه گیلان با اشاره به این نوع نگاه می‌گوید: در دراز مدت خیلی به دوام و ماندگاری این زبان های محلی در گیلان از جمله گیلکی و تالشی امید ندارم و ممکن است طی دو، سه نسل آینده به شدت تضعیف شود.

در واقع از نگاه او، روند کنونی بین این نسل و زبان های محلی، روند خوشایند و امیدوار کننده ای در دوام و ماندگاری آنها نیست.

در دراز مدت خیلی به دوام و ماندگاری این زبان های محلی در گیلان از جمله گیلکی و تالشی امید ندارم و ممکن است طی دو، سه نسل آینده به شدت تضعیف شود. وی با بیان اینکه، فکر می‌کنم این روند همچنان ادامه یابد، افزود:حال اگر در این میانه مسئولان فرهنگی برنامه‌ریزی برای حفظ و ماندگاری زبان‌ها داشته باشد آن قصه دیگری است و ممکن این شرایط تغییر یابد اما اگر این روند همینگونه پیش برود ظرف یکی، دو نسل دیگر زبان‌های گیلانی خیلی ضعیف شده و شاید در چند نسل آینده کاملا از بین بروند.

این کارشناس زبان و ادبیات فارسی افزود: اینکه چگونه این زبان‌ها را حفظ کنیم و یا حداقل از سرعت تحولات ناخواسته‌ها آنها کم کنیم نیاز به برنامه‌ریزی فرهنگی و همراهی مردم دارد و مدیران فرهنگی در سطح کلان و نیز استانی باید اهتمام ویژه‌ای به برنامه‌ریزی در این زمینه داشته باشد.

او می‌گوید: افراد علاقمند در بین پژوهشگران در سطح استان کم نیستند که می‌خواهند در این زمینه کار کنند اما نیازمند پشتیبانی و حمایت هستند خیلی از آنها آثار و تالیفات‌شان در این حوزه روی دست‌شان مانده و نمی‌توانند آنها را چاپ کنند حتی ایده ها و راهکارهایی متفاوت و اثربخش برای ترویج این زبان ها و حفظ و اصالت آنها دارند که باید مورد توجه قرار گیرد.

وی عنوان می کند: بخش کلان و دولت و مردم بهم پیوسته است متولیان فرهنگی استان باید برنامه ریزی کنند اما اگر کنشگران محلی منطقه، پژوهشگران و محققان و نیز خانواده ها اقبال و همراهی نکنند بی‌فایده است زیرا برای فرهنگ سازی به کمک و همکاری متقابل مردم و مدیران و فعالان بخش خصوصی به طور همزمان نیاز است.

این استاد دانشگاه می گوید: قبل از هر چیز نیازمند تولید برنامه‌های موثر و کارشناسی شده به تناسب سلیقه و ذائقه جامعه در این حوزه با نظر کارشناسان خبره و اهل فن هستیم به عنوان مثال اگر صدا و سیما برای این موضوع از نظرکارشناسان خبره استفاده نکند حتی ممکن است این عملکردآنها به اضمحلال زودرس زبان و تخریب آن منجر شود.

وی می افزاید: مواردی مانند مستندسازی زبان گیلکی از طریق فرهنگ واژگان، لغت نامه و مانند آن، ایجاد واحد درسی درباره زبان گیلکی در مدارس و دانشگاههای استان؛ کاربرد زبان گیلکی در مراکز عمومی مانند تابلوهای خیابان؛ عابر بانکها و هر امکان دیگری مانند آن راهکارهایی برای جلوگیری از نابودی زبان گیلکی است.

وی ادامه می دهد: پخش اخبار و اجرای برنامه به زبان گیلکی در صدا و سیما خوب است اما کافی نیست. حمایت از هنرمندان و پژوهشگران فعال در زمینه ترویج زبان مادری سبب گسترش این امر در جامعه و تشویق آنها برای ادامه این مسیر می‌شود.

این زبانشناس اظهار می‌کند: عدم آشنایی نسل جدید گیلان با زبان مادری نشان دهنده کم‌کاری مسئولان و نیز خانواده ها در این زمینه است.

وی، حمایت از آثار هنری که به زبان گیلکی و تالشی منتشر می‌شود را راهی می‌داند که موجب شده زبان‌ها در ذهن مخاطبان آن‌ها نهادینه شود.

دکتر رضایتی عنوان کرد: این زبان ها بخشی از هویت اقوام این سرزمینند اهمیت و ماندگاری این نشانه‌ های هویت‌ساز ضرورتی اساسی است اما اینکه چگونه این زبان‌ها را حفظ کنیم و یا حداقل از سرعت تحولات ناخواسته‌ها آنها کم کنیم نیاز به برنامه‌ریزی فرهنگی دارد.

وقتی بحث فرهنگ و زبان اقوام را مطرح می کنیم در یک ظرف، فرهنگ ملی و زبان ملی را می بینیم که می‌تواند به انسجام، دوام، همدلی و تفاهم ما کمک کند از اینرو باید همه اجزا این قوام و دوام بویژه زبان های بومی و محلی و همزمان با آن فرهنگ ها و خرده‌فرهنگ های آن را حفظ کرد و قوت بخشید.

بیشتر بخوانید:

زبان گیلکی ماندنی است یا رفتنی