به گزارش همشهریآنلاین، ۲۷روز بعد از شکست مقابل مسرفسنجان که منجر به برکناری خوان کارلوس گاریدو از پرسپولیس شد، سرخپوشان در مسابقه سوپرجام به مصاف سپاهان رفتند و در نبردی نزدیک با یک گل شکست خوردند. وقتی شما چیزی حدود یکماه فرصت را از دست میدهی و نمیتوانی تکلیف نیمکت تیم را مشخص کنی، معلوم است که بعد از بازی بهشدت آماج انتقادات قرار خواهی گرفت. این، داستان رضا درویش است؛ مدیرعامل پرسپولیس که نخستین جام فصل را بابت غفلت و تعللش از دست داد و البته شاید هزینه این داستان برای او بیشتر هم بشود؛ حتی تا میز و صندلی ریاستش.
زبان کریم مو در آورد
شواهد نشان میدهد مدیران پرسپولیس اصلا بدشان نمیآمد به سنت شگفتانگیزشان یعنی جانشین کردن همه مربیان جدا شده با دستیار خود آنها پایان بدهند! رضا درویش که فصل گذشته این نسخه را در مورد اوسمار ویرا و یحیی گلمحمدی پیچید و موفق هم شد، این فصل هم بعد از اخراج گاریدو کریم باقری را به جای او منصوب کرد و دائما پیشنهاد میداد باقری در همین سمت بماند. بهخصوص بعد از کامبک مقابل خیبر و برد قاطع مقابل هوادار، این فشارها بیشتر هم شد، اما باقری باهوشتر از آن بود که وارد چنین دامی شود. او با شناخت کامل از شرایط خودش و مناعت طبعی کمنظیر، بارها اعلام کرد سرمربیگری در پرسپولیس را نمیپذیرد. در حقیقت آقاکریم به قدری این داستان را تکرار کرد که به قول عوام زبانش مو در آورد، اما لابد باشگاه فکر میکرد اگر ۲بازی را ببرد، کمکم خوشش میآید و شاید راضی به ماندن شود. احتمالا در همین حال و هوا هم روزهای پیاپی را به بطالت گذراندند تا امروز و در آستانه اوضاع فشرده و سخت بازیهای بهمن، تازه یادشان بیفتد جدی جدی باید مربی انتخاب کنند!
هزینه بیفایده
سیاستی که باشگاه در این مدت برگزید، علاوه بر قمار کردن روی حیثیت حرفهای کریم باقری که یک وزنه سنگین در پرسپولیس محسوب میشود، برای خود باشگاه هم کاملا زیانبار بود. کسی نمیتواند با قطعیت بگوید اگر سرمربی جدید سرخپوشان استخدام شده بود این تیم حتما سوپرجام را میبرد، اما حتی درصورت شکست هم کادرفنی جدید میتوانست درسی از این باخت بگیرد و آن را برای آینده بهتر- از جمله بازی حذفی قریبالوقوع با همین سپاهان- بهکار بگیرد، اما این اتفاق رخ نداد.
مورد عجیب
از همه عجیبتر این است که گاریدو بلافاصله پس از برکناری از پرسپولیس تیم پیدا کرد و بعد از ۲برد، کمکم آماده میشود تا سومین دیدارش را در لیگ لیبی برگزار کند، با این حال باشگاه هنوز نتوانسته جانشین او را پیدا کند! تحلیل ساده این داستان آن است که مربی اسپانیایی با توجه به فضای غیردوستانه حاکم بر تیم و تحرکاتی که همه متوجه آن بودند، فهمیده بود آینده مطمئنی در اردوگاه قرمزها ندارد و مدیر برنامههایش دنبال مقصد بعدی میگشت، اما خود مدیران پرسپولیس که در این فضا زندگی میکردند، هیچ نقشهای برای بعد از اخراج گاریدو نداشتند. انگار اینطوری بود که مربی اسپانیایی را بیرون کردند و صبح روز بعد دور هم نشستند و گفتند: «خب حالا باید چه کار کنیم؟ فعلا تا آخر هفته یک فهرست از مربیان بیکار دنیا تهیه کنیم تا بعد ببینیم چه میشود.» خسته نباشید واقعا!