به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، پاسخ به سؤالِ یک پرسشگر درباره «ماهیت فرشتگان» از مرکز پاسخگویی به سوالات دینی ارائه شده شده است.
پرسش: مگر فرشتگان جسم دارند که قرآن آنها را بال دار توصیف کرده است؟!
پاسخ: وجود ملائکه از مسلمات قرآنی است و هیچ مسلمانی درباره وجود آن اختلاف نظر ندارد.(۱) همچنین ملائکه دارای اوصافی مثل فرمانبری و عصمت در اطاعت از خدا و ... هستند(۲) که در این اوصاف نیز تردیدی وجود ندارد. مسأله اساسی، توصیف حقیقت ملائکه است؛ یعنی اینکه ملائکه از سنخ امور مادی هستند یا مجرد بهحساب میآیند. اگر مجرد بهحساب میآیند، پس چرا خداوند آنها را دارای بال دانسته است: «ستایش مخصوص خداوندی است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرینش میافزاید، و او بر هر چیزی تواناست».(۳)
در ادامه در قالب نکاتی به مبانی مختلف درباره ملائکه و بال دار بودن آنها اشاره میشود:
نکته اول: جسم لطیف نوری
برخی از محققان ملائکه را دارای جسم لطیف و نوری میدانند. منظور از جسم لطیف نوری این است که آنها دارای جسم هستند اما جسم آنها همچون عناصر خاک یا آتش نیست بلکه چیزی لطیف و از سنخ نور است که به شکلهای مختلف درمیآید؛ ازاینرو، برخی دو بالدارند و برخی بیشتر و گاهی نیز بدون بال و شبیه به انسانی بیعیب و نقص، بر انبیاء و اولیای الهی آشکار میشوند.(۴) علامه مجلسی این دیدگاه را دیدگاه اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان میداند و قول به تجرد ملائکه را قولی ضعیف بهحساب میآورد که فلاسفهی ضعیفالایمان طرح کردهاند.(۵)
برخی از محققان که متمایل به این دیدگاه (جسم لطیف نوری) هستند و اثبات تجرد محض برای ملائکه را دشوار میدانند،(۶) به این نکته التفات میدهند که چون جسم ملائکه نوری و لطیف است، بال های آنها نیز نباید انباشته از پر، متراکم باشد. ازاینرو، درست است که «اجنحه» به معنای بال پرندگان است، اما در این مورد نمیتوان حکم به بالدار بودن فرشتگان مانند پرندگان داد بهگونهای که آنها برای حرکت و تغییر مکان به این بال ها نیاز داشته باشند؛ چراکه اصولاً بال تنها برای حرکت در جو زمین به کار میرود، که اطراف کره زمین را هوای فشرده گرفته، و پرندگان بهوسیله بالشان روی امواج هوا قرار میگیرند، و میتوانند بالا و پائین بروند، ولی از محیط جو زمین که خارج شویم به جهت عدم وجود هوا در خارج از جو، بال کوچکترین تأثیری برای حرکت ندارد و از این نظر درست مانند سائر اعضاء است. ازاینرو پیدا است که اینگونه تعبیرات را بر جنبههای جسمانی و مادی نمیتوان حمل کرد، بلکه بیانگر عظمت معنوی و ابعاد قدرت آنها است؛ بهعبارتدیگر بال داشتن فرشتگان کنایه از قدرت و توانایی آنها است بهطوریکه میتوان گفت، تکثر بال ها (مانند حضرت جبرئیل که نقل شده ششصد بال دارد) نیز کنایه از قدرت بیشتر است. این تعبیر کنایی در زبان عربی و هم در زبان فارسی کاربرد فراوانی داشته که مثالهای فراوانی برای آن میتوان ذکر کرد؛ مثلاً گفته میشود فلان کس بالوپرش سوخته شد، کنایه از اینکه نیروی حرکت و توانایی از او سلب گردید، یا فلان کس را زیر بالوپر خود گرفت، یا انسان باید با دو بال علم و عمل پرواز کند. امثال این تعبیرات همگی بیانگر معنای کنایی این کلمه است.(۷۹)
نکته دوم: مجرد و غیر جسمانی
برخی از محققان فرشتگان را دارای جسم نمیدانند و بر این باورند که فرشتگان، مجرد از جسم و ماده هستند و منظور از بال فرشتگان، بال های متراکم از پر، نیست، بلکه چیزی شبیه به بال پرندگان است و به سبب همین شباهت در کاربرد است که گفته شده، فرشتگان نیز بال دارند. درواقع، فرشتگان نیز مجهز به چیزی هستند که میتوانند با آن کاری را بکنند که پرندگان آن کار را با بال خود انجام میدهند، یعنی با آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان میروند، و از جایی به جای دیگر که مأمور باشند میروند.(۸)
البته شاید بتوان بال دار بودن ملائکه برفرض تجرد، آنها را بر اساس نظریه تمثل نیز توضیح داد. توضیح مطلب اینکه، کسانی که ملائکه را مجرد از ماده و غیر جسمانی میدانند، ظهور ملائکه بر انبیاء و اولیای الهی در قامت انسان را از باب تمثل و تصرف در قوای ادراکی انسان توضیح میدهند یعنی ملائکه بهگونهای هستند که میتوانند خود را در قامت یک انسان بی عیب و نقص ترسیم کنند؛(۹) ازاینرو، همانطور که خداوند فرشته را در قامت انسانی بیعیب بر حضرت مریم جلوه داد(۱۰) یا ملائکه را در قامت جوانهای زیبارو بر قوم لوط وارد کرد،(۱۱) میتواند آنها را بهعنوان رسولان بال دار (رُسُلاً أُولی أَجْنِحَهٍ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ) بهسوی انبیای الهی نازل نماید. در این صورت، ایرادی ندارد که بال فرشتگان بیشترین شباهت را به بال پرندگان داشته باشد و مثلاً دارای پرهای فشرده و متراکم باشد. درواقع، فرشتگان واقعاً بال دار نیستند چون اساساً جسمانی نیستند، اما اینطور برای انسان تمثل مییابند که بال دارند.
نتیجه گیری
بنا بر این سخن گفتن از عوالم غیبی و غیرمادی که تجربهای از آنها نداریم، ناگزیر با محدودیتهای زبانی همراه است؛ ازاینرو، نباید در فهم آنها همان مصادیق مرسوم و معهود دنیوی را در نظر گرفت بلکه گاهی باید آنها را کنائی و اشاره به حقایقی فراتر از ساحت ماده دانست.
با توجه به اینکه، فرشتگان موجوداتی با خصایص ویژه هستند که نمیتوان آنها را جسم مادی مثل اجسام پیرامونی انگاشت (خواه آنها را دارای جسم لطیف نوری بدانیم خواه مجرد محض)، درهرصورت، جسمی همچون جسم و بدن پرندگان را ندارند و زیست آنها محدود به هوای اطراف کره زمین نیست. بالی که آنها دارند، پوشیده از پر نیست؛ بلکه متناسب با ساحت وجودی آنها است و به معنای چیزی است که با آن، توانایی سیر در عوالم مختلف را دارند و قادر به انجام امور هستند. از آنجایی که تواناییهای ملائکه متفاوت است، برای آنها بال های متفاوتی نیز ذکر شده است؛ برخی دو بالدارند و برخی بیشتر.
چنین تفسیری از بال های ملائکه، دور از ذهن نیست و در ادبیات روزمره نیز کارایی دارد و از این طریق، برخی کلیدواژگان دیگر قرآنی مثل عرش و کرسی و... نیز توضیح داده میشوند.
پینوشتها
۱. سوره بقره، آیه ۱۷۷: «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتاب».
۲. سوره تحریم، آیه ۶: «مَلائِکَهٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ».
۳. سوره فاطر، آیه ۱: «الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِکَهِ رُسُلاً أُولی أَجْنِحَهٍ مَثْنی وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ یَزیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ».
۴. مثلاً سوره مریم، آیه ۱۷: «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا». افزون بر تمثل فرشته بر حضرت مریم (سلام الله علیها) میتوان به ظهور فرشتگان بر حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و بشارت وی به ولادت اسحاق و یعقوب (علیهما السلام) و نیز نزول و بروز فرشتگان به شکل جوانان زیبا بر حضرت لوط (علیهالسلام) و مراجعهکنندگان به حضرت داود (علیهالسلام) برای رفع خصومت اشاره کرد. تمثّل جبرئیل به شکل دحیه کلبی بر حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را نیز میتوان از این قسم بهحساب آورد.
۵. «اعلم أنه أجمعت الإمامیه بل جمیع المسلمین إلا من شذ منهم من المتفلسفین ... علی وجود الملائکه وأنهم أجسام لطیفه نورانیه « أُولِی أَجْنِحَهٍ مَثْنی وَثُلاثَ وَرُباعَ » وأکثر قادرون علی التشکل بالأشکال المختلفه وإنه سبحانه یورد علیهم بقدرته ما یشاء من الأشکال والصور علی حسب الحکم والمصالح ولهم حرکات صعودا وهبوطا وکانوا یراهم الأنبیاء والأوصیاء علیهمالسلام ...» مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج ۵۹، ص۲۰۲-۲۰۳ (باب حقیقه الملائکه).
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۸، ص ۱۷۳-۱۷۷.
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۸، ص ۱۶۷-۱۶۸؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح سید طیب موسوی جزایری، قم، دار الکتاب، چ ۴، ۱۳۶۷ش، ج ۲، ص ۲۰۶.
۸. طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص ۶.
۹. طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه محمدباقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش ، ج۱۴، ص ۴۵-۴۶.
۱۰. سوره مریم، آیه ۱۷: «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا».
۱۱. سوره هود، آیات ۷۷-۷۸: «وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سیءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا یَوْمٌ عَصیبٌ وَ جاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ».